🏆دیشب فینال فوتبال⚽️ لیگ قهرمانان اروپا بود. 🏆 منچسترسیتی، در نیمه اول از چلسی یک گل خورد اما در نیمه دوم، شکل بازی منچستر عوض شد. از جان‌ودل مایه ‌گذاشتند و جانانه جنگیدند😠؛ حتی برای توپ‌های سرگردان که راهی اوت بود هم می‌دویدند. 🏆 معمولاً در چنین زمان‌ها و شرایط ورزشی، سرمربی در بین دونیمه به بازیکنانش این‌طور می‌گوید: «چِتون شده؟! می‌خوایید به بازید؟ ترسیدید؟ دوست دارید حسرت باخت این فینال رو تا آخر عمر با خودتون یدک بکشید؟ می‌خوایید تو ذهن اطرافیانتون، بی‌عرضه به نظر بیایید؟ نه! من که نیستم. من تا آخرش می خوام بجنگم. شما هم دو انتخاب دارید؟ یا می ترسید و مثل عروسک های خیمه شب بازی، تو این زمین سبز، زرد می‌شید و آخرش با آه‌وناله، تقصیر رو روی این و اون میندازید و خودتون رو گول می زنید، یا انتخاب می‌کنید که وجودش رو دارید و به اندازه خودتون می‌جنگید. در این صورت شاید تیم ببازه، ولی تو نباختی؛ چون کم نذاشتی و توانت رو نشون دادی. حالا بگید کدومش رو انتخاب می‌کنید؟» 🏆 عزیز هم‌میهنم! فوتبال یک بازی است و بعد از مدتی، حرارت و افسوس‌هایش فراموش می‌شود، ولی میدان انتخابات یک کشور... آن را دریابیم. دنیای یک یا چند نسل در گرو آن است. حتی آخرت خیلی‌ها را هم تغییر می‌دهد. ✍️علی فراهانی #انتخاب_اصلح @Fanus_AliFarahani

✨انتخابات شورای مدرسه✨ قسمت سوم 🗣 قصه‌گو: محمدحسین فراهانی #قصه‌های_کودکانه #انتخاب_اصلح @Fanus_AliFarahani

✨انتخابات شورای مدرسه✨ قسمت چهارم 🗣 قصه‌گو: محمدحسین فراهانی #قصه‌های_کودکانه #انتخاب_اصلح @Fanus_AliFarahani

❇️ عجب دنیایی است 🌿 ورزشکار بر صندلی سلطنتی می‌نشیند و دانشمند و محقق ما روی زمین سرد آزمایشگاه؛ 🌿 این خواب و خوراکش تنظیم است و او نه خوابی و نه خوراک درستی؛ 🌿 این برای شهرت خودش تلاش می‌کند و او برای شهرت کشورش؛ 🌿 این مردم را سرگرم می‌کند و او حیات مردمش را گرم؛ 🌿 این در قرنطینه، منتظر تا وقت بازی‌اش برسد او در قرنطینه منتظر تا اجازه توزیع واکسنش برسد؛ 🌿 این مشهور و محبوب است و او غریب و محجوب؛ 🌿 برخی از این‌ها، زود برای انتخابات، لیبرالی اظهارنظر کردند و باعث بیچارگی هشت‌سال کشورشان شدند، و برخی از آن‌ها زود برای نجات کشورشان انقلابی عمل ‌کردند و چاره کشورشان شدند. 🌿 و چه دیر یکی‌از این‌ها، یاد سخن پدرش می‌افتد و می‌گوید: «پدرم وصیت کرد قاطی سیاست نشوم»؛ و چه دیر به سراغ آن‌ها می‌روند و همچنان به آن‌ها می‌گویند: «هنوز وقت توزیع واکسن شما نرسیده»؛ 🌺 اهمیت به ورزشکار بد نیست ولی بی‌اهمیتی به دانشمندان، خیلی زشت است. ☺️ به امید آمدن دولتمردی که توازن و تعادل را برقرار کند. ✍️علی فراهانی #انتخاب_اصلح @Fanus_AliFarahani

🌱قدری بیشتر غیرت به زبان فارسی داشتن، خوب است؛ 🌱حرمت هزارساله‌اش را نگه‌داشتن، بایسته است؛ 🌱دست‌وپایش را در واتس و تلگ و اینستا و یک‌مشت بیگانه، قطع کردن، ناشایست است؛ 🌱از سَروتَه واژه‌های محترم فارسی، بریدن، زشت است؛ 🌱نوشتن «کارکنان» به‌جای «پرسنل»، «بسیار خوب» یا «بله» به‌جای «اُکِی»، «هم‌تراز» به‌جای «بالانس»، «بنابر قاعده» به‌جای «علی‌القاعده»، «به‌ویژه» به‌جای «مخصوصاً» و «کم‌وبیش» به‌جای «تقریباً» شایسته است؛ 🌱تحمل سنگینی بار «رایانه» از «کامپیوتر» و «تارنما» از «وب‌سایت» و «نوانما» از «پاورپوینت» و «دستورالعمل» از «پورتکل»، آسان‌تر است. 👈زبان فارسی، غیرتمند و عزتمند است، بیاییم غرورش را نشکنیم. ✍️علی فراهانی #یادداشت_آموزشی #نویسندگی 💠 بیایید #بهتر_بنویسیم: 🆔 @behtarbenevisim

✨انتخابات شورای مدرسه✨ قسمت پنجم 🗣 قصه‌گو: محمدحسین فراهانی #قصه‌های_کودکانه #انتخاب_اصلح @Fanus_AliFarahani

🔹 نقاط ضعف آقای ابراهیم رئیسی 🌴 نقطه‌ضعفت، مهربانی است برای همه اشتباهت، نگرانی است برای کارخانه‌های تعطیل 🌴 جرمت، عدالت‌خواهی است برای مظلومان 🌴 ظلمت، صلابت است در مقابل مفسدان 🌴 قدیمی زندگی می‌کنی، چون نصف حقوقت را نمی‌گیری، 🌴 زیادی اهل سفری، چون معتقدی باید سرزده به سراغ کارگزارانت بروی، 🌴 با عشق‌وحال بیگانه‌ای، چون لب دریا و مکان‌های لاکچری نمی‌روی و مستقیم سر از کارخانه‌های بیکار، درمی‌آوری؛ 🌴 زیبارویان ازت عکسی ندارند، چون همیشه در پی دستان زبر و خشن کارگران بودی؛ 🌴 زرنگ نیستی، چون بعدازاین همه سال خدمت و مسئولیت، هنوز نتونستی خانه آن‌چنانی در شمال تهران بخری. 🌷 آقا ابراهیم، بعضی خیال می‌کنند با این منش، نمی‌شود رئیس‌جمهور شد! ولی مردم طور دیگری فکر و انتخاب خواهند کرد... . ✍️علی فراهانی #انتخاب_اصلح @Fanus_AliFarahani

✨انتخابات شورای مدرسه✨ قسمت ششم 🗣 قصه‌گو: محمدحسین فراهانی #قصه‌های_کودکانه #انتخاب_اصلح @Fanus_AliFarahani

♦️لشکریان طالوت به سوی جالوت رهسپار شدند. ولی برخی از آنها هنوز آمادگی رویارویی با جالوت را نداشتند. برخی درباره طالوت دودل بودند و برخی هم به جنگیدن برای بنی اسرائیل تردید داشتند. ♦️هوا گرم بود. تشنگی امان خیلی ها را بریده بود. بالاخره رودخانه ای را از دور دیدند. طالوت گفت: خدا می خواهد شما را آزمایش کند، هرکس از آن بیش از یک کف دست بنوشد، از من نیست. ♦️ لشکر به سوی آب دویدند. آنها دو انتخاب داشتند، یا به قدر سیری بنوشند یا به قدر یک کف دست؛ آنها که خود را فقط مسئول سیری شکمشان ‌دیدند، تا جا داشتند، نوشیدند و آنها که خود را برای نجاب بنی اسرائیل مسئول دیدند، توصیه رهبرشان را گوش دادند. ♦️ازاین رو، خودخواهان از صف ناجیان قوم خود، باز ماندند و درنهایت از جرگه مومنان خارج شدند. ☘️من و شما مسئولیم... تکلیف داریم. ☘️کشور را نجات دهیم... ✍️علی فراهانی #درنگی_بر_ قرآن آیه 249 سوره بقره #انتخاب_اصلح @Fanus_AliFarahani

♦️لشکریان طالوت به سوی جالوت رهسپار شدند. ولی برخی از آنها هنوز آمادگی رویارویی با جالوت را نداشتند. برخی درباره طالوت دودل بودند و برخی هم به جنگیدن برای بنی اسرائیل تردید داشتند. ♦️هوا گرم بود. تشنگی امان خیلی ها را بریده بود. بالاخره رودخانه ای را از دور دیدند. طالوت گفت: خدا می خواهد شما را آزمایش کند، هرکس از آن بیش از یک کف دست بنوشد، از من نیست. ♦️ لشکر به سوی آب دویدند. آنها دو انتخاب داشتند، یا به قدر سیری بنوشند یا به قدر یک کف دست؛ آنها که خود را فقط مسئول سیری شکمشان ‌دیدند، تا جا داشتند، نوشیدند و آنها که خود را برای نجاب بنی اسرائیل مسئول دیدند، توصیه رهبرشان را گوش دادند. ♦️ازاین رو، خودخواهان از صف ناجیان قوم خود، باز ماندند و درنهایت از جرگه مومنان خارج شدند. ☘️من و شما مسئولیم... تکلیف داریم. ☘️کشور را نجات دهیم... ✍️علی فراهانی #درنگی_بر_قرآن آیه ۲۴۹ سوره بقره #انتخاب_اصلح @Fanus_AliFarahani