فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین🌹
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
هدایت شده از توییتا
لطفا از طریق لینک زیر در پویش مردمی برای حضور «#سعید_محمد» در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نمایید
https://www.farsnews.ir/my/c/49382
@twiita
🕊🌹 قبل ازدواج...
هر خواستگاری که میومد...
به دلم نمینشست...!
اعتقاد و ایمان همسر آیندم خیلی واسم مهم بود...
دلم میخواست ایمانش واقعی باشه نه به ظاهر و حرف....
میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله...
شنیده بودم چله زیارت عاشورا خیلی حاجت میده...
این چله رو "آیتالله حقشناس" توصیه کرده بودن...
با چهل لعن و چهل سلام...!
کار سختی بود اما به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود...
ارزششو داشت واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم...
۴۰ روز به نیت همسر معتقد و با ایمان...
.
۴،۳روز بعد اتمام چله…
خواب شهیدی رو دیدم...
چهره ش یادم نیست ولی یادمه...
لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود...
دیدم مردم میرن سر مزارش و حاجت میخوان...
ولی جز من کسی اونو نمی دید انگار...
یه تسبیح سبز رنگ داد دستم و گفت:
"حاجت روا شدی..."
به فاصله چند روز بعد اون خواب...
امین اومد خواستگاریم...
.
از اولین سفر سوریه که برگشت گفت:
"زهرا جان…
واست یه هدیه مخصوص آوردم..."
یه تسبیح سبز رنگ بهم داد و گفت:
"زهرا…...این یه تسبیح مخصوصه...
به همه جا تبرک شده و...
با حس خاصی واست آوردمش...
این تسبیحو به هیچکس نده..."
تسبیحو بوسیدم و گفتم:
"خدا میدونه این مخصوص بودنش چه حکمتی داره..."
بعد شهادتش…
خوابم برام مرور شد...
تسبیحم سبز بود که یه شهید بهم داده بود...
✍راوی: همسر شهید
"شهید امین کریمی چنبلو"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹
همیشه بعد از هر عملیاتی که انجام میشد چند روزی ابوحامد را نمیشد به راحتی پیدا کرد، حتما باید دنبالش میگشتیم. برایم جای تعجب بود که آخر کجا میرود، چه کار میکند؟ بعدها که شناختم از حاجی بیشتر شد یا به قول معروف خودمانیتر شدیم جواب سوالم را پیدا کردم، حاجی همیشه بعد از هر عملیات به عیادت رزمندههای مجروحی که در بیمارستان بستری بودند میرفت و جویای حالشان میشد. این کار تا آخرین روز که رزمندهها در بیمارستان بودند ادامه داشت، کاری که شاید از کمتر فرماندهی سر بزند.
"شهید علیرضا توسلی (ابوحامد)"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌿🌼🌿🌼🌿🌼
#شهید_مستجاب_الدعوه
...🕊🌹نیمه شعبان متولد شد، او را به همین مناسبت “سیدمهدی” نامیدیم.
بسیاری از افراد محل اگر حاجتی داشتند و یا اگر گره ای به کارشان بود، جدّ سیدمهدی را نذر می کردند و حاجت روا می شدند.روزی حسابدار کارخانه نساجی به بیماری سختی دچار شده بود، از آنجائی که احوال سیدمهدی را شنیده بود، متوسل به جد سیدمهدی شد و نذر کرد که اگر شفا پیدا کند، سیدمهدی را در کارخانه استخدام نماید. او شفا گرفت و سیدمهدی چندین سال کارگر کارخانه نساجی شد.
در تمامی مراسمات مذهبی و روضه خوانی ها سیدمهدی را با خودم می بردم. بسیار به این مراسمات و روضه خوانی ها علاقه مند بود. روزی به من گفت:
– مادرجان! خواب دیدم که دارم به سوی خدا پرواز می کنم.
آن زمان سیدمهدی کوچک بود و من زیاد حرفش را جدی نگرفته بودم.
" شهید سید مهدی غزالی "
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
#حدیث_روز
#پیامبر_اکرم_ص
فَوق کُلِّ ذِی بِرّ بِرُّ حتّی یُقتلَ الرّجُلُ شهیداً فِی سَبیلِ الله
هرعمل نیکی عملی نیکوتد از خود دارد مگر شهادت در راه خدا که نیکوتر عملی از آن وجود ندارد.
📚 خصال ، ج ۱ ، ص ۸
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌻🌿🌻🌿🌻
افشین یا محمد هادی؟!!!
اسمش افشین بود. گفت: از این اسم خوشم نمیاد. روی کاغذ ترکیبی از نام محمد و دوازده امام(ع) رو نوشت و ریخت توی یک ظرف. بعد هم قرعه کشید. بار اول اسم محمد هادی بیرون اومد. بار دوم هم محمـدهادی در اومد. بار سوم هم همینطور. از اون روز به بعد اسمش شد: آقا محمد هادی...
" شهید محمد هادی استوار "
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
8.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💐🕊💐🕊💐
...🕊🌹شهیدی که بعد از 32 سال خبر آمدنش را به مادرش داد…
" شهید سید مهدی مدنی "
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab