eitaa logo
🇮🇷 سنگَـࢪِعۺــڨ
259 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
121 فایل
💫بِسـم ربِّ عِشـق گام برداشتن درمسیرِعشـق🌟 هزینه میخواهد🌱 هزینه هایی که انسان راعاشق وبعد.. #شهیدمیکند🌷 کپی #حلالتون.. التماس دعا💕 مدیر: @fatehe_ghods118 ناشناس: https://harfeto.timefriend.net/296443623 تبادل: @b_plak @ablase
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸 ✅ هر کس از خدا ترسید، خدا همــــــــــه چیز را از او می‌ترساند. ❤️ ✌️ @Sangare_eshghe
۰۰:۰۰ 🍃 < بسم الله الرحمن الرحیم > "اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً " @Sangar_eshghe
🖇 هم‌مداح‌بو‌دهم‌فرمانده ... سفارش‌کرده‌بودروی‌سنگ قبرش‌بنویسند - یازهرا💔 اینقدررابطه‌اش‌باحضرت زهراقوی‌بودکه‌مثل‌بی‌بی‌شھیدشد(: خمپاره‌خوردبہ‌سنگرش‌ وبچه‌هارفتندبالای‌سرش‌ ... دیدندکه‌خمپاره‌خورده پہلوۍسمت‌چپش‌ ... ! ''شهیدمحمدرضاتورجی‌زاده🌱''
『 در فضای مجازی مواظب شلیک توپخانه دشمن باشید📲💥👊🏼 』 - حضرت‌آقا @Sangare_eshghe
📣‏جو بایدن رابشناسید 🚩 از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷ معاون اول رئیس جمهور آمریکا بود و در دوره معاونت او آمریکا؛ ۳۵ بار یمن را، ۴۹۶ بار لیبی را، ۳ بار پاکستان را، ۱۴ بار سومالی را، ۱۲٫۰۹۵ بار عراق را، ۱٫۳۳۷ بار افغانستان را بمباران کرد، اوباما و جوبایدن طراح وشروع کننده جنگ در سوریه بودند؛ وقتی شهید سلیمانی شهید شد بایدن گفت حقش بود او ترو ریست بود 🔴مراقب باشید ساده لوحان داخلی، او را فرشته جا نزنند! 🍃|@harime_haura 🍃|@Sangare_eshghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میگفت دم سنگر بودیم خداحافظی کرد نشست ترکِ موتور حاج همت و رفت دو متر ازمون فاصله نگرفته بود که خمپاره زدن! شهید شد، به همین راحتی... میگفت بیست ساله دارم میدوَم که به اون دو متری که فاصله بود بینمون، برسم...
. توحیدمان کم است که آمریکا را ابرقدرت مینامیم، نه خدا را 👤امام خمینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر بنا بود؛ آمریکا را سجده کنیم،انقلاب نمی کردیم، ما بنده خدا هستیم و فقط برای او سجده می‌کنیم، سر حرفمان هم ایستاده ایم! اگر همه‌ی دنیا ما را محاصره نظامی و تسلیحاتی کنند، باکی نیست؛ سلاحِ ما ایمانِ ماست..! @sangare_eshghe
🕊♥️🕊 به شوخی گفتم: « ننه باور نکن، جوونای امروزی، صبح عاشق میشن، شب یادشون میره!» : گفت: « دختر! من این موها رو توی آسیاب سفید نکردم. میدونم حمید خاطر خواهته. توی خونه اسمت رو میبرم لپش قرمز میشه. الان که سعید نامزد کرده، حمید تنها مونده. از خر شیطون پیاده شو. جواب بله رو بده. حمید پسر خوبیه.» از قدیم در خانه ی عمه همین حرف بود. بحث ازدواج دوقلوهای عمه می آمد، همه میگفتند: « باید برای سعید دنبال دختر خوب باشیم، وگرنه تکلیف حمید که مشخصه؛ دختر سرهنگ رو میخواد.» می خواستن بحث رو عوض کنم. گفتم: « باشه ننه، قبول! حالا بیا حرف خودمون رو بزنیم. یه قصه‌ی عزیز و نگار تعریف کن. دلم برای قدیما که دور هم می نشستیم قصه می گفتی تنگ شده»، ولی ننه بد پیله کرده بود. بعد از جواب منفی به خواستگاری، تنها کسی که در این مورد حرف میزد ننه بود. بلاخره دوست‌داشت نوه‌هایش به هم برسند و این وصلت پا بگیرد. روزی نبود که از حمید پیش من حرف نزند. داخل حیاط خودم را مشغول کتاب کرده بودم که ننه صدایم کرد، بعد هم از بالکن عکس حمید را نشانم داد و گفت: « فرزانه! میبینی چه پسر خوش قد و بالایی شده؟ رنگ چشماشو ببین چقدر خوشگله! به نظرم شما خیلی به هم میاین. آرزوم عروسی شما دوتا رو ببینم.» عکس نوه هایش را در کیف پولش گذاشته بود. از حمید همان عکسی را داشت که قبل رفتن به کربلا برای پاسپورت انداخته بود. از خجالت سرخ و سفید شدم، انداختم به فاز شوخی گفتم: « آره ننه خیلی خوشگله. اصلا اسمش رو بجای حمید باید یوزارسیف میزاشتن! عکسشو بزار توی جیبت، شش دونگ حواست ب منم جمع باشه چه کسی عکس رو ندزده!» @Sangar_eshghe
🕊♥️🕊 همین طوری شوخی می کردیم و می خندیدیم، ولی مطمئن بودم ننه ول کن معامله نیست و تا ما را به هم نرساند، آرام نمی‌گیرد. هنوز ننه از بالکن نرفته بود که پدرم با یک لیوان چای تازه دم به حیاط آمد. ننه گفت: « من که زورم به دخترت نمی رسه، خودت باهاش حرف بزن ببین میتونی راضیش کنی.»پدرم و مادرم دوست داشتند حمید دامادشان شود، اما تصمیم گیری در این موضوع را به خودم سپرده بودند. پدرم لیوان چای را کنار دستم گذاشت و گفت: « فرزانه! من تورو بزرگ کردم. روحیاتت رو می‌شناسم. میدونم با هر پسری نمی‌تونی زندگی کنیم. حمید رو هم مثل کف دستم می شناسم؛ هم خواهرزاده، هم همکارم. چند ساله توی باشگاه با هم مربی گری می کنیم. به نظرم شما دوتا برای هم ساخته شدین، چرا ردش کردی؟» سعی کردم پدرم را قانع کنم. گفتم: « بحث من اصلا حمید آقا نیست. کلا برای ازدواج آمادگی ندارم؛ چه با حمید آقا، چه با هر کس دیگه. من هنوز با مسئله زندگی مشترک کنار بیام. برای یه دختر دهه هفتادی هنوز خیلی زوده. اجازه بدین نتیجه کنکور مشخص بشه، بعد سر فرصت بشینیم صحبت کنیم ببینیم چه کار میشه کرد.» چند ماه بعد از این ماجرا ها، عمو نقی بیست و دوم خرداد از مکه برگشته بود. دعوتی داشتیم و به همه ی فامیل ولیمه داد. وقتی داشتم از پله های تالار بالا میرفتم، دلم رخت می شستند. اضطراب شدیدی داشتم. منتظر بودم به خاطر جواب منفی که داده بودم عمه یا دختر عمه هایم با من سرسنگین باشن، ولی اصلاً اینطور نبود. @Sangar_eshghe
🕊♥️🕊 همه چیز عادی بود. رفتارش مثل همیشه گرم وبا محبت بود. انگار نه انگار که صحبتی شده و من جواب رد دادم. روزهای سخت و پر استرس کنکور بلاخره تمام شد. تیر ماه نود و یک آزمون دادم.حالا بعد از یک سال درس خواندن، دیدن نتیجه ی قبولی در دانشگاه می توانست خوشحال کننده ترین خبر برایم باشد. با قبولی در دانشگاه علوم پزشکی قزوین نفس راحتی کشیدم. از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم، چون نتیجه ی یک سال تلاشم را گرفته بودم. پدر و مادرم هم خیلی خوشحال بودند. از اینکه توانسته بودم رو سفید شان کنم، احساس خوبی داشتم. هنوز شیرینی قبولی دانشگاه را درست مزه مزه نکرده بودند که خواستگاری های با واسطه و بی واسطه شروع شد. به هیچ کدامشان نمی‌توانستم حتی فکر کنم. مادرم در کار من مانده بود،می پرسید: « چرا هیچ کدوم رو قبول نمی کنی؟ برای چی همه ی خواستگار ها رو رد میکنید؟» این بلاتکلیفی اذیتم می‌کرد. نمیدانستم باید چه کار بکنم. بعد از اعلام نتایج کنکور، تازه فرصت کرده بودم اتاقم را مرتب کنم. کتاب های درسی را یک طرف چیدم. کتابخانه را که مرتب می کردم چشمم به کتاب « نیمه ی پنهان ماه» افتاد؛ روایت زندگی شهید « محمد ابراهیم همت»از زبان همسر. خاطراتش همیشه برایم جالب و خواندنی بود؛ روایتی که از عشقی ماندگار بین سردار خیبر و همسرش خبر می‌داد. کتاب را که مرور میکردم، به خاطره ای رسیدم که همسر شهید نیت کرده بود چهل روز روزه بگیرد، به اهل بیت علیهم السلام و بعد از این چله به اولین خواستگارش جواب مثبت بدهد. خواندن این خاطره کلید گمشده ی سردرگمی های من در این چند هفته شد. @Sangar_eshghe
پارت گذاری زمان رمان یادت باشد از ۷ به بعد 👆👆👆👆
🇮🇷 سنگَـࢪِعۺــڨ
#رهایی_از_روابط_حرام۱۹ 💥 یکی از طبایعی که معمولا خیلی سخت میتونن روابط حرام رو ترک کنند طبع #سودا ه
۲۰ 💥 ممکنه این سوال پیش بیاد که اگه ما پیج فلان خواننده یا بازیگر رو دنبال کنیم آیا این اشکالی داره یا نه؟🤔 🌸 ببینید ریختن معمولا به صورت انجام میشه. آدم فکر میکنه که خیلی با حیا هست ولی وقتی حواسش به خودش نباشه در گذر زمان یه دفعه ای میبینه دیگه چیزی به نام حیا براش باقی نمونده. چی شده؟ 🌺 از بس هی توی کانال ها و صفحه های انواع و اقسام زنان و مردان نامحرم رفته و اون ها رو دیده. هر چی فیلم و سریال بوده از اول تا آخرش نگاه کرده! و... 🍃بله خیلی از کارها ممکنه در نگاه اول و به تنهایی حرام نباشه ولی وقتی یه تعداد زیادی میشه کم کم حیای انسان رو از بین میبره و زمینه حرام های زیادی رو پیش میاره. ✨ این اتفاق مثل یه دومینو هست. بله اولش ظاهرا اشکال خاصی نداره آدم به فیلم هندی ببینه! اشکالی نداره پروفایل های افراد رو چک کنه، اشکالی نداره که زندگی سلبریتی ها رو دنبال کنه! ولی... ولی بعد از یه مدت اثار شوم این کارها در زندگی انسان پیدا میشه. خصوصا ایجاد نیازهای کاذب مختلف در روح انسان... ✔️ در مورد نیازهای کاذب بیشتر صحبت میکنیم ❤️جهت سلامتی و تعجیل در فرج مولامون صــــلوات❤️ @Sangare_Eshghe
🇮🇷 سنگَـࢪِعۺــڨ
#رهایی_از_روابط_حرام ۲۰ 💥 ممکنه این سوال پیش بیاد که اگه ما پیج فلان خواننده یا بازیگر رو دنبال کنی
۲۱ 💥 یکی از مسائلی که در مورد رابطه حرام آدم برای خودش جا بندازه اینه که یه عهدی با خودش و خدای خودش داشته باشه. 👈🏼 به خودش بگه: من تا اخر زندگیم دور ارتباط با نامحرم یه خط قرمز بزرگ کشیدم... ⭕️❌ 🌸در این زمینه حتی فکرش رو هم نمیکنم که بخوام با نامحرمی ارتباط بر قرار کنم. خدایا من به عنوان بنده حقیرت ازت خاضعانه درخواست میکنم که دستم رو هیچ وقت رها نکنی...😓 🌺 ببینید ما باید نگاهمون رو به ارتباط با نامحرم درست کنیم. خدا چرا برای آدم "زمینه ارتباط با نامحرم" رو فراهم میکنه؟🤔 👈🏼 برای اینکه انسان بتونه رشد کنه و بالا بره. 🌹 در واقع مواقعی که فرصت ارتباط با نامحرم پیش میاد یه فرصت برای کسب لذت نیست! ✨ خدا اون موقعیت رو برات پیش نیاورده که توی دست درازی کنی و لذتی ببری! بلکه خداوند متعال در طول زندگی ده ها بار امکان ارتباط با نامحرم رو برات پیش میاره که "تو اتفاقا به این مدل از لذت دست نزنی" تا بتونی رشد کنی و بالا بری... 🍃بنابراین اگه یه موقعی یه خانم یا آقای نامحرمی بهت پیام عاشقانه ای داد، فکر نکن که بله خوبه که موقعیتش جور شده یه لذتی ببرم!!! 😍😏 ✨ نه بزرگوار! اتفاقا یه موقعیتی پیش اومده که تو بتونی بی خیال این لذت بشی تا زمینه برای رسیدن به لذت های فراهم بشه... ✔️نگاهمون رو به ارتباط با نامحرم دقیق و عالمانه میکنیم... ❤️جهت سلامتی و تعجیل در فرج مولامون صــــلوات❤️ @Sangare_Eshghe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[ سلام‌بـرلحظه‌های‌دلتنگے💔... ] __________○______________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥پیش بینی بزرگ سیدحسن نصرالله بعد از ترور سردار سلیمانی: 🔹ترامپ و دار و دسته‌اش منطقه رو ترک میکنن و در انتخابات شکست خواهند خورد. @Sangare_eshghe
رفتی و جهان ثانیه‌ای بند نشد.... خواب دیدم که فرج آمده در دولتِ عشق باز فرماندۀ قدس است؛ سلیمانیِ ما @Sangare_eshghe
☺️ رفاقت اینطور قَشنگِه کِه: باید اَز هَم اِنتظاری نَداشت' وَلی واسِه هَم جون داد'(:❤️😘👩‍❤️‍💋‍👩 @Sangare_eshghe