eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
45 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹صبح جمعه که از دعای ندبه برمیگشت به بچه ها قرائت قرآن یاد می داد می گفت: «ناهار مهمون شما هستم. غذای خوبی برامون بپزه. می دانستم جمله ی آخرش شوخی است. چون کلا نوع غذا برایش مهم نبود. می گفت همه غذاها نعمت خداست. 🌹در لباس پوشیدن هم مقید به نوپوشی نبود. لباس های کهنه و قدیمی اش را هم می پوشید، ولی همیشه تمیز و مرتب بود. کلا سه دست لباس داشت. یکی لباس محل کارش بود. یک لباس مجلسی هم داشت که در مسجد و میهمانی میپوشید. یکی هم لباس مندرسی بود که وقت کشاورزی تنش می کرد. "شهید مهدی بیات" ✍راوی: خواهر شهید @Sedaye_Enghelab
🌹به وقت اعزام بازوبندش را به بازوی راستش بست. در آن دعایی بود که مانع اصابت تیر میشد. خودش به آن «تیربند» می گفت. او رفت و پس از مدتی خبر مفقودیتش را به ما دادند. 🌹پنج سال بعد بقایای پیکرش در تفحص به دست آمد. از او جز چند پاره استخوان چیزی باقی نمانده بود. ولی بازوی راست و بازوبند و آستین اور کتش سالم همرزمش پس از سالها اسارت به وطن برگشت و برایمان خبر آورد. 🌹- به محاصره افتادیم. عده ای به شهادت رسیدند و تعدادی هم اسیر شدند که من یکی از آنها بودم. دیدم که دشمن ۱۱ تیر خلاص به سیدمحمد شلیک کرد. ولی او هنوز زنده بود. عراقیها وقتی دیدند تیر به او کارگر نیست، با ۴۰ شهید دیگر زنده به گورش کردند. 🌹پدرش هم قصه ای شبیه به او داشت. او هم در جوانی جزء مخالفان حکومت رضاخان بود و از جمله مبارزانی بود که در قیام مسجد گوهرشاد شرکت داشت. 🌹عوامل حکومت میدانستند او «تیربند» به همراه دارد. برای همین موفق به دستگیری اش نمی شدند. تا اینکه فهمیدند سید حیدر در ماه مبارک رمضان به وقت افطار بازوبند را از خود جدا می کند. لذا کمین کردند و به وقت افطار، هنگامی که رفته بود پشت بام تا اذان بگوید به خانه اش هجوم برده و دستگیرش کردند و به زنجان تبعید شد 🌹بعداز چندسال خبر مرگش را آوردند بی آنکه جسدش را تحویل دهند مزار او هنوز بی‌نام و نشان است. "شهید سید محمد شاه عالمی" ✍راوی:همسر شهید @Sedaye_Enghelab
🌹سکونم مرا بیچاره کرده، در این حرکت عـالم به‌سمت معبود حقیقی، دست و پـایم را اسـیر خود کرده. انسان کر می‌شود، کور می‌شود، نفـهم می‌شود، گنگ می‌شود و باز هم زندگـی می‌کند، 🌹بعد از مدتی مست می‌شود و عادت می‌کند به مستی، و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم.درد را انسان باهوش و بیـدار می‌فهمد. "شهید عباس دانشگر" @Sedaye_Enghelab
🌹رضا خیلی روحیه شادی داشت و با همه می جوشید.  آن روزهای اول تشکیل تیپ ۲۷ اگر شما سری به ساختمان‌های دو کوه جدید می زدی، از هر اتاقی که صدای بگو بخند بچه ها بلند بود، باید یقین قطعی پیدا می‌کردیم که یکی از آن خوش خنده های محفل گرم کن آن جا رضا چراغی است. "شهید رضا چراغی" ✍کتاب راز آن ستاره؛  راوی:سردار شهید حسین همدانی @Sedaye_Enghelab
‏هرچه دارم‌ همه از‌نوکریِ خانه اوست... @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹وصيت من اين است كه سعي كنيم همه چيزمان در راه خدا باشد، جهاد مان، شهادتمان و زندگي مان همه درراه خدا باشد؛ در اين صورت است كه ما در روي زمين بهشت خواهيم ساخت. 🌹برادران! ما جنگ مي كنيم تا اسلام پيروز شود و فساد و فتنه از روي زمين كنار رود. من به سوي شهادت رفتم که اگر اين شهادتم قدم مثبتي براي پيروزي باشد، به آن راضي ام. براي پيروزی اسلام قدمي به عقب نخواهم گذاشت و مي دانم كه اين راه، راه حقيقي اسلام است. " شهید رحیم حاجی حسن پور القندیس" @Sedaye_Enghelab
🌹شهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است. ⭐️🌙 شادی روح شهید والا مقام "شهید سید رضا حسینی نوده" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم امام رضا علیه السلام: 🌹انظر إلى ما هو بوتو وبطنك متوافقان ، ويحصل جسمك على القوة ويعرفه بأنه مبتهج ؛ خذ مثل هذا الطعام لنفسك واسمحه طعامك. بنگر چه چیزی باتو و معده تو سازگار است، و بدنت از آن نیرو می گیرد و آن را گوارا می داند؛ چنین غذایی را برای خود برگیر و آن را خوراك خود بدان. 📚بحار الأنوار، ج ۶۲، ص ۳۱۰ @Sedaye_Enghelab
🌹همیشه سه تایی با هم می رفتند جبهه. علی اکبر و موسوی و رضایی. بار آخر که عازم بودند، مادرم رو کرد به آقای موسوی و گفت: «علی اکبر از شما کوچیکتره! مواظبش باشین». او دست علی اکبر را گرفت توی دستش و گفت: «ما سه تا با همیم. یا سه تاییمون زنده برمی گردیم یا با هم شهید میشیم». 🌹همین طور هم شد. پیکر سه تایی را با هم برای تشییع و تدفین به روستا آوردند. غلغله ای بود. تا چشم کار می کرد، جمعیت تشییع کننده بود. آن همه جمعیت که از روستای ما نبودند! حتما از مشهد و روستاهای مجاور هم آمده بودند! 🌹یکباره هول به جانم افتاد. - چطوری از این همه آدم پذیرایی کنیم و غذاشون بدیم؟! ولی همه آبرومندانه پذیرایی شدند. هنوز هم نفهمیده‌ام چطور؟؟ "شهید علی اکبر کاشفی" ✍روای: خواهر شهید @Sedaye_Enghelab
به تو از دور سلام... ♻️ ألسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ 🔹پخش زنده حرم امام رضا (ع) را اینجا ببینید/با نیت وارد شوید 👉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا