📢 یڪـــــ #تـــــلنـگـــرانه 📄🔗
گـــاهے چــه راحـت غیبت میڪنیـم ❗️
چــه راحـت دروغ میگویـیم ❗️
راحـت با پدر و مادر تنــدے میڪنیـم ❗️
در خیابان ڪه راه میرویـم چـه راحـت این طـرف و
آن طـرف را نگاه میڪنیــم و ڪنترل نگاه را به فراموشے میسپاریـم ❗️
چه راحــت از نامحرم دلبرے میڪنیم ❗️
چـه راحـت تنبلے میڪنیـم❗️
چه راحت بیخیال میشویـم و چه بے هدف
زندگے میڪنیم ‼️
گـاهے چـه راحت از شـــــهدا فاصله میگیریم❗️
چه راحت دل مولا را میشڪنیـم⁉️
چه راحت خداحافظ حـــــسین میگوییم❗️
گــاهے طــورے غــرق زندگے و روز مرگے میشویـم ڪه فرامـوش میڪنیم ڪجا بودیـم و ڪجا هسـتیم❗️
ڪــــــه بودیم و چـــــه شدیم ...⁉️
💪
#تلنگــࢪانـھ
👥دوستات چطور آدمایی هستن؟
براشون مهمه نمازشون رو بخونن؟
براشون مهمه که هر چیزی رو نبینن؟
براشون مهمه از موقعیت گناه دوری کنن؟
براشون حفظ عفت وحیا مهمه؟
یانه؟!
نه تنها براشون مهم نیست بلکه به انجام ندادنشون افتخار هم میکنن؟
عزیز من!
اگر عضو جمعی هستی که علاوه بر اینکه هیچ چیز خوبی رو به تو اضافه نمیکنه،خوبی هات رو هم میگیره وبدی جایگزینشون میکنه،
خودتو از اون جمع جدا کن!
ازشون دور شو.
اگه نمیتونی فیزیک خودت رو از جمع خارج کنی برای خودت مرز بندی ذهنی داشته باش!
⛔️همرنگ جماعت نشو⚠️
حتی اگه مسخره ت کردن
حتی اگه بهت گفتن بچه مثبت ونمیدونم!
هزار تا اسم دیگه بهت چسبوندن.....
چیزی که دنیا وآخرت تو رو میسازه رضای قادر مطلقه؛نه خوشحالیه کسایی که سرنوشت خودشون مشخص نیست.
اگه تو موقعیتش گیر کرده باشی خوب میدونی چی میگم😕
🔷🔶چه بسیارند جهنمیانی که افسوس میخورند ای کاش فلانی را به دوستی انتخاب نمیکردم!😞😞
#شهدا_شرمنده_ایم...
#تلنگرانه
#صرفاجهتاطلاع🌱
👀آقایون داداشام !
میدونم همتون دنبال یه زن با حیای پاک میگردین ولی خودت چی؟...پاکی؟سر به زیری؟
کبوتر با کبوتر باز با باز !
#تلنگرانه💡
از شیطـ👹ــان پرسیدند :
چه چیزے میزنَے ؟
_ تیــــر🏹 😈
بہ کجــــا میزنے ؟
_ قلــ♥️ــب و روحــِ انسان ها 🎯
چجورے ؟🤔
_ وقتی داره میره بیرون و روسرے میپوشہ
میگم یکم عقب تر 😈
_وقتےداره نماز میخونہ
میگم یکم تندتر😈
_ وقتے داره آرایش میکنه
میگم یکم بیشتر😈
_وقتے داره لباس انتخاب میکنہ
میگم یکم چسبون تر 😈
_ وقتے داره به کسے نگاه بد میکنہ
میگم یکم دقیق تر 😈
_ وقتے داره تو مکانےکہ شلوغہ میخنده
میگم یکم بلندتر 😈
_ وقتے داره قرآن میخونہ
میگم یکم زودتر
#تـــلنگـــرانه
اعجاز
🦋به نام خدای یکتا 🦋 🌼#گلنرگس ✨#پارت92 📚#یازهرا _______________________________ با حرفای بقیه آروم ش
🦋به نام خدای یکتا 🦋
🌼#گلنرگس
✨#پارت93
📚#یازهرا
_______________________
_امواج دریا ترسناکه موقعی که دریا طوفانی بشه
+مثلا بری تو کشتی دریا توفانی بشه خیلی میترسم..
_ما که نمیریم تو کشتی..
