eitaa logo
سربازان امام زمان (عج)
572 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
23 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. اسلام به عنوان دینی که برای آزادی و سعادت همه انسان ها آمده بود از سرنوشت دردناک بردگان در گذشته رنج می برد و برای همین در برابر این مسئله سکوت نکرد و دنبال راه حل برای حل این معضل بود🌱 .
. اگر اسلام طبق یک فرمان عمومى دستور می‌‏داد همه‌ی بردگان موجود در آن زمان را آزاد کنند، چه بسا بیشتر آنها از بین می‌رفتند؛ زیرا گاه نیمى از جامعه را بردگان تشکیل می‌‏دادند که نه کسب و کار مستقلى داشتند، نه خانه و سرپناهی و نه وسیله‌‏اى براى ادامه‌ی زندگى .
. اگر در یک روز و یک ساعت معین همه‌ی آزاد می‌شدند یک جمعیت عظیم بی‌کار ظاهر می‌‏گشت که هم زندگى خودش با خطر مواجه بود و هم ممکن بود نظم جامعه را مختل کند، و به هنگامى که محرومیت به او فشار می‌‏آورد به همه جا حمله‏‌ور می‌شد و درگیرى و خونریزى به راه می‌افتاد. این‌جا است که باید به تدریج آزاد شوند، و جذب جامعه گردند که نه جان خودشان به خطر بیفتد، و نه امنیت جامعه را به خطر اندازند، و اسلام درست این برنامه‌ی حساب شده را تعقیب کرد.🌱 .
. ماده اول: بستن سرچشمه‌‏هاى بردگى، بردگى در طول تاریخ اسباب فراوانى داشت، نه تنها اسیران جنگى و بدهکارانى که قدرت پرداخت بدهى خود را نداشتند به صورت برده درمی‌‏آمدند که زور و غلبه نیز مجوز برده‌گرفتن و برده‌‏دارى بود، اما اسلام جلوی تمام این مسائل را گرفت. تنها در یک مورد اجازه برده‌‏گیرى داد و آن در مورد اسیران جنگى بود. این مسلم است که در میدان جنگ و بعد از غلبه بر دشمن یا باید تمام افراد باقی مانده‌ی از دشمن را کشت و یا به جاى کشتن، آنها را اسیر کرد؛ چرا که اگر دشمن رها شود باز ممکن است نیروهاى خود را تجدید سازمان کرده و حمله‌ی مجددى را آغاز نماید. اسلام راه حل دوم را برگزید؛ اما فرمود که بعد از اسارت صحنه دگرگون می‌‏شود، و اسیر با تمام جنایاتى که مرتکب شده است، به صورت یک امانت الهى در دست مسلمانان درمی‌‏آید که باید حقوق بسیارى را درباره‌ی او رعایت کرد.[2] 🌱 .
. اما حکم اسیر بعد از خاتمه‌ی جنگ یکى از سه چیز است: آزاد کردن بی‌‏قید و شرط، آزاد کردن مشروط به پرداخت فدیه(غرامت) و برده ساختن او. البته انتخاب یکى از این سه امر منوط به نظر امام و پیشواى مسلمانان است و او هم با در نظر گرفتن شرایط اسیران و مصالح اسلام و مسلمانان از نظر داخل و خارج، آنچه را شایسته‌‏تر باشد برمی‌‏گزیند و دستور اجرا می‌‏دهد. اما در شرایطی که نظر امام و پیشواى مسلمانان بر این قرار می‌گرفت که اسیران آزاد نشوند، از آن‌جا که در آن روزگار امکانات و زندان‌هایى نبود که بتوان اسیران جنگى را تا روشن شدن وضعشان در زندان نگهداشت، راهى جز تقسیم کردن آنها در میان خانواده‌‏ها و نگهدارى به صورت برده نداشت. روشن است هنگامى که چنین شرایطى تغییر یابد، هیچ دلیلى ندارد که امام مسلمانان حکم بردگى را درباره‌ی اسیران بپذیرد، می‌‏تواند آنها را از طریق پرداخت غرامت آزاد سازد؛ زیرا اسلام پیشواى مسلمانان را در این امر مخیر ساخته تا با در نظر گرفتن مصالح اقدام کند، و به این ترتیب تقریبا سرچشمه‌‏هاى بردگى جدید در اسلام بسته شده است🌱 .
. ماده دوم: گشودن دریچه‌ی آزادى، اسلام برنامه‌ی وسیعى براى آزاد شدن بردگان تنظیم کرده است که اگر مسلمانان آن‌را عمل می‌‏کردند در مدتى نه چندان زیاد همه‌ی بردگان به تدریج آزاد و جذب جامعه‌ی اسلامى می‌‏شدند. رؤوس این برنامه چنین است: الف) یکى از مصارف هشت‌گانه زکات در اسلام خریدن بردگان و آزاد کردن آنها است«۳» به این ترتیب یک بودجه‌ی دائمى و مستمر براى این امر در بیت‌المال اسلامى در نظر گرفته شده است که تا آزادى کامل بردگان ادامه خواهد داشت. ب) مقرراتى در اسلام وضع شده است که بردگان طبق قراردادى که با مالک خود می‌‏بندند بتوانند از دست‌رنج خود آزاد شوند. (در فقه اسلامى فصلى در این زمینه تحت عنوان مکاتبه آمده است). ج) آزاد کردن بردگان یکى از مهم‌ترین عبادات و اعمال خیر در اسلام است، و پیشوایان اسلام در این مسئله پیش‌قدم بودند، تا آنچه که در حالات امام علی(ع) نوشته‌‏اند: هزار برده را از دست‌رنج خود آزاد کرد.[4] د) پیشوایان اسلام بردگان را به کمترین بهانه‌‏اى آزاد می‌‏کردند تا سرمشقى براى دیگران باشد، تا آن‌جا که یکى از بردگان امام باقر(ع) کار نیکى انجام داد، امام (ع) فرمود: برو تو آزادى که من خوش ندارم مردى از اهل بهشت را به خدمت خود درآورم.[5] در حالات امام سجاد(ع) نیز آمده است: خدمت‌کارش آب بر سر حضرت می‌‏ریخت ظرف آب افتاد و حضرت را مجروح کرد، امام(ع) سر را بلند کرد، خدمت‌کار گفت: «و الکاظمین الغیظ». حضرت فرمود: خشمم را فرو بردم. عرض کرد: «و العافین عن الناس». فرمود: خدا تو را ببخشد. عرض کرد: «و الله یحبّ المحسنین» فرمود: برو براى خدا آزادى.[6] هـ) در بعضى از روایات اسلامى آمده است: بردگان بعد از هفت سال خود به خود آزاد می‌‏شوند، چنان‌که از امام صادق(ع) می‌‏خوانیم: کسى که ایمان داشته باشد، بعد از هفت سال آزاد می‌‏شود، صاحبش بخواهد یا نخواهد و به خدمت گرفتن کسى که ایمان داشته باشد بعد از هفت سال حلال نیست.[7] در همین راستا پیامبر گرامى اسلام(ص) فرمود: پیوسته جبرئیل سفارش بردگان را به من می‌کرد تا آن‌جا که گمان کردم به زودى ضرب الاجلى براى آنها می‌شود که به هنگام رسیدن آن آزاد شوند.[8] و) کسى که برده‌ی مشترکى را نسبت به سهم خود آزاد کند، موظف است بقیه را نیز بخرد و آزاد کند. ز) هر گاه بخشى از برده‌‏اى را که مالک تمام آن است آزاد کند، این آزادى سرایت کرده و خود به خود همه آزاد خواهد شد. ح) هر گاه کسى پدر یا مادر، یا اجداد، یا فرزندان، یا عمو و عمه، یا دائى و خاله، یا برادر یا خواهر و یا برادرزاده و یا خواهرزاده خود را مالک شود فورا آزاد می‌‏شوند. ط) هر گاه مالک از کنیز خود صاحب فرزندى شود، فروختن آن کنیز جایز نیست و باید بعد از سهم ارث فرزندش آزاد شود. این امر وسیله آزادى بسیارى از بردگان می‌‏شد؛ زیرا بسیارى از کنیزان به منزله‌ی همسر صاحب خود بودند و از آنها فرزند داشتند. ی) کفاره‌ی بسیارى از تخلفات در اسلام آزاد کردن بردگان قرار داده شده است. (کفاره‌ی قتل خطا، کفاره‌ی ترک عمدى روزه، و کفاره‌ی قسم را به عنوان نمونه در این‌جا می‌توان نام برد). ک) آزادی برده به واسطه‌ی پاره‌‏اى از مجازات‌هاى سخت که صاحب برده ‏نسبت به او انجام می‌داد.🌱 .
. ماده سوم: احیاى شخصیت بردگان، در دورانی که بردگان مسیر خود را طبق برنامه‌ی حساب شده اسلام به سوى آزادى می‌‏پیمایند، اسلام براى احیاى حقوق آنها اقدامات وسیعى کرده، و شخصیت انسانى آنان را احیاء نموده است، تا آن‌جا که از نظر شخصیت انسانى هیچ تفاوتى میان بردگان و افراد آزاد نمی‌گذارد و معیار ارزش را همان تقوا قرار می‌‏دهد؛ لذا به بردگان اجازه می‌‏دهد همه گونه پست‌هاى مهم اجتماعى را عهده‌‏دار شوند، به گونه‌ای که بردگان می‌‏توانند مقام مهم قضاوت را عهده‏‌دار شوند. در عصر پیامبر(ص) نیز مقامات برجسته‌‏اى از فرماندهى لشکر گرفته تا پست‌هاى حساس دیگر به بردگان یا بردگان آزاد شده سپرده شد. بسیارى از یاران بزرگ پیامبر(ص) بردگان و یا بردگان آزاد شده بودند. و در حقیقت بسیارى از آنها به صورت معاون براى بزرگان اسلام انجام وظیفه می‌‏کردند. سلمان، بلال، عمار یاسر و قنبر را در این گروه می‌توان نام برد. بعد از غزوه‌ی "بنى المصطلق" پیامبر(ص) با یکى از کنیزان آزاد شده‌ی این قبیله ازدواج کرد و همین امر بهانه‏‌اى آزادى تمام اسراى قبیله شد. اسلام تنها در یک مورد اجازه‌ی برده‌‏گیرى می‌‏دهد و آن در مورد اسیران جنگى است، آن هم هرگز جنبه‌ی الزامى ندارد، در حالى که در عصر ظهور اسلام، و قرن‌ها بعد از آن برده‏‌گیرى از طریق زور و حمله به کشورهاى سیاه‏‌پوستان و دستگیر کردن انسان‌هاى آزاد، و تبدیل آنها به بردگان، بسیار زیاد بود، و گاهى در مقیاس‌هاى وحشتناک روى آن معامله می‌‏شد، به طورى که در اواخر قرن 18 میلادى دولت انگلستان هر سال دویست هزار برده را معامله می‌‏کرد، و هر سال یک‌صد هزار نفر را از آفریقا گرفته و به صورت بردگان به آمریکا می‌‏بردند. .
. ماده چهارم: رفتار انسانى با بردگان، در اسلام دستورات زیادى درباره‌ی رفق و مدارا با بردگان وارد شده، تا آن‌جا که آنها را در زندگى صاحبان خود شریک و سهیم کرده است. پیامبر اسلام(ص) می‌فرمود: کسى که برادرش زیر دست او است، باید از آنچه می‌‏خورد به او بخوراند و از آنچه می‌‏پوشد به او بپوشاند، و زیادتر از توانایى به او تکلیف نکند.[10] على(ع) به غلام خود(قنبر) می‌‏فرمود: من از خداى خود شرم دارم که لباسى بهتر از تو بپوشم؛ زیرا رسول خدا(ص) می‌‏فرمود: از آنچه خودتان می‌‏پوشید بر آنها بپوشانید و از آنچه خود می‌‏خورید به آنها غذا دهید.[11] در همین زمینه، امام صادق(ع) می‌فرماید: هنگامى که پدرم به غلامى دستور انجام کارى می‌‏داد ملاحظه می‌‏کرد اگر کار سنگینى بود بسم الله می‌‏گفت و خودش وارد عمل می‌‏شد و به آنها کمک می‌‏کرد.[12] خوش‌رفتارى اسلام نسبت به بردگان در این دوران انتقالى به اندازه‌‏اى است که حتى بی‌گانگان از اسلام نیز روى آن تأکید و تمجید کرده‌‏اند. به عنوان نمونه جرجى زیدان در تاریخ تمدن خود چنین می‌‏گوید: اسلام به بردگان فوق العاده مهربان است. پیامبر اسلام(ص) درباره‌ی بردگان سفارش بسیار نموده، از آن جمله می‌‏فرماید: کارى که برده تاب آن‌را ندارد به او واگذار نکنید، و هر چه خودتان می‌‏خورید به او بدهید.[13] قرآن کریم نیز درباره‌ی بردگان سفارش کرده و می‌فرماید: خدا را پرستش کنید؛ براى او شریک نگیرید؛ با پدر و مادر و خویشان و یتیمان و بینوایان همسایگان نزدیک و دور و بینوایان همسایگان نزدیک و دور و دوستان، و آوارگان، و بردگان جز نیکوکارى رفتارى نداشته باشید، خداوند از خودپسندى بیزار است.[14]🌱 .
. ماده پنجم: بدترین کار انسان‏فروشى است! اصولا در اسلام خرید و فروش بردگان یکى از منفورترین معاملات است تا آن‌جا که پیامبر اکرم(ص) فرمود: بدترین مردم کسى است که انسان‌ها را بفروشد.[15] همین تعبیر کافى است که نظر نهایى اسلام را در مورد بردگان روشن سازد و نشان دهد جهت‌‏گیرى برنامه‏‌هاى اسلامى به کدام سو است. از این مهم‌تر این‌که یکى از گناهان نابخشودنى در اسلام سلب آزادى و حریت از انسان‌ها و تبدیل آنها به یک متاع است، چنان‌که از پیامبر اسلام (ص) آمده است: خداوند هر گناهى را می‌‏بخشد، مگر(سه گناه): کسى که مهر همسرش را انکار کند، یا حق کارگرى را غصب نماید، و یا انسان آزادى را بفروشد.[16] طبق این حدیث غصب حقوق زنان، حق کارگران، و سلب آزادى انسان‌ها سه گناه نابخشودنى است.🌱 .
. از آنچه بیان شد روشن شد که اگر پیشوایان اسلام برده یا بردگانی در اختیار داشتند در قالب برنامه‌ی حساب شده و حکیمانه‌ی اسلام در برخورد با مسئله‌ی بردگی بود، و معاشرت آنان با بردگان به گونه‌ای بود که در بسیاری از موارد وقتی برده‌ای را آزاد می‌کردند آن برده حاضر نمی‌شد منزل امام(ع) را ترک کند و با اصرار از امام(ع) می‌خواست که اجازه دهد او همچنان در خدمت ایشان باشد، ولی امام(ع) نمی‌پذیرفت. از طرفی برخورد و معاشرت آنان با بردگان یک الگوی عملی و به نوعی آموزش جامعه‌ی بشری مخصوصا مسلمانان در برخوردبا این مسئله‌ی بسیار مهم و مورد ابتلای جامعه بود. کسانى که به برنامه‌ی اسلام در مورد بردگان خرده‏‌گیرى می‌‏کنند از دور سخنى شنیده‏‌اند، و از اصول این برنامه و جهت‌‏گیرى آن که همان آزادى تدریجى و بدون ضایعات بردگان است اطلاع دقیقى ندارند، و یا تحت تأثیر افراد مغرضى قرار گرفته‌‏اند که به گمان خود این‌را نقطه‌ی ضعف مهمى براى اسلام شمرده و روى آن تبلیغات دامنه‏‌دارى به راه انداخته‏‌اند.[17]🌱 .
اما ارتباط با شبهه‌ی تناقض مسئله‌ی برده‌داری و آیه‌ی شریفه‌ی «لااکراه فی الدین» مسئله‌ی برده‌داری، با اختیار و آزادی انسان در انتخاب دین و عقیده که مورد تأکید قرآن نیز قرار گرفته، تفاوت بنیادین دارد. به تعبیری روشن‌تر آیه‌ی شریفه‌ی اشاره به ردّ اجبار و اکراه در پذیرش دین و عقیده دارد و مربوط به روح انسان و امری درونی است، و در واقع عقیده چون امر درونی است اجبار بردار نیست[18] اما برده‌داری مربوط به استثمار جسم و وجود بیرونی انسان‌ها است. چنان‌که در طول تاریخ انسان‌هایی؛ مانند بلال حبشی و ... که به حسب ظاهر برده بودند؛ اما در انتخاب عقیده و دین، روحی آزاد و مختار داشته و اسلام را پذیرفتند. و از آن‌سو انسان‌هایی؛ نظیر ابولهب و ... که به حسب ظاهر آزاد بودند؛ اما از لحاظ روحی در بند و اسارت شهوات و تمنیات نفسانی و دنیوی بوده و با حقیقت اسلام به مقابله برخاستند.🌱 👇👇👇👇🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/joinchat/1741946909Cbfd4c48e58 .
❓سوال حواسم پرت شد بجای نماز مغرب ، نماز عشا خوندم ! ✅پاسخ اگر نماز گزار اشتباها بجای نماز مغرب، سهوا، مشغول نماز عشا شود، چنانچه به رکوع رکعت چهارم نرفته است. باید نیت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام کند و سپس نماز عشا را بخواند. اما اگر به رکوع رکعت چهارم رفته بنابر احتیاط باید نماز را تمام کند سپس نماز مغرب و عشا را بخواند 👇👇👇👇🌹🌹🌹🌹 https://eitaa.com/joinchat/1741946909Cbfd4c48e58