May 11
صبح روز دهم مرداد بود که با هول و هراس
و نگرانی از خواب بلند شدم و یکی از اساتید
فرمودند که اسماعیل هنیه تو تهران شهید شد
واقعا نه تونستم درست بخوابم ،
نه درست فکر کنم
چند مسئله مهم هم برام پیش اومد که
خلاصه اوضاع روانم رو بهم زد .
دیشب یکی از بچه های پایه پایینی اومد
و گفت اقااااا ! این که شهید شده سنیه !
ما پشت سنی نماز بخونیم ؟؟؟؟ !!!
تازه این یارو سلفی بوده !
این وهابیه !!!
وا اسلاماااااه !
من محل نذاشتم بهش
تا یکی از رفقاش اومد و گفت :
حاج آقا !
این داره بقیه رو هم درگیر شبهه میکنه
به بچه ها جواب بدید
ساعت ده و نیم بود ،
رفتم تو حجره پیش بچه ها
گفتم اخوی های گل من !
اگر ولی فقیهِ جامعه، یک شخصی را دوست
دارد و حاضر است پشت سر او نماز بگذارد ،
ما کی باشیم که بگیم نباید نماز خوند ؟
مگر ولی فقیه، نماینده ی امام زمان نیست؟
مگر اختیاراتش مثل امام زمان نیست؟!
اینو گفتم و بقیه ملتفت شدن و رفتم سمت
کتابخونه ...
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
ساعت ده و نیم بود ، رفتم تو حجره پیش بچه ها گفتم اخوی های گل من ! اگر ولی فقیهِ جامعه، یک شخصی را
اون رفیقم که شبهه مینداخت ، همراهم
اومد تا کتابخونه .
تو راه کچلم کرد
هی داشت میگفت هی میگفت ...
گفت با دلیلی که آوردید قانع نشدم .
یکی از بچه ها گفت :
حاج آقا براش مفصل شرح بده
اصن منم میخام بدونم چرا باید برای یه
سنی نماز بخونیم ؟؟؟!
حریمخصوصےیکسرباز 🌿
اون رفیقم که شبهه مینداخت ، همراهم اومد تا کتابخونه . تو راه کچلم کرد هی داشت میگفت هی میگفت ..
اولش که باز استدلال قبل ام رو گفتم
و در ادامه گفتم که :
ما با سنّی جماعت ، مشکلی نداریم .
مشکل که نداریم هیچ ، ما میگیم اهلسنت
و شیعه نداریم ! همه مسلمونیم ! همه به
یه قرآن و یه پیغمبر و یه خدا اعتقاد داریم!
همه مون یه سنت های اصلی دینی داریم .
همه مون یه نماز و روزه داریم !
اون احمقی که تو هیئتا میاد میخونه که :
من برادر سنی ندارم ، جا داره بهش بگیم
ما هم برادری با تووووو نداریم !
اون مسلمونی که صدای تفرقه بده ، برادر
ما نیست ! #دشمن ماست !