سعی کردی بنده باشی، ولی توی بنده بودنت
باز هم یه پرده هایی بین خودت و امام زمانت
باشه که غم اتصال با امامت رو نداشته باشی...
غم اتصال پیدا کردن میدونی چه وقتی میاد سراغت؟
اون وقتی که تتمهی وجودیت رو هم بگردن یه
ناخالصی بخوان پیدا کنن، نتونن پیدا کنن...
یا اون زمانی که حال انقطاع رو درک کرده باشی...
انقطاع این معنی رو نداره که لاقید بشی
بلکه انقطاع به این معنیه که تو هرچیز و همه چیز رو
یه دستِ واسطه ببینی... یه دست واسطه که
همه کاره خداست..
خداست که گردانندهی این عالمه
بعد تو چیو میخوای تو ذهنت اونطوری
که خودت میخوای بگردونی؟
جنس ترس هایی که تو داری، از نا امیدی هست
تویی که تو بگو اصلا چند روزه که به خدا روی آوردی و
اصلا تو بگو تازه دوساعته که مسلمون شدی
ولی همون چند روز و دوساعت رو واقعا رویآوردهی واقعی باشید..
واقعا بندهی واقعی باشید
به فهم بندگی در عمل برسید
واقعا عین کلمهی متوکل باشید
رویآوردهی واقعی
بندهی واقعی
متوکلِ واقعی
به هیچ چیز غیر از خدا توی ذهنش و رفتارش بها نمیده
هرچیزی که از غیر از خدا توی ذهنش باشه رو تحویل
نمیگیره و هیچ بهایی نمیده...سنسورهای مغزیش برای
هر چیزی که بوی غیر از خدا میده، سریعا واکنش نشون میده
تو باید به این سنسورها مجهز باشی
روز به روزی که داره میگذره و
گناه عیانی تر بیداد میکنه
شما هم باید تو مومن بودنتون پایبند تر و محکم تر بشین..
مومنِ وجودی و روحی... که فقط خدا را، فقط اهل بیت را... تمام مأمن و مطلقاً ملجا میداند و بس...