میریم قایق موتوری، خیلی خوبه
+من نمیاام
_بیخود میکنی
+دریای کجا؟
_شمال
+آرمان همیشه بابامو التماس میکرد بره شمال
_اره
+نریم دریا
_چرا
+بریم مشهد
_نهه
+من اصلا نمیخوام آب و هوا عوض کنم
_چرا؟
+میخوام همین جا بمونم پیش مامان بابام،
_اونام میان،
+واقعا!!
_اره، آتنا رو هم میبریم..
+گفتی بهشون؟
_فقط به بابات گفتم
+چی گفتی؟؟
_گفتم برا اینکه نرگس آبو هوایی عوض کنه اجازه میدین ببرمش یه سفر کوتاه گفت اجازه نرگس دست خودته.
گفتم شمام بیا، گفت نه خودتون دوتا برین..
+خبب؟؟؟
_راضیشون میکنیم بیان.
+بابام وقتی گفت نمیاد یعنی نمیاد
_خودمون میریم،
+نههه
_اتنا هم میبریم،
+سه نفر فقط؟؟
_کی بیاد دیگه؟
+مثلا خواهرت، مامانت، امیر علی
_به خواهرم بگم که زود تر از خودمون حاضر شده
مامانمم میگم بیاد
امیرعلیم که نمیتونه بخاطر عاطفه
+چرا نمیتونه مگه عاطفه چطوره؟
_عاطفه چطوره؟؟
+من دارم از تو میپرسمم؟؟؟
عاطفه چشه ؟؟؟؟ تو میدونی من نمیدونمم؟؟؟
_یعنی واقعا نمیدونی داری عمه میشی
+چییییی؟؟؟ عمههه❤️بچه کوچولووو😍اخجونن
_نمیدونستی واقعا؟؟
+نه، از کی تاحالا
_آرمانم میدونست
ندیدی مگه؟ وقتی داشت ازمون خداحافظی میکرد به عاطفه گفت.. خیلی دوست دارم بچه برادر زادمو ببینم، انشاالله که برگردم اولین کلمه ای یادش بدم عمو باشه..
بعد از امیر علی پرسیدم گفت اره
+همتون که میدونین چرا نگفتین بههه مننن؟؟؟ 😭
........
اتنا)))
به اسرار زیاد بابای محمد منم قرار شد به همراه نیما و نرگس راهی شمال شم..
لباسای آرمانو برده بودم تو خونه خودمون.
گاهی اوقات میرفتم تو اتاق ارمان میخوابیدم شب. یا اگه نیما نبود پیش نرگس میرفتم..
کت و شلوار امیرمحمد خیلی بهش می اومد،همونی که روز عقدمون پوشیده بود. کنارش رفتم بوی امیر میداد. دلم تنگ شد براش. اما وقتی اومد تو خوابم ازم قول گرفت که ناراحت نباشم..
تو کت آرمان برگه ای دیدم..بازش کردم..
جانانم اتنام
نمیدونم از کجا شروع کنم، چون نمیتونم خیلی احساساتمو با کلمات بین کنم. امامیدونم میخوای اینو بدونیکه چقدر دوست دارم..
میدونم اغلب نمیگم دوستت دارم، اما باورد کن که من تو رو از ته قلبم دوست دارم.
من خیلی خوش شانسم که تو رو در این دنیا پیدا کردم..
تو مثل چراغ روشنایی هستی که تاریک ترین مسیر زندیگ منو روشن میکنه.
اتنا، تو دلسوزترین، دوست داشتنی ترین و مهربان ترین ادمی هستی که در کل زندگیم دیدم. لبخند تو همیشه قلب منو گرم می کنه و به روح من احساس خوشبختی میده
عزیزم فقط میخوام بدونی که من همیشه بهت احترم میزارم. و تااخرین روز زندگیم کنارت میمونم و دوستت دارم.
هیچ چیز نمیتونه قلب منو از تپیدن برا تو باز دارد. هیچ چیز نمیتواند خاطرات گران بهایی که باهم ساختیمو از بین ببره.. هیچ جیز و هیچکس..
قلب من تا ابد مال توست..
بدون اشک تو چشای نازت خیلی آزارم میده.
خیلی ها به خاطر جهاد در راه خدا، از عشقشون گذشتن.
تو منو ببخش..
من همیشه مواظبت هستم
🦋به نام خدای یکتا 🦋
🌼#گلنرگس
✨#پارت94
📚#یازهرا
________________________
سه روز، رسیده بودیم شمال و قرار بود دوروز دیگه باشیم..
تو راه نیما کلی مسخره بازی دراورد واقعا مسافرت بدون نیما نمیشه.. به من میگفت نگران چی اون رفته زن گرفته تو اینجا نگرانی..
........
سه روز بود که رسیدیم.. نیما بلند داد زد سرم منم کلی بد بیراه بهش گفتم،، از دستم ناراحت شد. اون دادی هم زد، حق داشت چون خیلی خسته بود، روزش فقط رانندگی کرده بود.تقصیر من بود . امروز رفتم معذرت خواهی کردم..
قبول نکرد.. باز بد باهاش حرف زدم وپشیمون شدم..
+ میترسم.
_بیا بریم همه رفتن منتظر تو موندن دختر بیا دیگه
+ نه من میترسم
_من هستم که از چی میترسی. مامانم هست، بهار هست، پیمان هست، آتنا هست..
+نه میترسم تند میره، نگاه اون قایقا دیگه دارن کج میشن
_بهش میگم موج نده بیا بریم
+ یه بار گفتی گفتم نه،
_نرگس!
همه منتظرمن و تو تو قایش نشستن،،
+توبرو من گفتم نمیام..
_چرا نمیای؟؟بخاطر اینکه میترسی؟؟ نه
من میدونم از دست من ناراحتی نرگس..
باشه ببخشید معزرت میخوام
+من با این جور معزرت خواهی قانع نمیشم
_خب بعد به پات میوفتم خوبه
+چرا الان نمییوفتی؟
_الان؟؟ جلو این همه نگاه میشه به نظرت؟؟
+ارهه میشه فقط تو باید بخوای
_نمشهه
+میشههه، یعنی واقعا
_جلو نگاه مامانم نمیشه؟ 😂 بعد مسخرم میکنن،
+بزار مسخره کنن اتفاقا باید جلو مامانت معزرت خواهی کنی...
_چرا اخهه؟؟
+تا تو باشی معزرت خواهی منو قبول کنی.. واقعا حاضر نیستی یه کار به بخاطر من انجام بدییی؟؟
_نرررررگس 😂
خیلی بدیییییی
(واقعا میخواست جلو خانوادش به پام بیوفته. دلم سوخت..
+واقعا میخوای انجام بدی؟
_خیلی لجبازی
+نهههههه نیما
توبیخود میکنی اینکار کنی😂
_جدییییی
+اره، شوخی کردم فقط میخواستم ببینم چی میگی😂
_عجب😂بیا بریم.
+من شنا بلد نیستم غرق میشم..توبلدی؟؟
_اره،
خب بیا بریم اگه قرار باشه بمیریم جفتمون بمیرم یکمون نه😂
+ولی بعد باید به پام بیوفتی تا باهات آشتی کنم وقتی برگشتیم
_جلو نگاه بقیه نمیتونم😂خودمون باشیم چشم
+نیماا میترسم بخدا قبلم داره میاد بیرون
_از دریا از قایق؟ ..
+جفتشون
_ترس نداره..دستات چرا یخ شدن 😂
+دارم میگم میترسممم..
_ منم دارم میگم تو عشق منی
+چی گفتی
_من؟؟
هیچی برو بالا..
-نیما چی میگین مادر یک ساعت بنده خدارو حیران گذاشتی
_نگا مامان داشتم این دختره رو راضی میکردم میترسه
(قلبم تند تند میزد، از قایق موتوری خیلی میترسیدم، کنار نیما نشستم اینور خالی بود کنارم.. نیما دستموگرفت.. میترسیدم.. دلم شور میزد.. اونا داشتن دست میزدن.. اصلا انگار نه انگار دوتا عزادار اینجاست،، آتنا هم دستشو به سمت آب میبرد. دادزدم قسمش دادم دستتو سمت آب نبر.. نیما پاشد ایستاد، داد زدم بشییینننن،، نیمااا تو روخداااا.. بهار داشت برام میخندید.. قایقم هی تند وتند تر میرفت.. اشکم در اومد.. خدایا خودت کمکم کن😭نیما حرف به گوشم نمیداد..
تاحالا سوار نشده بودمم.. میخواست دور بزنه.. سرعتش خیلی زیاد بود.هرجی داد میزدم کسی نمیشندید . فکر کردم تو آبم چشام بستم هیچی نفهمیدم...
........
نیما
نرگس.. نررررگسسسسس،،،، نررررگسم😭 من غلط کردم.. بیااااااا.. منننن نمیخوااام ایننن دنیااایییی بی تووووورو نررررگس بیااا.😭 چرا صبر نکردی حتییی برا یه بارررم شده بگم دوست دارم😭... چرا نرررگس.. منو حسرررت به دل گذاشتی رفتیییی.😭. نرررگس.. 😭تو وقتییی میگفتی من بمیرمم چکار میکنی یه چیزی میدونستی کهه میگفتیییی 😭نررگسس 😭چرا برا یه بارم شده نزاشتی بگم عاشقتممم😭نرگس چرا من به پات نیافتادم اون روز.. نررررگسممم😭
نرررگس مننن خیلی دوست داشتممم نگفتتممم بهههت😭نررگس بیا دعوااا کن باهامم😭نرررگس😭نررگ بیا بزن تو گوشم😭نررگس بی تو منم میمیرم..تنهاااااا شدمممممم نررگس😭بیکَس شدممم نرگس😭
خدایاااا این چه زندیگههه نرگسمووو میگیریییی 😭😭نررگسس اینا دارن منو میبرن میگن این کار کنییی نررگس در عذابب میشهه مگههه دورووغ نمیگننن نرگس 😭
........
از خواب بیدار شدم
دیدم نرگس داره تو خواب گریه میکنه.. بیدارش کردم..
+نیماااا 😭
_جانم! داشتی تو خواب گریه میکردی.یکم آب بخور .
+خواب بود؟؟؟
_اره😂
+چطور خوابی بود که مرده بودم؟
_مرده بودی😂خدا نکنه..
+تو راحت میشی میری یه زن میگیری
_دوتا میگیریم
+تو خواب به من گفتی دوست دارم
_تو که مرده بودی
+نمیدونم چی بود.تو داشتی گریه میکردی
_هرچی بود خواب بود
+تو دریا غرق شدم
_از بس تو فکر بودی😂
اعجاز
🦋به نام خدای یکتا 🦋 🌼#گلنرگس ✨#پارت94 📚#یازهرا ________________________ سه روز، رسیده بودیم شمال و
نرگس))
اگ اون خوابم نمیدیدم هیچوقت نمیفهمیدم چقدر دوسم داره براش تعريف کردم...
_نرگس چقدر منو دوست داری
+هیچی
_واقعا
+دوست ندارم
_پس چیی
+عاشقتمم😘..
اینم زندگی نامه یکسال ونیمه ی من..
عمهه شدم😍..
آتنا خواستگار داشت کلی بهش گفتیم ازدواج کن قبول نکرد😕💔
آرمان جای خالیش گلنرگس بود🌼
از
زندگیم یاد گرفتم هیچ وقت، هیچ وقت کسیو از روی ظاهر قضاوت نکنم 🦋
هیچ وقت وجود خدا رو در کنار خودم فراموش نکنم 🌸
پایان 🌹 ✨
کپی ممنوع🚫
#ناشناس_رمان🌱
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
رمان رو خودتون مینویسید؟ اخه خیلی قشنگه😍
اره. تموم شد
#ناشناس_رمان 🌱
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
چییییییییی؟ رمان تموم شد😭 بازم بزار یه رمان دیگه مثل همین قشنگ باشه بازم بزااااااار😭
اره تموم شد
به امید خدا، وقت کردم مینویسم
#ناشناس_رمان🌱
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
ای کاش آرمان شهید نمیشد و نیما و نرگس بچه دار میشدن
این که یه رمان بود..
خیلی ها بخاطر دفاع از حرم و کشور از عشقشون و خانواده هاشون میگذرن.. 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
4️⃣ کلید برای رهایی از بحرانهای زندگی!
#کلیپ
@Narcissusperfume♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"گلچادرگلدارت..✨🥀"
#کلیپ
@Narcissusperfume:)
★•[از ڪــــجـا آمــــدهاے بــــانـۅ
از بهشتــــ؟
آرے....
از دیاࢪِ بهشتـــــے ڪـــہ چنیـــݩ
از عطــــر چــــادࢪتــــ
بوے یــــاس میبارد🥲🌸✨]•★
#چادرانه🤍
| #پروفایل
┄┄┅┅┅❅❁❁❁❅┅┅┅┄┄
🌸⃟💖@Narcissusperfume
┄┄┅┅┅❅❁❁❁❅┅┅┅┄┄
#پروفایل
#اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج
┄┄┅┅┅❅❁❁❁❅┅┅┅┄┄
🌸⃟💖@Narcissusperfume
┄┄┅┅┅❅❁❁❁❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••
فاطمھ' س 'یا ام الشھداء🕊
#استوری
#دههفاطمیھ
┄┄┅┅┅❅❁❁❁❅┅┅┅┄┄
🌸⃟💖@Narcissusperfume
┄┄┅┅┅❅❁❁❁❅┅┅┅┄┄