ظهر روز ۲۹ شهریور، با ورود فردی مسلح به مسجد جامع شهر سُجاس، حجت الاسلام حجت اعتبار مدیر حوزه علمیه امام صادق(ع) قیدار استان زنجان مورد سوءقصد قرار گرفت و به لقاءالله پیوست.
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
با شهدا گم نمی شویم
ظهر روز ۲۹ شهریور، با ورود فردی مسلح به مسجد جامع شهر سُجاس، حجت الاسلام حجت اعتبار مدیر حوزه علمیه
🌷سال ۹۶ بود
شب، خیابان کنار ریل قم ماشینم خاموش شد، حیرون، کاپوت بالا، کنار ریل ایستاده بودم
یه سمند نوک مدادی مدل پایین ایستاد، یه طلبه خوشرو با دختر چهار پنج ساله اش پیاده شد، یه نیم ساعتی ور رفت، روشن نشد، گفتم زنگ بزنیم امداد خودرو، گفت نه خودم بوکسل میکنم، بوکسل کرد بردیم تعمیرگاه اول، دید مکانیک وارد نیست، داره الکی تو موتور ماشین می پلکه
🌷با یه آرامشی گفت حاج آقا بریم جای دیگه، گفتم ممنون، شما برید من خودم انجام میدم، با ته لهجه اهوازی گفت مگه میشه شیخنا؟
با ادب هر چه تمام از مکانیک عذرخواهی کرد، باز بکسل کرد بردیم مکانیک دوم ...
حسابی سفارش کرد و تا مطمئن نشد مکانیک عیب خودرو رو درست تشخیص داده یا نه، اجازه نداد شروع کنه، معلوم بود خودشم خیلی به ماشین و خودرو وارد بود
داشت خیلی دیر میشد، حدودا ساعت ۱۰ شب شده بود، مغازه های کناری داشتن یکی یکی می بستن، هر چی گفتم حاج آقا شما برید منزل، با یه متانتی می گفت نه حالا که هستم خدمتتون.
خیلی داشتم خجالت زده میشدم، معذب بودم، دو ساعتی بود معطل من بود
🌷اهوازی بود، مشغول صحبت بودیم از تبلیغ هاش برام گفت ... از خانوادشون ... خیلی کم حرف بود، تا اینکه یه مرتبه صدای مهیبی اومد، دخترش که اگه اشتباه نکنم اسمش ریحانه بود، از عقب افتاد داخل چال سرویس، صورتش خورد توی پله های چال، پرید پایین دخترشو بغل کرد، خدا روشکر آسیب جدی ندید، فقط گونه اش کبود شد و بیشتر ترسیده بود طفل معصوم
اون لحظه ای که بچه توی بغلش داشت از پله های چال بالا می اومد، هیچ وقت یادم نمیره و هنوز جلو چشممه، من بالای چال پر پر میزدم و میپرسیدم چی شد؟ نه بهم نگاه می کرد نه جواب میداد، اول گفتم حق داره حسابی از دستم عصبی شده، داشتم از خجالت و شرمندگی دیوونه میشدم، ولی بعد از دقایقی همه چیز عادی شد و رفتارش مثل قبل شد؛ فهمیدم نمیخواسته به روم بیاد و نخواسته نکنه من خجالت زده بشم، نمیدونم چرا اینقدر جزئیات رفتارش توی ذهنم نقش بستن و نشستن
تا مدتها برای همه تعریف میکردم این کارشو، دیگه داشتم از دستش ناراحت می شدم که چرا ول نمیکنه بره، بچه دستاشو دور گردن باباش حلقه کرده بود و پایین نمی اومد و آروم نمیگرفت
بالاخره اومد جلو عذرخواهی کرد و اجازه خواست که بره، عجیب ادب موج میزد توی رفتارش، نمیدونم شما حال من رو تو اون لحظه می فهمید؟
گفتم حاج آقا شرمنده کردید، من لطفتون رو فراموش نمیکنم، گفت شمارمو سیو کنید من نمی خوابم، به محض اینکه ماشین استارت خورد، به من خبر بدید
شمارشو زدم، گفتم اسم شریفتون، گفت: حجت اعتبار، فامیل منو پرسید، گفتم: دردمند، یه خوش و بشی هم سر فامیلی هامون باهم کردیم، بعد از اون روز دوبار دیگه با هم ملاقات داشتیم
ولی متاسفانه شمارشون از دستم رفت اما اسمشون همیشه تو ذهنم بود و از طلاب اهوازی هم سراغشون رو می گرفتم اما پیداشون نکردم، همیشه دوست داشتم یکبار دیگه ببینمشون، چه مفت و مجانی توفیق ارتباط با چنین انسانی از دستم رفت
🥀واحسرتا، خدایا یعنی این حجت اعتبار توی این اعلامیه همون طلبه پاک و مؤدبه؟
لا حول و لا قوه الا بالله
------------------------
"شهید حجت الاسلام حجت اعتبار"
✍راوی: یکی از اساتید مدرسه علمیه معصومیه قم
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
چشماش مجروح شد و منتقلش کردن تهران
محسن بعد از معاینه از دکتر پرسید:
آقای دکتر مجرای اشک چشمم سالمه؟
میتونم دوباره با این چشم گریه کنم؟
دکتر پرسید: برای چی این سوال رو می پرسی پسر جون؟
محسن گفت:
چشمی که برای امام حسین علیهالسلام گریه نکنه
به درد من نمی خوره!
"شهید محسن درودی "🌷
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌷در نقطۀ تپه های حاج عمران وقتی با تعدادی دیگر از رزمندگان اسلام زیر آتش شدید دشمن قرار میگیرند عطش و تشنگی به این رزمندگان فشار میآورد و وقتی فریاد بچّه ها بلند میشود عباس که در آن صحنۀ نبرد موقعیّت را اینچنین می بیند می گوید: شما اینجا باشید من می روم برایتان آب می آورم. با بلند شدن و حرکت عباس ناگهان خمپاره های کنار او به زمین میخورد و بر اثر اصابت ترکشها به قلب و سینه و کتف شهید می شوند.
اینجا رابطۀ محبّت گونۀ این شهید عزیز با مولایش ابوالفضل العباس (ع) اینگونه تقارن و تشابه لحظۀ شهادت و نیّتِ حرکت در صحنۀ نبرد را می آفریند.
✍راوی برادر شهید
"شهید عباس اسحاقی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹بی حرف و ادعا به شهادت رسیده اند
گمنام و در خفا به شهادت رسیده اند
🌹گاهی به دست فرقه ی آدم ربا و دزد
مظلوم و بی صدا به شهادت رسیده اند
✨🌙
شادی روح جانباز شهید والا مقام
"هادی رئیسی "
فاتحه و صلواتی هدیه کنیم.
#شبتون_شهدایی
عاقبتهمتونختمبخیروشهادتانشاءالله
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
25.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نمیدانم این اثر آقای گلریز رو یادتون هست؟
درست بعد از اعلام شکست داعش و نامه حاج قاسم به آقا از خبر سیما پخش شد اما از فردای آن روز، جلوی پخش این سرود از صدا و سیما و انتشار آن در فضای مجازی گرفته شد و الان کمتر کسی این اثر رو دیده، شنیده یا یادشه!
شما ناشر این اثر فاخر باشید تا یاد سردار دلها بیش از پیش در اذهان زنده شود.
▪️تقدیم به روح بلند همه شهدای مدافع حرم و امنیت بویژه سردار دل ها حاج قاسم عزیز
#دفاع_مقدس
#مکتبسلیمانی
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
#نهج_البلاغه
امیرالمؤمنین علی علیه السلام
💠 یَا کُمَیْلُ: الْعِلْمُ خَیْرٌ مِنَ الْمَالِ، الْعِلْمُ یَحْرُسُکَ وَأَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ
اى کمیل! علم از مال بهتر است (چرا که) علم، تو را پاسدارى مى کند ولى تو باید مال را پاسدارى کنى
📖 حکمت ۱۴۷
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انتشار به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس
📢 یک پیام تاریخی در ساعات اول جنگ
🔹 ساعاتی پس از بمباران فرودگاه مهرآباد توسط رژیم صدام، حضرت آیتالله خامنهای به عنوان نماینده حضرت امام خمینی پیامی را خطاب به ملت ایران بصورت رادیویی تلفنی صادر میکنند. ایشان در این پیام تاریخی ملت را رسما از تهاجم صدام به کشور باخبر کرده و آنان را به حفظ آرامش و رد شایعات دعوت میکنند و به مردم اطمینان میدهند که ارتش جمهوری اسلامی در برابر تجاوزکنندگان خواهد ایستاد.
#دفاع_مقدس
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌷هر زمان که شوق شهادت در جامعهای از بین برود مرگ آن جامعه فرا رسیده است . حجاب یک ارزش است بر ماست که حافظ و پاسدار ارزش ها باشیم.
"شهید عبد عبیات"
#دفاع_مقدس
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab