eitaa logo
گام _ دوم
509 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
5.7هزار ویدیو
14 فایل
@Scnd_s_rvltion کانال سخنرانی های استادعلی اکبر رائفی پور و دکتر حسن عباسی و... کلیپ های نظامی ، سیاسی ، فرهنگی، اجتماعی بانشرمطالب در اشاعه فرهنگ مهدوی سهیم باشید 💠 ارتباط با ادمین وارسال نظرات وانتقادات: @ansaralhossein این کانال رسمی نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
📩 ◄ 🥀 ♦️من هستــم چشمــی که به عادت کند خیلی چیزها را از دست میدهد ✔️ ✨بله👇 📛 چشم گنهکار لایق نیست.❌ 🍀🦋🍀🦋🍀🦋🍀 ♦️ازخواهران میخواهم که را مثل زهرا (س) رعایت بکنند نه مثل حجاب های امروز؛ چون این حجابها بوی زهرا نمی دهد❌ 🌷
🌿روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در عملیات شرکت کنند خوانده‌اند و اسم آقا در فهرست نبوده است. حسین آقا برای گرفتن فرمانده محور، پیش او میرود اما فرمانده مخالفت میکند😞. 🌺همسرم که را بی‌فایده میبیند به فرمانده میگوید: من بچه‌ی اگر من را به این عملیات نبرید به محض برگشتن به حرم رضا(ع) میروم و از شما پیش آقا شکایت میکنم☝️... فرمانده محور وقتی شهید محرابی را میشنود بالاخره به او اجازه میدهد😍 🌿در همین لحظات یکی از به بقیه‌ی میگوید: همه‌ی ما از مشهد آمده‌ایم، فردا امام علیه السلام (ع) است و خوش بحال کسی که فردا شود🕊 🥀هنوز حرف این تمام نشده بود که شهید محرابی به همرزمانش میگوید:" آن کسی که میگویی فردا #"شهید" میشود من هستم فردای آن روز، روز امام رضا در سوریه تیر به قلب💖 ایشان اصابت کرد و در حالی که در "سجده" بودند و آخرین کلمه‌ای که گفتند #"یاابالفضل"بود به رسیدند✨🕊 راوی:همسر 🌷 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
🔸بالاخره سقوط هواپیما🛩 را مهار می کند. ولی، جوابی نمیشنود. نگاه بغض نشسته اش روی خشک میشود و سیل اشک😭 بر چشمانش جاری میشود 🔹چقدر درد اور است چندین و چند ساله ات مقابل چشمان به باران نشسته ات تو را برای همیشه ترک کند💔 🔸تیمسار ، بزرگ مردی که در مکتب پرورش یافت. مجاهدی که زهد و بسان دریایی خروشان بود و هر لحظه از زندگانیش موج ها💗 در برداشت. 🔹مرد وارسته ای که اقیانوس وجودش عشق♥️ و از خودگذشتگی و کرامت بود، که دلاور میدان جنگ بود و مبارزی سترگ با ی خویش👌 🔸از آن زمان که خود را شناخت کوشید تا جز در جهت خشنودی تعالی گام برندارد🚷 و سربازیش برای رفیق ازلی‌اش به‌نحو احسنت انجام دهد✅ به راستی او ، اما همه بود. 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
📝 در سال ۱۳۴۰ 📆در محله سردزک چشم به جهان گشود . از کودکی روح زلالش از چشمه ساز نیاز و نیایش بود و عشق 💓به ائمه و اهل بیت با وجود او آویخته بود . ♨️فعالیت های و انقلابی خود را از نوجوانی و از مسجد🕌 آقا بابا خان شیراز آغاز نمود . زاهد ، عابد ، و فروتنی از ویژگی بارز و اخلاقی وی بود . ♨️با شروع ☄جنگ به جبهه رفت و در عملیات های ، خیبر ، فتح المبین و... شرکت نمود و بارها زخم💔 براندامش نشست ولی هرگز از رسالت و نشر فرهنگ عظیم دست بر نداشت . ♨️عید الحمید که آموزش و عقیدتی ۱۹ فجر بود ، در چهارم دی ۱۳۶۵ در کربلای ۴ پیکرش در خاک و خون غلتید....⚡️ سردار 🌷 📕 سایت نوید شاهد
🌸🥀 🍀●پیش از 93 که مجید به کربلا سفر کرد پسر خیلی شری بود. همیشه چاقوی🔪 در جیبش بود. داشت. اما بعد از کربلا تغییر کرد.🍂 . 🌱●زمانی آمد و کرد می خواهد برود آلمان و کار کند. تصور می کرد اگر بگوید ما اجازه نمی دهیم و اگر بگوید آلمان ما مشکلی نداریم. من خیلی کردم و گفتم نباید آلمان برود. مدتی بود شب 🌙ها خیلی دیر می آمد. 🍁 شرایطش به گونه ای بود که حتی تصور می کردیم با دوست شده و دیر می آید یا با رفقایش جایی می رود. اما بعدها که برای آموزشی اعزام به سوریه می رفته است . 🌿● قبل از شروع ، نیروها را جمع کردم و گفتم که چگونه عمل کنند. پس از اتمام ، متوجه شدم مجید با یکی دیگر از دوستان در حال کندن یک کانال است. بلند گفتم چند بار گفتم خاکبازی نکن. لباس آستین کوتاه پوشیده بود. گفتم «چرا خالکوبی‌ات . 🍃چند بار گفتم ». پاسخ داد «این خالکوبی یا فردا پاک می شود، یا خاک می شود». این شوخی مجید بود.. فردای همان روز مجید به موشک کورنت به 🕊 رسید وتمام خالکوبی هایش پاک شد...😔 🌷
🌷 📝وصیتنامه که پایش به خرمشهر نرسید😥 ♥️وی در سمت مقام فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله در عملیات شرکت نمود و در همین سمت در عملیات اندکی پیش از آزادسازی خرمشهر به رسید.🥀🕊 ♥️در سال 🗓۱۳۳۷ در اصفهان به دنیا آمد👼🏻 و 24 سال بعد در سال ۱۳۶۱ و در جاده اهواز به در حالی که جانشین فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله بود، به رسید. آنچه در ادامه می آید متن وصیت نامه📜 این شهید عزیز است: 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 ♥️انَّ الله اشتَری مِنَ الْمؤمِنینَ أنفُسَهُم وَ أموالَهُم بِأنَّ لَهُمُ الْجَنَّه یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الله فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُون . . . فَاستَبشِروا بِبَیعِکُم الّذی بایَعتُم به وَ ذلک هُوَ الفَوزُ العظیم.🍂 ♥️همانا خداوند از جانشان و مالشان را خرید و در مقابل سرای بهشت💐 را قرار داد و مومنان .☄ در راه خدا می‌کشند و کشته می‌شوند. پس شاد باشید به معامله‌ای که سودا نمودید و اینست آن بزرگ. ♥️خداوندا توفیق فرما که از جمله کسانی باشیم که خود بشارت به آنها داده‌ای که در این شرکت جویند. وای که جز تو کس دیگر ندارم. «الهی و ربی من لی غیرک»🤲🏻😔 از تو که زندگیم را زندگی محمّد(ص) و مردنم را مردن محمد(ص) قرار دهی✔️ ✒«الّهُمَّ اجعَل مَحیایَ مَحیا مُحمد و آل محمّد و مماتی مماتَ محمّد و آل محمّد» وقتی که در عاشورا می‌خوانیم که : 💮«یا اباعبدا… إنّی سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم و حَربٌ لِمن حارَبکُم إلی یومَ القیامه»💮 ♥️ای حسین(ع) 🖤من آشتیم با کسانی که با تو آشتیند🤝 و در جنگ و با کسانی که با شما در جنگند⚔. (زیارت عاشورا) چگونه می‌توان در هر در کنار گود نشست و دست از یاری فرزندان که بیش از هزار سال در شکنجه و تبعید بسر می‌بردند، فرو بست، مگر می‌شود بود و از رسول اکرم(ص) تبعیت نمود و دوستدار حسین(ع)😔 نبوده باشیم. ♥️تشیّع علوی را باشیم اما روحانیت را کنار گذارده باشیم. بگذریم، ابداً روحانیت با آن بارزی که در هر زمان داشته از کلینی‌ها گرفته تا خمینی(ره). هر زمان حافظ اسلام بوده‌اند و انشاءالله تا انقلاب مهدی(عج) خواهند بود.💥 🌷 🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 آیا گریه بر ، یک گریه شخصی و مادی است؟ 🏴 مگر ایشان نبودند؟ 🏴 نگرانی اصلی تشنگی و اسارت بود یا و ؟؟ استاد 🔸 منبع : سخنرانی (ع) ، "اداب " و چالش های " مذاهب اسلامی 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾▪️🏴▪️✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾▪️🏴▪️✾••┈•
. 🔱 محرم 🏴در راه بود، قرار شده بود ڪه با اطراف حرم بی‌بی(سلام الله علیها) از اشغال تڪفیرے، پاڪ‌سازے شده تا مردم محرم 🚩امسال بتوانند به‌راحتے و در امنیت ڪامل، در ایام سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) ڪنند. 💠محمودرضا نیز مانند بقیه براے شروع لحظه شمارے می‌ڪرد، خیلے خوشحال ☺️به نظر می‌رسید. با شادے از حضورش بر بالاے 🌸🏴حرم جهت شناسایے دشمن تعریف می‌ڪرد و از نابے می‌گفت  ڪه از حرم مطهر و گنبد و بارگاه زینب(س) براے خود تهیه ڪرده بود. 🔺 🌷 🔺🍁
🌾 🌴همسرم از کمر درد شب‌ها🌜 خوابش نمی‌برد. دکتر که رفت تشخیص دادند یک کنار مهره کمرش درآمده و باید عمل شود. دکتر حتی لیست که برای عمل نیاز داشت را به علی آقا داده بود. 🌳همان ایام من هم بودم. خب چه بهانه‌ای از این بالاتر که یک نفر قرار عمل دارد یا مریض است. به راحتی می‌توانست به خاطر یکی از این موارد به نرود، اما به کار و وظیفه‌اش عشق 💓می‌ورزید. 🌴 همین عشق 🌸🥀و اعتقادی که به هدفش داشت، باعث شد بین خانواده و رفتن به جبهه توازن ایجاد کند و برای جهاد به برود. ساده زیست هم بود و خیلی اهل مادیات نبود. 🌳اگر می‌شنید یک نفر دارد، ولو شده با فرستادن غذا به خانه‌شان سعی می‌کرد کرده باشد، اما نکته‌ای که من در زندگی با ایشان آموختم، صبر در مسائل و مشکلات است. همسرم آدم بود و این صبر را به من هم منتقل کرد. وگرنه داغ رفتنش را نمی‌توانستم تحمل کنم. 🌴اینها به خاطر رفتند و این اعتقادات آنقدر ارزش دارد که برایش جان داد. همین‌ها ما را آرام می‌کند. من شاید هرگز فکر 🕊 علی را نمی‌کردم، ولی حداقل خوشحالم که در راه او را از دست دادم. ✍به روایت همسربزرگوارشهید
🌷 ♨️پهلوان بی شهید ابراهیم هادی از زبان شهید🌸🌱 🔱بعد از حال و روز خودم را نمی فهمیدم ابراهیم همه ی زندگی من بود خیلی به او بودیم او نه تنها یک برادر،که مربی ما نیز بود بارها با من در مورد صحبت می کرد و میگفت: چادر یادگار زهرا (س) 🥀است،ایمان یک زن، وقتی کامل می شود که حجاب را کامل رعایت کندو... ♨️وقتی می از خانه 🏘بیرون برویم یا به مهمانی دعوت داشتیم به ما، در مورد نحوه برخورد با توصیه می کرد و...اما هیچگاه امرو نهی نمی کرد! ابراهیم تربیتی را در نصیحت کردن رعایت می نمود در مورد هم بارها دیده بودم که با شوخی و خنده، ما را برای نماز صبح🌤 صدا می زد و می گفت:«نماز،فقط اول وقت و » 🔱همیشه به در مورد اذان گفتن نصیحت می کرد می گفت: هرجا هستید تا صدای اذان را شنیدید، حتی اگر سوار 🛵هستید توقف کنید و با صدای بلند، پروردگار را صدا کنید و اذان بگوئید.زمانی که مجروح💔 بود و به خانه🏡 آمد از یک طرف ناراحت بودیم و از یک طرف خوشحال! ناراحت برای زخمی شدن ابراهیم و خوشحال که بیشتر می او را ببینیم. ♨️خوب به یاد دارم که به دیدنش آمدند. ابراهیم هم شروع به خواندن کرد که فکر کنم خودش سروده بود:اگر عالم همه با ما ستیزنداگر با خونم را بریزنداگر شویند با خون پیکرم رااگر گیرند از پیکر سرم رااگر با آتش🔥 و خون خو بگیرم سرخ ❤️رهبر بر نگردم 🔱باره ها شنیده بودم که ، از این حرف که می گفتند:فقط میریم جبهه برای شدن و... اصلا خوشش نمی آمد!به دوستانش می گفت: همیشه بگید ما تا لحظه آخر تا جایی که داریم برای اسلام و انقلاب خدمت می کنیم، اگر خدا خواست و نمره ی ما بیست شد آن وقت شویم ولی تا اون لحظه ای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم ♨️می گفت باید با این بدن کار کنیم ، اینقدر در راه خدا فعالیت کنیم که وقتی خودش دید، پای کارنامه ما را امضا کند و شهید 🌼شویم. اما ممکن هم هست که لیاقت شدن را با رفتار یا کردار بد از ما گرفته شود. 🔱سال ها از ابراهیم گذشت.هیچکس نمیتوانست تصور کند که فقدان اوچه برسر خانواده ی ما آورد.مادرما ازفقدان ابراهیم ازپا افتاد و...تااینکه ۱۳۹۰ 📆شنیدم که قرار است سنگ یادبودی برای ابراهیم، روی قبر یکی از گمنام دربهشت🌸🥀 زهرا(س) ساخته شود. ♨️ابراهیم گمنامی بود.حالا هم مزار یادبود او روی قبر یکی گمنام ساخته میشد.در واقع یکی ازشهدای گمنام به واسطه ابراهیم تکریم میشد.این ماجرا گذشت تا اینکه به کنار بود او رفتم.روزی که برای اولین بار در مقابل مزار ابراهیم قرار گرفتم، یکباره بدنم لرزید! رنگم پرید و با به اطراف نگاه کردم! چند نفر از بستگان ما هم همین حال را داشتند! ما به یاد یک ماجرا افتادیم که سی سال قبل در همین# نقطه اتفاق افتاده بود! 🔱درست بعد از آزادی خرمشهر، پسر عموی مادرم، شهید حسن سراجیان به رسید.آن زمان ابراهیم مجروح بود و با عصا راه می رفت. اما بخاطر ایشان به بهشت زهرا 🌷(س) آمد.وقتی حسن را دفن کردند، ابراهیم جلو آمد و گفت: ♨️ خوش به حالت ، چه جای خوبی هستی! ۲۶ و کنار خیابان اصلی . هرکی از اینجا رد میشه یه فاتحه برات می خونه 🏠و تو رو یاد میکنه . بعد ادامه داد: من هم باید بیام پیش تو! دعا 🤲کن من هم بیام همینجا، بعد هم با عصای خودش به زمین زد و چند قبر آن طرف تر از رانشان داد! چند سال بعد، درست همان جایی که ابراهیم نشان داده بود، یک گمنام دفن شد.و بعد به طرز عجیبی یاد بود ابراهیم در همان مکان که خودش دوست داشت قرار گرفت!!!💥 🌷
♦️۱۴شهریور آیت الله قدوسی و سرتیپ هوشنگ ؛ دو تن از مجاهدان و رهروان راستین انقلاب كه در راه آرمان های والای بنیانگذار اسلامی گام نهادند و در مسیر دستیابی به اهداف خویش دعوت حق را لبیك گفتند و به رسیدند.🕊 ♦️امام خمینی(ره) در در تاریخ📅 ۱۴شهریور سال۱۳۶۰ نوشتند: «اینجانب دادستان کل انقلاب و سرهنگ وحید دستجردی که در رأس شهربانی و قوای انتظامی در حال انجام وظیفه بودند و به این الهی نائل شدند ♦️را به ملت ایران و به حوزه علمیه قم و قوای مسلح تبریک و عرض می‌کنم و از خدای متعال رحمت برای آنان و صبر و شکیبایی برای خانواده خواستارم.» جهت کسب اطلاعات بیشتری ازنحوه شهادت به ادرس زیرمراجعه فرمایید ♦️نثار روح مطهرشان صلوات الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌷 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷   🔰سال 1367 📅بود که یا همان هادی به دنیا آمد.او در شب🌙 و چند روز بعد از ایام فاطمیه به دنیا آمد.وقتی را که می بینند درست مصادف است با امام هادی (علیه السلام ) بر همین اساس نام او را محمدهادی می گذارند. عجیب است 🔰که او عاشق 🦋و دلداده 💓امام هادی (علیه السلام) شد و در این راه و در شهر هادی (علیه السلام) یعنی سامراء به شهادت رسید. خانواده‌ هادی می گویند : هادی اذیتی برای ما نداشت. آنچه می خواست را به دست می آورد. از همان کودکی روی پای خودش بود. 🔰مستقل بار آمد و این، در زندگی او خیلی تأثیر داشت. هادی از اول یک جور دیگری بود. حال و هوا و مثل جوانان هم‌ سن و سالش نبود. دغدغه‌مندتر و جهادی‌تر از جوانان دیگر بود. او ویژگی های خاصی داشت :همیشه دائم الوضو بود. می کرد. اکثر اوقات ذکر سینه زنی هیئت را می گفت. 🔰اخلاص او زبانزد بود. اگر کسی از او تعریف می کرد، خیلی بدش می آمد. وقتی که از زحمات او تشکر می کرد، می گفت: را خدا آزاد کرد، یعنی ما کاری نکرده ایم. همه کاره خداست و همه کارها برای خداست.هادی ی زیادی به  ابراهیم هادی داشت و همیشه جلوی موتورش یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی نصب داشت.ودر خصلت ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود. 🔰از خصوصیات بارز هادی کمک به نیازمندان چه در ایران و چه در عراق بوده است که این از اظهارات بعضی نیازمندان بعد از روشن شد. انرژی‌اش را وقف بسیج و کار فرهنگی و هیئت کرده بود و بیشتر وقتش در مسجد محله و پایگاه  در کنار دوست صمیمی و استادش زنده یاد همسفر سید علیرضا مصطفوی و انجام کارهای فرهنگی می گذشت. 🔰 پس از پرواز🕊 ناگهانی علیرضا در تابستان سال 88 هادی آرام و قرار نداشت و بسیار غمگین بود. زیرا نزدیکترین دوست خود را در مسجد 🕌از دست داده بود. سال بعد از عروج آقا سید علیرضا همه ی دوستان را جمع کرد و تلاش نمود تا کتاب خاطرات مصطفوی چاپ شود. او همه ی کارها را انجام می داد اما می گفت: راضی نیستم اسمی از من به میان آید. 📚کتاب منتشر شد. 🔰هادی بعد از خدمت، چندین کار مختلف را تجربه کرد و بعد از آن، راهی حوزه علمیه شد.زیرا راهی جز در نجف غوغای درون هادی نبود و در نهایت چه زیبا او را برگزید. وهادی فدای امام هادی (علیه السلام) شد.  🔰 یکی از روحانی برای معرفی هادی ذوالفقاری گفت: وقتی انسانی کارهایش را برای خدا و انجام دهد، خداوند در همین دنیا آن را آشکار می کند. 🔰محمد هادی  مصداق همین مطلب است. او گمنام فعالیت کرد و مظلومانه شد. به همین دلیل است که بعد از شهادت، شما از هادی ذوالفقاری زیاد شنیده اید و بعد از این بیشتر خواهی شنید.💥 🌷 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾▪️🏴▪️✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾▪️🏴▪️✾••┈•
🔅سردار رمضانزاد از دیار گیلان شهرستان رودسراین عزیز ازدست رفته در های حق علیه باطل حضور فعال و داشتن بطوریکه از ۸ سال دفاع مقدس ۷ سال و۶ ماه از جوانی خودرا دفاع و حفاظت و پاسداری از خاک و ناموس خود در جبهه ها گذرانید. 🔅سرانجام این عزیز در ۱۲ بهمن سال ۹۸ 📅پس از سال ها مجاهدت و پیروی از دستورات رهبر انقلاب و همچنین پس از تحمل درد و ناشی از شیمیایی و ترکش های که در بدنش وجود داشت و درحالیکه فقط ۱ ماه از شهید بزگوار حاج قاسم سلیمانی نگذشته بود به یاران پیوست.🕊 نثار روحش صلوات 🌷
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 ♦️شهید مدافع و امنیت 🌷 📆تاریخ تولد: ۱۳۷۴/۱۰/۲۳ محل تولد: تهران تاریخ شهادت: ۱۳۹۶/۱۲/۱ (مصادف با سحر خانم حضرت زهرا «س» سوم جمادی الثانی) 🔆محل : تهران ، خیابان پاسداران توسط دراویش داعشی مزار: 🌸🥀 شهدای امامزاده علی اکبر چیذر (ع) ♦️شخصیت علاقه : مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای مورد علاقه :تمامی شهدا صفات بارز اخلاقی : اخلاص.خوش اخلاقی.ولایت پذیری.ادب. پذیری. 🔆گذشت.کمک به ونیازمندان و بصیرت........ علایق : امور نظامی .مثمر ثمر بودن برای دین ونظام وضعیت کنونی: همجوار امام حسین در جنة الحسین... 🌷
🌾عاشق بود چند روز آخر اقامتش در ،مڪرر به زیارت حضرت رقیه می‌رفت 🌾شب 🌙آخر،چند ساعت ⏰قبل از آن انفجار☄ هم به حضرت رقیه رفته بود💔 🌾شاید هم حاجت بیست و ساله‌اش را از دختر سه ساله اماحسین (علیه السلام)گرفت در همان روزهای حضرت رقیه ، شد✨🕊 🌷
🔰سلام بر تو ای که آگاهانه مسیر را برگزید و دعوت پروردگارش را لبیک‌ گفت .سلام‌بر تو ای کسی که غبار و تواضع وجودش را درنوردید. 🔰سلام بر تو ای کسی که را در اغوش کشید و ما زمینیان را به خود ساخت و به هوش اورد قلبهای💕 غفلت زده ما را .سلام بر تو ای به نور✨ پیوسته، 🔰سلام بر تو ای حریم ولایت، سلام بر تو ای پرستوی ، سلام بر تو ای پرواز کننده به سوی ،سلام بر تو ای فی الارض عمار جان ... 🔰سلام و نگاه بر تو بود که عاشقانه❣ تو را ببرد. بگونه ای که هستی کائنات از عطر 🕊تو مست شده اند.ای برادر شهیدم ،تو را قدر میدانیم و خوب میدانیم، به‌مجرد این که هر قطره ای از خونت بر زمین جاری شد در مقابلش گلی و راهی مشخص گردید. 🔰نغمه ی🌸 🤲 را به نزد پروردگار برای ما محبوس شدگان زمینی بنواز.شاید به ی دعای شما ،دلهای زنگی ما نیز خویش را بدست اورند و معطر وجودمان را فرا گیرد و راه خلاصی ازین مادی را هموار سازیم.💥 🌷
📆شنبه سی و یکم شهریور ۱۳۹۷، آغاز هفته فقط 😢بود و اشک... 🖇اما دیگر هم مرهمی بر قلب❣ های سوخته مان نبود. عزیزمان در اهواز مظلومانه در خون 💔خود غلتیدند و همین بس که بارها از خدا خواستم، کاش من جای آنها می رفتم اما مظلومانه شما عزیزان، آن هم یک روز بعدِ حسینی، غبطه خوردنی است.😔 🖇لعنت خدا بر همه ها و حرامیان. شنبه خونین گریه کردم برای سربازی که در خون خود غلتید و تمام آرزوهایش برای آینده اش را ندید. برای که همچون فرشته 👶از این دنیا پرواز 🦋کرد و فرداها را ندید. برای همه کادری که با جان و دل برای این انقلاب زحمت کشیده بودند و دیگر نیستند. شهیدمحمد طاها اقدامی، کوچکترین شهید تروریستی اهواز بود. 🖇محمد طاهای عزیزم، مظلومانه ات قلبم 💓را سخت به درد آورده است. عزیز دلم، نازنینم با 😭 هایت، گریه کردم و از خدا تمنا کردم تا مرا به جای تو از این دنیا می برد. ای کاش آن تیرها ☄به تن من می نشست و تو اکنون در آغوش مادر و پدرت بودی. آن تن زخمی ات، فدای اشکهایت، فدای مظلومیتت. 🖇ت🥀و هستی که با شهادت مظلومانه ات، قلب همه را به درد آوردی. ای تو که در کنار علی اصغر (ع) امام حسین (ع) هستی، برای مادر و پدر و خواهرت دعا کن تا امام حسین (ع) قلبشان را آرام کند. محمد عزیزم، اشکهایم برایت تمامی ندارد ولی انتقام تو را از خواهیم گرفت.✔️ 🖇درست است که 💥 به تن تو نشست اما همان تیرها اینجا جگر مرا آتش زد و هنوز هم بی قرار آن اشکهایت هستم. آن دنیا شفیع من هم باش ✍پ. ن. سی و یکم شهریور؛ محمدطاها اقدامی و مظلوم حادثه تروریستی اهواز 🌷
🔆🥀🔆🥀🔆🥀🔆‍ 🌸اصغر پاشاپور 💎دانه دانه رسیده می شوندو وقت چیدنشان می رسدو دست چین شده تحویل می گیرد هرکدام زخمی تر ارج و قربش بیشتر.همه برای رسیدن و شدن سر و دست می شکنند ، نوکری،غلامی، کارگری رزمنده ها و مردم را می کنند 💎 تا شان له شود و کند روحشان به پخته شدن.آنقدر خود را خاکی می کنند تا دست آخر در خاک دست و پا بزنند و پریدن🕊 در بیاورندآنها که پیرو مکتب قاسم بوده اند اما محاسبه شان فرق دارد، راه شناخته اند وسیله مسیر را شناخته اند فقط با کمی توسل می پرند، دل بریده اند یعنی دلی ندارند که به چیزی گره بخورد یا ‌شاید دلشان فقط به این گره خورده: 💎🌼🍂 اصغر از کاروان بغداد و و و و جاماند اما از نه.... اصغر گفت:حاج آقا من نوکرتم.... من می گویم:حاج اصغر نوکرتم فقط راه نشان بده ..همین ✍️نویسنده : به مناسبت سالروز تولد 🎉 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمه سه ساله اقاامام زمان تسلیت اجرک الله یاصاحب الزمان😢😢😢 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾▪️🏴▪️✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾▪️🏴▪️✾••┈•
‍ ♡بسم رب الشهدا🌸🍂 🔅دست برد سمت شبکه های و دخیل بست. دلش💕 مانند دستانش گره خورد به ای که قرار بود حاجت روایش کند ، بیقراری میکرد گویی در فرو رفته که هیچ راه نجاتی ندارد.❌ 🔅و دقیقا حس میکرد در منجلاب 🔞فرو رفته و کسی نیست تا دست دلش را بگیرد و او را از این منجلاب دهد و تا منتهیٰ الیه آرزویش یعنی برساند. دلش گرم بود به ، اربابی که دلش نمی‌آمد نوکرش بیش از این عذاب بکشد که درخواستش را خواند و امضاء زد و نام در زمره شهیدان ثبت شد. 🔅به گمانم از همان اول ته قصه را خوانده بود که زبانش با کلمه "شهیدم من" باز شد و تا آخرین لحظه سعی کرد باشد تا شهید شود... مادرش اما نمی‌خواست این را به کام پسرش تلخ کند که به همه سفارش کرد: این لحظه برای پسرم خیلی شیرین است، مواظب باشید این را به کامش تلخ نکنید. 🍃تولدت مبارک مدافع. 🎉 ✍نویسنده : به مناسبت ایام ولادت 🌷
‍ ‍ 🌸🍃 🌼ب راستی که این نام برازنده .شنیده بودم را از می گیرند و تو این را بهتر میدانستی.خوب میدانستی راه کربلایی شدن از میگذرد و حتما اقتدا به وفای عباس کرده بودی که اینگونه تشنه دفاع از حریم بودی! آری بودی! ☘از مثل امروز روزی که به دنیا آمدی تا دقایق آخر عمرت که ذکرلبت یا_اباالفضل شد.تو چقدر خوب وفا را بلد بودی!و چه خوب بلد بودی هست و نیستت را به خاطر اربابت بگذری؟وفا تا کجا⁉️تا آنجا که ماشین🚕 زیر پایت خرج سفر ات شد.تو معنای واقعی بابی انت و امی و نفسی و مالی شدی.. 🌼راستش را بگو! این همه برای چه بود⁉️ هربار نرفتنت، و به در بسته خوردنت و دوباره و دوباره پا پیش گذاشتنت برای چه بود؟نکند تو اصلا به دنیا آمدی و قد کشیدی برای ! نکند به آمدی که درس امروز ما باشی! ☘که یادمان دهی حرف 💓ـــق تکراری نیست و طالب شهادت بودن هرچقدر در کالبد مردانی از تو بارها و بارها تکرار شود باز هم تکراری نیست!و با همین بیقراری عجیبت امضای آخر را را از امام رضا گرفتی و اسمت رفت توی لیست عملیات و بالاخره آن بیقراری که از بدو تولد با خودت آورده بودی آرام گرفت. 🌼راستی! یادت نرود برات ما را هم از امام رضا بخواهی. 📝نویسنده : 🌷 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾▪️🏴▪️✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾▪️🏴▪️✾••┈•
🌷‍ 🍃نون والقلم 🔰بی هدف را سیاه 🖤میکردم تا شاید کلمه ای بیابم و در وصف او بنویسم اما نبود، کلمه ای به ذهنم نمی‌آمد معمول کم آورده بودم و ذهن خسته ام دیگر زانوانش قوت نداشت که کم آورد و مقابل این همه کلمه و حرف گفته و خم شد. 🔰دفتر را که ورق میزدم دیدم خیلی هایمان خودمان را کرده ایم یادمان رفته چرا آمدیم وَ بعدها چرا خواهیم رفت!نشانی منزلگاه عشق💞 را گم کردیم ، حافظه هایمان یاری نکرد تا راه را از بر و برسیم به حرم یار. 🔰اصلا شاید برای همین دیگر توان ادامه دادن نداشت و دست به نوشتن نمیرفت ، نشانی یار را گم کردم و در این وانفسای غرق شدم آنقدر که یادم رفت، بودند کسانی که با یک (ع) زانو هایشان قوت گرفت با یک (ع) بلد راه شدند و ندای لبیک سر دادند ، ندایی که می‌گفت عباس های زینب هنوز عرصه را خالی نکردند! 🔰خیلی ها اصلا آمدند تا همین را بگویند ؛ هم یکی!دیگر از پرورش یافته مکتب علی (ع) و کارنامه قبولی و مهر نمی‌گویم چرا که شاگردان این مکتب همه عاشقند 🌸و شرط عاشقی جنون است و مجنون جز در رکاب مشق عشق نمیکند.❌ 🔰حامد نیز بود که عشقی منتهی به نور را در خود پرورید وَ گویی اصلا آمده بود تا در ✨خلاصه شود. آری همین است شرط عاشقی🥀 است. 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾▪️🏴▪️✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾▪️🏴▪️✾••┈•
🌷 💢هر سه شب قدرِ✨ سال ۹۶، مهمان بهشت 🌸زهرا بودیم. از بعد افطار می رفتیم تا سحر. آقانوید اهل یک جا نبود. به مزار خیلی از شهدا سر می زد. .شب 🌙۲۱ ام اما بیشتر، کنار مزار  نشسته بود، شاید سه ساعت⏰ پایین پایِ بود، گاهی سر به سنگِ کربلایی شهید میگذاشت و نجوا میکرد و با صورت خیس از اشک،😢 سر بلند می کرد. ♨️گاهی گوشی📱 به دست دعا می خواند و در عین هم که داشت اگر رفیقی رو سر مزار می دید تعریف و سر به سر هم به راه بود… سرمزار چه گفت و چه چیزهایی شنید، نمیدانم، اما هرچه بود، رزق رو برای سالش بگیره و تنها امضای سرنوشت سازِ حضرت صاحب الامر(عج)، پایین برگه تقدیرش نیاز بود… 💢شب 🌟۲۳ ام، بعد از اتمام مراسمِ حاج  راهی  شدیم. نزدیکِ اذان صبح 🌥 بود که رفتیم کنارمزار  . این شهید عزیز سحرگاه ۲۴ رمضان سال ۹۲ شدند. گفتیم نزدیک سالگرد شهادتش هست و به برکت این روز، ان شالله به ما عنایت می کنه.اونجا آقانوید با حال منقلبی زیارت و روضه خواند و بعد گفت بریم به شهدا سر بزنیم. ♨️بین الطلوعین⛅️ آن روز، فرصت و نهایی بود. تک تکِ مزار شهدای مدافع حرم و که بهشون ارادت خاص 🌷داشت، باهم رفتیم. تک تکِ این مزارها رو خم می شد، بوسید و براشون سوره قدرمیخواند و زیر لب چیزی میگفت. آخرین مزار مزار  بود، اولین شهیدِمدافع حرم. 💢بعد از سوره قدر، آهی کشید و اینبار بلند گفت: " شهدا اومدم تک تک تون رو ، هدیه دادم بهتون و خواستم واسطه بشید. دعاکنید🤲 برای ما هم امضا کنند….." حتما همان لحظه ها، سالش به محضرِ امام زمان (عج) رسیده و مولا با لبخندی شیرین، ♨️شهادت در معرکه را همانطور که دوست داشت، برایش امضا کردند… ان شاﺀالله سال ما هم لبخند☺️ به لب مولامون آورده باشه✨ 🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸
🔰چند ست که آسمان 🌫دلم❣ ابری ☁️و هوای باریدن گرفته. نمیدانم آخرین بار چه زمانی دلم ابرهای تیره را دید که با هم موشک بازی کردند.فقط میدانم دیریست که رنگ باران به خود ندیده و تشنه یک چکه است، محبتی از# جنس آسمانی ها😓 🔰در این وانفسای غرق خویش شدم و شرمنده درگاه ،دل بسته همان چند خطی‌ام که روی کاغذ میرود، دل خوشم به همان هایی که ازشان مینویسم مِهر نفس های آخرش را میکشد‌ و جایش را میگیرد و اینبار دستم میرود که برای شهید امین کریمی بنویسم. 🔰یک روز دیگر میشود ! پنج سال پیش در شهد نوشید و به ملکوت اعلا پیوست، همسایه چیذر شد و مزارش مأمن همیشگی مادر و همسرش شد. و حالا من و تو ،یعنی ما اینجا مانده ایم غرق دنیای خودمان ملتمسانه از خدا طلب میکنیم. شاید یادمان رفته غرق دنیا شده را جام شهادت ندهند. 🔰حواسمان باشد حداقل بیش از این غرق نشویم رفیق یادمان نرود روزی میرسد که جز دست های خالی چیزی نداریم .بیا تا دیر نشده کاری کنیم شاید فردا خانه من و تو تنگ باشد و آنگاه برای همیشه دیر شود🥺 🔰میشود همسایه خوبان و همره عشاق باشیم اگر گره به دنیا را کمی شل کنیم و خودمان را دریابیم مثل آقا هایی که راه را یافتند. ✍نویسنده: 🕊به مناسبت سالروز شهادت 🌷 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
🌸 🥀 🌱 ♨️این عکس📅 ، ﺁﺩﻡ را ‌زده می‌کند ، یکی از انگیزترین و در عین حال حماسی ‌ترین لحظات فکه ، ماجرای حنظله است .300 تن از رزمندگان این درون یکی از به محاصره‌ی نیروهای عراقی در می‌آیند ، آنها چند روز و صرفا با تکیه بر سرشار خود به ادامه می‌دهند و به مرور توسط آتش دشمن و با 🌸 مفرط به می‌ﺭﺳﻨﺪ . ♨️ساعتهای ⏰آخر بچه‌ها در کانال، بیسیم‌چی حنظله را خواست ، آمد پای بیسیم و گوشی را به دست گرفت. صدای و پر از خش خش را از آن سوی شنیدم که می گوید : رفت ، هم رفت ، باطری بی‌سیم دارد می‌شود ، بعثیها عن قریب می‌آیند تا ما را کنند ، من هم می کنم . ♨️ که قادر به محاصره‌ی تیپ‌های تازه نفس دشمن🐲 نبود ، همان طور که به صورت می ‌ریخت ، گفت :بی‌سیم را قطع نکن... ♨️ حرف بزن، هر چی دوست داری بگو، اما تماس خودت را قطع نکن ، صدای بی‌سیم‌چی را شنیدم که می‌گفت : سلام ما را به امام برسانید، از قول ما به امام بگویید: که فرموده بودید حسین‌وار مقاومت کردیم، ﻣﺎﻧﺪﻳﻢ و ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ایستادیم . 📚 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
◼️ شفیعه روز جزا، سلام الله علیه را به محضر مقدس امام زمان ارواحنا فداه ومحبان اهل بیت تسلیت عرض می‌نماییم. 🤲ان‌شاءالله با الگو قرار دادن روحیات ایشان، مرهمی باشیم بر غم های دل مولا و سرور غریبمان 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
🔰دخترک کنار باغچه نشسته بود و قصه می‌گفت نرگس ها چشم شده بودند و او را به دقت می‌نگریستند، گنجشکک روی زمین نشسته بود تماما گوش شده بود و تک تک حرف های دخترک را به ذهن💬 می‌سپرد. سرو سایه انداخته بود روی سرش که آفتاب کمتر او را بیازارد 🔰صدای دخترک بلند نبود اما به گوش رسید که از انتظارش گفت، از اینکه شاید پدر راه خانه را گم کرده و سرگردان است، قرار است برگردد منتها از تا اینجا راه زیاد است، گم شده... کاش راه را پیدا کند که کاسه صبرش لبریز از انتظار شده😔 🔰آسمان شنید و بغض کرد، دلش باریدن گرفت، نرگس اشک ریخت و شکست و دخترک همچنان از انتظار سخن میگفت از بابا 🔰قلم نیز بغض کرد، از حسرت نهال* و انتظاری که پایان نداشت از روح آسمانی که جسمش در زمین سکنی گزید بهر تسلای دل همسر و فرزندانش و آه حسرت کشید از حرفی که روی کاغذ میرفت و حق مطلب را ادا نمی‌کرد😓 🔰رزم‌آورانی که میروند و مشق جنگ میکنند، با ره آسمان می‌پیمایند و زمینینان را نظاره گرند اینها قصه ایست به تأسی از واقعیت قصه هر بار تکرار میشود اما تکراری نه 🔰انتظار دختری برای پدر، آرمانی که به ختم می‌شود، عقیده ای که را خط مقدم انقلاب و ایران🇮🇷 بداند، هرگز تکراری نمیشود بلکه هربار دل من و تو را تکان میدهد 🔰دل را صیقل دهیم تا آیینه عشق شود و منعکس‌کننده نور حق تا نشانی خانه یار را گم نکند و بلد راه شود بلد راه عاشقی، راهی که پایان ندارد. مسیری که منتهی به نور است و مهدی و امثال آن روشنایی همین مسیر را گرفتند که در نور خلاصه شدند❣ *نهال: اسم دختر شهید♡ ✍نویسنده: 🕊به مناسبت سالروز شهادت 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
🌸 شهید غلامعلی پیچک ... 🌴 سلام، خوش بحالتان، مهر در پرونده اعمالتان خورد و عاقبت بخیر شدید اما، اینجا هوا بد است. دل ها گرفته است و گلوگیر شده اند و خسته ایم از زمانی که امان را از اهالی زمین گرفته است. هشت سال باغیرت✊ جنگیدید برای وجب به وجب این خاک، برای اینکه حقی نشود❌ 🍂اما هشت سال است که با و امید مردم را از زندگی ناامید کرده اند، پدرخانه در مقابل اهل خانه از و خجالت کمر خم کرده است. سفره خالی و دست هایش هم وزن شده اند اما ترازوی عدل، حسرتِ برابری⚖ بر دل دارد. 🌴روی بیت المال حساس بودید که مبادا مدیون شوید☝️و پل صراط پایتان بلغزد اما این روزها را غارت می کنند و بعد از رفتنشان از مرزهای کشور، خبراختلاس هایشان در روزنامه های کشور به یادگار میماند. 🍂زمین های را با کمترین امکانات شناسایی می کردید پاکسازی و را نابود می کردید. حالا ستون پنجم ها، گرا می دهند، دیروز حاج قاسم و امروز 🌷خبر شهادت ها داغ شد بر دل تاریخ📆 🌴رمز عملیات هایتان بود و فرمانده امام زمان اما حالا، دین را قربانی خواسته هایشان کردند و مردم را نشانه گرفته اند که مردم هم از دور شوند و هم از خرما 🍂 وصیت هایتان شد بردیوار اما چادرها خاکی می شود و حجاب ها، سرخی خونتان❣را کدر می کند. آه که که این قصه ی پر غصه گلایه پایانی ندارد .... 🥀شهیدجان، برگرد، بیسیم ات📞 راهم بیاور. حاج و را هم صدا کن...😭بیا و نجات بده. کم کم هم شهر سقوط می کند هم ایمانمان ... 🎋
🍃زندگی بی شهادت، ریاضت تدریجی برای رسیدن به است. بدان معنا که گاه باید از خود پرسید به کجا میرود این گوهر جان؟ به چه سان می کند آیینه دل؟که ما خود را رهروان همان خطاب میکنیم که فرمود:"کشته شدن عادت ما و شهادت ماست"😌 🍃و چه بزرگی زین سان بهتر که در چشم او در آیی تا در این تاکستان های دنیا برای مردن، گذران عمر کنی چرا که او نگارنده ماست و جز او کس ندارد شیوه نقش و قلم را در این دایره مینایی 🍃او همان که خداوند دلهای آواره است که تا نرسانیدن آنها به خود، برایشان در این دو روز دنیا آسایشی قرار نداده، چنان که وابستگی های این دنیا دست و دلشان را بند نکرد و برای رسیدن به حیات بیقرار بودند و جز برایشان قراری در دنیا وجود نداشت که با پرواز به سوی معبود برای همیشه به حیات رسیدند🌹 🍃اکنون ما مانده ایم و راه آنان که این روزها بیشتر از همیشه نگاه هایشان شده ایم. ای شهید، دلهایمان را چون رودی که به اقیانوس میریزد به شما متصل میکنیم که دلتان وسیع و بی انتهاست. برای دلهایمان دعا کنید که شرمنده نگاهتان نشویم😓 🌼اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌼 درپیامرسان ایتا به گام دوم بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/166330391C2def9bc049 •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈• @scnd_s_rvltion •┈••✾🍃🇮🇷🍃✾••┈•
🌷شهـادت ... اجر کسانی است که در زندگی خود مدام در حال درگیری با و زمانی ڪه نفس سرڪش خود را رام نمودند، خداوند به مزد این جهاد_اڪبر، را روزی آنان خواهد کرد امیر مبارزه با نفس: شهیدابراهیم‌هادی سلام بر پهلوان بی مزار