eitaa logo
با شهدا گم نمی شویم
3.1هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
2هزار ویدیو
56 فایل
#شهدا امامزادگان عشقند كه مزارشان زيارتگاه اهل يقين است. آنها همچون ستارگانی هستند که می توان با آنها راه را پیدا کرد. ارتباط با مدیر کانال: @bonyan_marsoos ادمین تبادل: @basir114 ادمین تبلیغات: @K48MM80O59
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹مردم روزهای پر از بیم و امیدی را پشت سر می گذاشتند. 🌹امام خمینی(ره) تصمیم گرفته بودند که به ایران بازگردند و کنار امت فداکار خود به مبارزه ادامه دهند. ولی دشمنان فرودگاهها را بسته بودند و امکان بازگشت ایشان به وطن نبود. 🌹غلامرضا آن زمان ده ساله بود. یادم هست شبی کناری نشسته بود و در حالی که اشک بر پهنای صورتش جاری بود، شعار می داد: «وای به حالت بختیار، اگر امام فردا نیاد». "شهید غلامرضا مزدستان" ✍راوی: پدر شهید @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهید فردی وظیفه شناس بودن بطوری که هنگام مرخصی مایحتاج پاسگاه را خودشان تهیه می کردند، در تمام مدت زندگی مشترکم با ایشان هرگز ندیدم که کم کاری کنند و وجدان کاری زیادی داشتند آنقدر که سربازانشان را مثل فرزندانشان می دانستند و در مقابل ایشان احساس دین می کردند. 🌹در ابتدا سمت معاونت فرماندهی را برعهده داشتند اما بعد از چند سال و به سبب خوش خدمتی و احساس مسئولیتی که همیشه در زندگی و علی الخصوص کار داشتند به سمت فرماندهی رسیدند اما برخلاف دیگران که از ترفیع رتبه خوشحال می شوند ایشان نگران بود و همیشه می گفت مسئولیت من بیشتر شده و بایستی بیشتر تلاش کنم و در پیشگاه خداوند و خلق خدا جوابگو باشم . ✍راوی همسر شهید "شهید فریبرز سهیلی" @Sedaye_Engelab
🌹 چه شد اى دل، که در این راه رفته‏ جواز وصل را بى ما گرفتند مگر مردان غریبى میپسندند غریبانه ره دریا گرفتند! ⭐️🌙 شادی روح شهدا والا مقام " شهید سید محمد صنیع خانی" فاتحه و صلواتی هدیه کنیم. عاقبت همتون ختم بخیر وشهادت ان شاءالله. @Sedaye_Enghelab
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم امام علی علیه السلام: 🌹رَأْيُ الشَّيْخِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ انديشه پير در نزد من از تلاش جوان خوشايندتر است 📚 نهج البلاغه؛ حکمت ۸۶ @Sedaye_Enghelab
🌹بسیار بخشنده بود. وقتی مشکلات مالی دیگران را می دید، نمی توانست از کنارشان بگذرد. یادم هست تلویزیون رنگی منزلش را فروخت تا هزینه ی ازدواج فرد نیاز مندی را تأمین کند 🌹قبل از اینکه به عضویت سپاه درآید، خیاطی می کرد. بسیار اتفاق افتاده بود که از افراد ضعیف و کم درآمد اجرت نمی گرفت. "شهید حسن حسنخانی" ✍راوی: والدین شهید @Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام خامنه ای: من در زندگی امیرالمؤمنین علیه السلام که نگاه کردم.دیدم هیچکس مثل نیست، یعنی از صحابه ی رسول الله هیچکس نقش عمار یاسر را در طول این مدت نداشت. هر وقت برای امیرالمؤمنین یک مشکل ذهنی در مورد اصحاب پیش آمد، یعنی در یک گوشه شبهه ای پیدا شد، زبان این مرد، مثل سیف قاطع جلو رفت و قضیه را حل کرد. باید مثل هوشیار بود و فهمید که وظیفه چیست. 🏴نهم صفر عمار یاسر در سال ۳۷ هجری قمری @Sedaye_Enghelab
🌹عزيزان و دوستان! در اين نبرد تنها كساني مي‌توانند به درجه‌ ي رفيع شهادت نايل آيند كه در نزد خدا حب و منزلتي داشته باشند. اگر احياناً بنده نيز چنين منزلتي را به لطف خدا پيدا كردم، بر تمامي شماست كه مثل هميشه خوشحال باشيد، چون به گفته ‌ي امام امت «مكتبي كه شهادت دارد، اسارت ندارد» ما بايد به اين شعار خود كه هميشه مي‌گفتيم: «يا ليتنا كنا معك فافوز فوزاً عظيماً»، جامه‌ ي عمل بپوشانيم. 🌹مرد آن نيست كه در بستر خود بميرد، مرد آن است كه در ميدان جنگ به لقاء الله بپيوندد و اين را بايد بدانيم كه از هر قطره‌ ي خون شهيدي هزاران قهرمان مي‌رويد . راه اين شهيدان را ادامه دهيد تا بتوانيم به زودي حكومت مهدي(عج) را در روي زمين مستقر گردانيم. "شهید اصغر قویدل قلعه" @Sedaye_Engelab
🌹امام خمینی (ره) در فرانسه اقامت داشتند. 🌹یک روز صبح که کریم چشم باز کرد، گفت: «دیشب خواب دیدم یه سید نورانی سوار بر اسبی سفید تو آسمون پرواز می کنه و اعلامیه میریزه. من دویدم و اعلامیه ها رو برداشتم. به هر کدوم که نگاه می کردم، ورق قرآنی بود». 🌹 گفتم:تعبير خوابت اینه که إن شاءالله امام به زودی به ایران میان و اعلامیه ها و فرامین ایشان در حکم آیه های قرآنی و لازم الاجراست». "شهید کریم اندرابی" ✍راوی: پدر شهید @Sedaye_Enghelab
🌹  اوایل که او را نمی شناختند هرجا می رفت می گفت: ازطرف بخشداری آمده ام برای کمک؛ نمی گفت بخشدارم!شریک  غم و شادی مردم بود و تا حد ممکن در مراسماتشان شرکت می کرد.با روستایی ها، رابطه برادری داشت نه اداری. حتی بچه های کوچک او را می شناختند و دوستش داشتند.در بخشداری یک تیم پا به کار داشت که صبح ها بدنبال انجام کارهای اداری و جذب امکانات در فرمانداری و ادارات بودند و شب ها می نشستند پای صحبت و درد دل مردم منطقه. از این نشست و برخاست ها، برنامه توسعه منطقه را نوشتند.از کاشت تا برداشت و حتی بازاریابی برای فروش محصول کشاورزان در کنارشان بود. مثل یک کارگر، محصول کشاورزان را به دوش می کشید تا هزینه کمتری کنند.آن روز هم  بخاطر همراهی با خانواده ای که قصد اثاث کشی داشتند در بخشداری مانده بود. حوالی ساعت ۵ عصر بود که صدای انفجاری او را به محوطه بخشداری کشاند. در حین کمک به همکار آسیب دیده اش بود که با انفجار خمپاره ای، به شدت زخمی شد و در بیمارستان آیت الله طالقانی آبادان به یاران شهیدش پیوست. "شهیدمحمدباقر دورقی زاده" @Sedaye_Enghelab