گرماى هوا همه رو از پا انداخته بود
بيمارستان پر شده بود از آدمای گرما زده
حاج حسین هم گرما زده شده بود و بستری اش کردیم
دكتر بهش سرم وصل کرد و گفت: بهش برسيد.خيلى ضعيف شده
براش کمپوت گیلاس آوردم اما هر کاری کردم نخورد
گفتم: آخه چرا نمی خوری؟
گفت: همه ی اینایی که اینجا بستری شدند مث من گرما زده شدند
من چه فرقی باهاشون دارم که باید کمپوت گیلاس بخورم؟!
گفتم: حسين آقا! به خدا به همه گيلاس داديم. اين چند تا دونه مونده فقط
گفت : بچه های لشکر چی؟!
هر وقت همه بچه هاى لشكر گيلاس داشتند بخورند، من هم مى خورم...
" سردار شهید حاج حسین خرازی "
روحش شاد و یادش گرامی
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
یکی از آشنایان خواب شهید پلارک رو دیده بود
می گفت ازش تقاضای شفاعت کرده
شهید پلارک بهش گفته:
من نمی تونم شما رو شفاعت کنم
تنها وقتی می تونم شفیع شما باشم که نماز بخونید و بهش توجه داشته باشید
همچنین زبانتون رو نگه دارید
در غیر این صورت هیچ کاری از دست من بر نمی آید...
به راستی چقدر مراقبیم؟!!!
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
خواب و استراحت نداشت
می گفت: پاسدار یعنی کسی که کار کنه ، بجنگه ، خسته نشه
کسی که نخوابه تا وقتی خود به خود خوابش ببره...
... یه بار توی جلسه ی فرماندهان داشت روی کالک شرایط منطقه رو توضیح می داد
یه دفعه وسط صحبت صداش قطع شد
از خستگی خوابش برده بود
دلمون نیومد بیدارش کنیم
چند دقیقه بعد که خودش بیدار شد ، عذرخواهی کرد
گفت: سه چهار روز هستش که نخوابیده ام...
"سردار شهید مهدی باکری"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
سر مزار امیر نشسته بودم که یه جوون اومد و گفت:
شما با این شهید نسبتی دارین؟
گفتم: بله! من برادرش هستم
گفت: راستش من مسلمون نبودم
بنا به دلایلی به زور مسلمون شدم
اما قلباً اسلام نیاوردم...
... یه روز اتفاقی عکس برادرتون رو دیدم
حالت عجیبی بهم دست داد
انگار عکسش باهام حرف میزد
با دیدنش عاشق اسلام شدم
قلباً ایمان آوردم...
یه غیر مسلمون با دیدن عکس شهید ایمان میاره
یکی مث من هم عکس شهید رو می بینه
اما عکس شهدا عمل میکنه ...
الهی العفو ...
"شهید امیر حاج امینی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
#حدیث_روز:
امام على عليه السلام:
با #اظهار دوستى، #محبّتْ استوار مى گردد
بِالتَّوَدُّدِ تَتَأَكَّدُ المَحَبَّةُ
📚 غررالحكم ، حدیث 4341
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab