eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
43 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 تو که مسافر اوجی در آسمان هستی منی که روی زمینم، غمین و نالانم تویی که فصل بهاری،تویی که بارانی منی که خاکِ سیاهم،گدای بارانم ⭐️🌙 شادی روح شهید والا مقام " شهید سید محسن طاهری " فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بسم الله الرحمن الرحیم امیرالمؤمنین علی عليه السلام: لاتَصفُو الخُلَّةُ مَعَ غَيرِ أديبٍ دوستى، جز با شخص با ادب، خالص نمى شود 📚غررالحكم حدیث ۱۰۵۹۹ @Sedaye_Enghelab
🌹شبها تا دیر وقت، زیر نور چراغ فانوس مشغول خواندن و نوشتن بود. می گفت: می خواهم زود خواندن و نوشتن را یاد بگیرم تا روضه خوان امام حسین (علیه السلام) شوم. محرم که می شد مردم را جمع می کرد و برایشان روضه می خواند. 🌹وقتی شهید شد، ۱۸ روز روی ارتفاعات کردستان مانده بود و ۲۸ روز بعد از شهادت آوردندش برای تشییع. بدن سالم سالم بود و بوی عطر می داد. نُه سال بعد از شهادتش هم، وقتی شدت باران قبرش را خراب کرده بود، سنگ لحد را که برداشتیم، جنازه سالم بود. خواستند بیاورندش بیرون دست هایشان خونی شد. "شهید عبدالنبی یحیایی" ✍کتاب خط عاشقی @Sedaye_Enghelab
حاج یدالله به مسایل عبادی مانند نماز ,روزه ,خمس , زکات زیاد اهمییت میداد.بر نمازشب ونماز اول وقت خیلی تاکید داشت. برخوردش بااهل خانه خیلی خوب بود واگر یکی از بچه ها مریض میشد,تا وقتی سلامت کامل خود رابدست نمی اورد,ایشان ارام نمیگرفت. وقتی به ایشان میگفتم بیا خانه راتعمیرکن,میگفت:ما نباید خانه ای بهتراز خانه ی امام داشته باشیم. همیشه ساده زندگی میکرد وان رابرهمه چیز مقدم میدانست. به خورد وخوراک خود اهمییت نمیداد واز وصیتهایش این بود که همیشه پرچم سبزی بر سردر خانه اش برافراشته باشد. راوی همسر شهید " شهید یدالله افزا"🌷 @Sedaye_Enghelab
🌹شغل آقا مهدی جمع کردن ضایعات و نان خشک و پلاستیک و این طور چیزها بود. همیشه کلیه درد داشت. محکم می بستشان. ضایعات را از دوره گردها می خرید و عمده ای می فروخت. اصلا بابت کارش حجالت نمی کشید. می گفت: نان حلال در آوردن که خجالت ندارد. 🌹یک شب دعوت شده بودیم تالار طلاییه برای عروسی. خیلی مرتب و شیک سوار نیسان شدیم و حرکت کردیم. توی راه چشم آقا مهدی به مقداری بطری نوشابه خالی افتاد که له شده وسط خیابان افتاده بود. سریع ترمز کرد و دنده عقب گرفت و می خواست با آن لباس ها پیاده شود برای برداشتن شان و پیاده هم شد. می گفت: مگه میشه از اینا گذشت. هر چه اصرار کردم که لباس هات کثیف می شود، زیر بار نرفت. می گفت: شماها نمی دونید اینا همش پوله. گفتم: اگه پشت ماشین ضایعات باشه تالار راهمون نمیدن. می خندید و می گفت: ناراحت نباش. میریم ضایعات تالار هم جمع می کنیم. "شهید مهدی قاضی خانی" ✍کتاب بابا مهدی @Sedaye_Enghelab
🌹کاظم همیشه امید و انگیزه می داد. ماه رمضان بود و می خواستیم برای دیدار خانواده هامان راهی تهران شویم. آن روز می خواستم غذای خوبی تحویل کاظم دهم. دستور کباب بشقابی را از خواهرم اعظم شنیده بودم. طبق همان دستور، پختم. وقتی نگاه کردم، وار رفته بود، با دیدن این صحنه من هم وا رفتم و شروع کردم به گریه کردن. آن قدر حال خراب بودم که آمدن کاظم را متوجه نشدم. وقتی فهمید برای چه ناراحتم، خنده اش گرفته بود. مرا برد حیاط. نشستیم. زل زد توی صورتم و اشکم را پاک کرد. 🌹خانم به این کدبانویی! هر وقت می آیم چای و میوه اش به راه است. غذایش آماده و خانه تر و تمیز… . کلی دل داری ام داد و آرامم کرد. اگر تو از غذاهای پادگان ما خبر داشتی که فقط می خوریم تا زخم معده نگیریم، آن وقت قدر غذاهای خودت را می فهمیدی. دوباره می خواستم بروم آشپزخانه، نمی گذاشت. 🌹به شوخی گفت: نوکرتم! تو فقط بنشین. الان می روی می بینی کته ات هم خمیر شده، باز هم بالای جنازه اش گریه می کنی. وقتی رفتم سر غذا با کمال ناباوری دیدم کباب ها به هم چسبیده اند و صدای خنده ام بلند شد. "شهید کاظم نجفی رستگار" ✍نیمه پنهان ماه @Sedaye_Enghelab
🌹🕊🌹🕊🌹 فرازی از وصیت نامه شهید : امیدوارم در جهاد علیه کفار جهانی به فیض شهادت برسم تا شاید ایثار قطرات خون ناقابلم خدمتی به اسلام باشد و تا ان‌شاءالله ابر جنایتکاران با ایثار های حماسه آفرینان لشکر اسلام و مجاهدت های آن ها نابود شوند. " شهید رمضانعلی سقر جوقی فراهانی " ✍🏻 کتاب آیینه حماسه صفحه ۱۰۵ @Sedaye_Enghelab
🌹 این سبکبالان که تا عرش جنون پر کشیدند آفتاب وصل را چون صبح، در بر می‌کشند از دم تیغ شهادت باده جوی وصلتند ذیل اگر گردد بلا لاجرعه‌نوش سر می‌کشند ⭐️🌙 شادی روح شهید والا مقام " شهید هادی کاردیده " فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بسم الله الرحمن الرحیم امام على عليه السلام: اُبْذُلْ لِصَدِيقِكَ كُلَّ المَوَدَّةِ و لا تَبذُلْ لَهُ كُلَّ الطُّمَأنِينَةِ هرچه محبّت دارى نثار دوستت كن، اما هرچه اطمينان دارى به پاى او مريز 📚غررالحكم حدیث ۲۴۶۳ @Sedaye_Enghelab
🌹شهید علی سیفی نوجوان که بود، یک شب مهمان ما بود. صبح وقتی از خواب بیدار شد که نماز صبحش قضا شده بود. خیلی ناراحت بود. وسایلش را جمع کرد و رفت. تا مدت ها خبری از او نداشتم. بعدها فهمیدم دو هفته به خاطر یک نماز قضا روزه گرفته بود. "شهید علی سیفی" ✍کتاب بیا مشهد @Sedaye_Enghelab
🌹"شهید میرحمزه سجادیان" (پدر شهیدان سید ابوالقاسم، سید داوود، سید کاظم و سید کریم سجادیان) شهادت = شلمچه / عملیات کربلای ۵ 🌹"شهید سید علی اینانلو" (پدر شهیدان سید محمد و سید محمود اینانلو) شهادت = مهر ۶۵ / بمباران دشمن 🌹"شهید رجبعلی دمیرچلی" (پدر شهیدان سلطانعلی و مجید دمیرچلی_مجید هم مثل پدرش توسط سازمان پلید مجاهدین ضدخلق به شهادت رسید، منتهی مجید ترور شد و پدرش در بمبگذاری این گروهک شهید شد) شهادت = بمبگذاری گروهک منافقین در تهران 🌹"شهید محمد علی خانعلی" (پدر شهیدان کاظم و صالح خانعلی) شهادت = شلمچه / عملیات کربلای ۵ 🌹"شهید محمد حسین دوروزی" (پدر شهیدان حمید و سعید دوروزی) شهادت = ترور توسط گروهک منافقین 🌹"شهید عزیزاللّه رودباری" (پدر شهید شعبان رودباری) شهادت = اردیبهشت ۶۵ / بمباران دشمن 🤲شادی روح این ۶ شهید عزیز و فرزندان شهیدشان، حمد و سوره صلواتی قرائت کنیم @Sedaye_Enghelab
🌹تکفیری ها رسیده بودند نزدیک حرم حضرت زینب (سلام الله علیها)؛ آن قدر که تیرهای کلاش به در و دیوار حرم می خورد.حاج قاسم تاب نداشت ببیند حرم حضرت زینب (س) در خطر باشد. 🌹خودش کلاش به دست گرفت و آمد پا به پای بچه ها از حرم دفاع کرد. آنقدر ایستاد تا تیر خورد به دستش. هر چه اصرار کردیم برنگشت عقب. با همان دست مجروح کنار بچه ها و حضرت زینب (س) ایستاد. "شهید حاج قاسم سلیمانی" ✍کتاب سلیمانی عزیز  @Sedaye_Enghelab