🌹در عملیات او و دوستش ترکش خوردند. آن موقع من امدادگر بودم
آن دو را به وانت منتقل کردم تا به پشت خط ببرم. دوستش از درد می نالید و بی قراری می کرد. احسان که آرام کنارش خوابیده بود، رو کرد به او و پرسید: «مگه تو برای رضای خدا نیومدی جبهه؟ » دوستش ناله کنان جواب داد: «خوب! چرا». و احسان که خود تنی مالامال زخم داشت، گفت: «خوب! رضای خدا که درد نداره! داره؟!» همسفرش دیگر ناله نکرد.
🌹با آمپول مسکن به سراغ احسان رفتم. نگاهی به من کرد.
- من که چیزیم نیس! دوستم درد داره. مسکنو به اون تزریق کن.
🌹آن دو را به درمانگاه رساندم و برای انتقال بقیهی مجروحان به خط برگشتم. در برگشت، دوان دوان به اتاقش رفتم. تختش خالی بود. از دوستش سراغش را گرفتم. با ملافه صورتش را پوشاند و زار زار گریه کرد.
"شهید احسان سبحانی شاهرودی"
✍راوی: برادر جانباز شهيد
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹فرزندم چهار ماهه شده بود كه خواب سه بزرگوار را ديدم.
آنان را شناختم؛ اما علی(ع) امام حسين(ع) و امام رضا(ع)؛
اما نمیفهميدم كه چه میگويند.
قنداقه احمد رو به رويم بود.
🌹امام رضا عليهالسلام، دست مبارکشان را روی سينهشان گذاشتند
و به فارسی به من فرمودند: ضامن احمد منم!
باورم نمیشد، امام رضا(ع) ضامن اولين ثمره زندگيام شده بود.
"شهید احمد کشوری"
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹خدا را سپاس که بر ما ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام و ائمه اطهار صلوات الله علیهم اجمعین را روزی نمود و ما را از شیعیان قرار داد و در عصر غیبت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) پس از انقلاب حضرت روح الله ، رهبری وارسته و فرزانه همچون سیدعلی حسینی الخامنه ای (دام بقائه و عزه) را جهت زعامت این امت اعطا نمود.
🌹 فرزندان عزیزم از شما می خواهم به نماز اول وقت بسیار اهمیت دهید و همواره تلاش نمایید افرادی مثمرثمر برای اسلام و جامعه مسلمین باشید .
"شهید محسن فرامرزی کرگان"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹از کودکی به فراگیری قرآن علاقه داشت. اصرار می کرد او را به مکتب بفرستیم. ولی ما رفتن به مکتب را برای او زود میدانستیم.
🌹روزی خودش به بازار رفته و یک جزء خریده و به مکتب خانه رفته بود. معلم قرآن از او پرسیده بود: «پس کو بزرگترت؟» محمد در جواب گفت: «خودم اومدم. می خوام قرآن یاد بگیرم
"شهید محمد اسماعیل زاده"
✍راوی : مادر شهید
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹 دنبال گناه نرويد، چون كه بيچاره مى شويد. با افراد خوب معاشرت نماييد. خط خودتان را از امام و ادامه دهندگان راهش جدا نكنيد. در نماز جمعه و جماعت شركت كنيد. در جبهه حضور پيدا كنيد. احترام پدر و مادر را نگهداريد. از شما عاجزانه مى خواهم مرا ببخشيد و برايم دعا كنيد كه سخت محتاجم.»
"شهید سید محسن حسنی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹 شهدا را به یاد بسپاریم نه به خاک.
⭐️🌙
شادی روح شهدا والا مقام
"شهید حامد محمدی اراکی"
فاتحه و صلواتی هدیه کنیم.
#شبتون_شهدایی
عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت
ان شاءالله.
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
#حدیث_روز
امام جواد علیه السلام :
🌹الثِّقَهُ باللّهِ تعالى ثَمَنٌ لِکُلِّ غالٍ ، و سُلَّمٌ إلى کُلِّ عالٍ .
اعتمادِ به خداوند متعال، بهاى هر چیز گرانى است و نردبان رسیدن به هر بلندایى.
📚میزان الحکمه ج۱۳، ص۴۵۹
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹سویچ ماشین را گرفت تا برود به خاله اش سر بزند. قول داد یک ساعته برگردد.
خیلی دیر کرد. وقتی آمد، عصبانی به سراغش رفتم تا بازخواستش کنم. در ماشین را باز کرد. روی صندلی عقب، مقدار زیادی خون ریخته بود. وحشت زده عقب رفتم. با دستپاچگی بازویم را گرفت و گفت: «نگران نباشین، بابا!» و تعریف کرد.
🌹- داشتم می رفتم که پیرزنی جلومو گرفت و التماس کرد دخترشو به بیمارستان برسونم. اون درد زایمان داشت. سوارشون کردم و بردم شون بیمارستان. نگهبان دم در نمیذاشت ماشینو ببرم تو.
🌹 داشتم با اون گل گل می کردم که پیرزن داد زد: «ای وای! بچه به دنیا اومد. پریدم پشت فرمون و زائو را رسوندم بخش زایمان. منتظر شدم بستریش کردن و دکتر نسخهشو نوشت. رفتم داروهاشو خریدم و دادم دست پیرزنه. اون خواست کرایه بده، اما قبول نکردم. ازم خواست آدرس خونه رو بدم تا بیاد از مادر تشکر کنه.
🌹این گذشت. مجید به منطقه رفت و به شهادت رسید. مراسم ختم او بود. گفتند، پیرزنی با دسته گل و شیرینی که همراه داشته، جلوی در حیاط غش کرده. هیچ کس او را نمی شناخت. با آب قند و گلاب و کاه گل به هوشش آوردیم. خیلی گریه کرد و قصهی آن روز را تعریف کرد. گفت: «هر چه اصرار کردم، کرایه شو بگیره، قبول نکرد و خواست عوضش برای پیروزی رزمنده ها دعا کنم».
"شهید مجید سعادت دوست"
✍راوی : پدر شهید
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹فردای عید غدیر بود. قرار بود قبل از اعزام مجددش و رفتن به ماموریت به کارهای اداری و غیر اداریش بپردازد و سر و سامانش بدهد.
مدتی در اتاق مشغول بودم. جانمازش مانند همیشه رو به قبله باز بود.بلند شدم و بیرون رفتم. چشمهایم از تعجب گرد شد؛ حاج آقا جلوی در فریزر بود و مشغول تمیز کردن آن.
گفتم : مگه شما بیرون نبودید؟کی آمدین من متوجه نشدم؟! چرا زحمت می کشید؟
🌹نگذاشت حرفم را ادامه بدهم؛ لبخندی زد و گفت: دیدم کمرت درد می کند گفتم قبل از رفتن دستی به این فریزر بکشم شما اذیت نشی...
"شهید حاج حسین همدانی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
🌹پيام من به امت حزب الله اين است که قدر رهبر انقلاب را بدانيد و با عمل به گفتارش که نشات گرفته از نداهای آسمانی است او را ياری نمائيد. و امت حزب الله هميشه در نماز جمعه شرکت نمائيد و ائمه جمعه را ياري كنيد و در دعاي كميل و مساجد را پر كنيد و نماز بخوانيد و روزه بگيريد.
🌹از شما ميخواهم که حجاب اسلامی را در هر جا که هستيد رعايت کنيد چون حجاب زينت زن است و با حفظ حجابتان مشتی میزنيد بر دهان ياوهگويان شرق و غرب و منافقين داخلی.
"شهید رمضانعلی اسلامی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab