#دستنوشته 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 ♦️هم نشینی خدایی؛ شهیدی حسینی! 💠 از ثمرات پربار مجالس ذکر اهل بیت علیهم السلام و هیئات حسینی این است که شما در هم نشینی و ملاقات با دوستان و محبّین اهل بیت علیهم السلام، رفیقان سلوکی و برادران جانی زیادی پیدا خواهید کرد. چشیدن طعم شیرین اخوّت های تحت خیمه ی سیدالشهداء سلام الله علیه و زیر علم ابالفضل العباس علیه السلام، آب زلالی است که خنکای آن را فقط صاحبان این تجربه ناب درک می کنند. اگر امام صادق علیه السلام امر فرموده است که 《تذاکروا و تلاقوا》 مراد فقط احیای امر اهل بیت علیهم السلام از این ملاقات ها و هم نشینی ها و جلسات نبوده است. آنها به حکمت بالغه الهی می دانند که انسان تشنه ی محبت کردن و محبت دیدن است و رفافت ها و هم نشینی های خارج از حلقه ی انس و ذکر حسینی همه بر باد فنا است. پایدارترین، عمیق ترین، خالصانه ترین و عاشقانه ترین رفاقت ها و همراهی ها هم فقط در قالب اخوت های ایمانی زیر علم حسینی شکل می گیرد. این از برکات الهی است که شاید در هیئات حسینی نتوان با همه ی محفل نشینان و میهمانان و خادمان، برادری و رفاقت آنچنانی برقرار کرد، ولی همه هم نشین و مانوس یکدیگراند و قلب و روحت با همه ی آنها به وسیله ی "حسین حسین" گفتن های یک صدا و یک نوا متصل می شود. حتی آنهایی که چندین بار و یا حتی یک بار در هیئت همراه تو گریه کردند و سینه زدند، ناخودآگاه به او گره عاطفی خواهی خورد و اگر زمانی و مکانی دیگر آنها رو ببینی گویی سالها برادرت و انیست و همدمت بوده است. 🔸 قصه ی شهید مهدی لطفی - از بچه های هیئت ما که دیروز در سوریه به دست صهیونیست ها شهید شد - برای من این گونه است. حشر و نشر و رفاقتی با ایشان نداشتم، اما خوب یادم است اولین بار که ایشان را دیدم و حتی بعدها که تصاویر روایتگری ایشان در سفرهای هر ساله ی هیئت به جنوب را می دیدم، چهره ی منوّرش عجیب منِ غافل را یاد خدا می انداخت. شهید مهدی، مصداق کامل هم نشینی بود که باید با دیدنش یاد خدا افتاد. با دیدنش آنچنان از حس و شور برادری لبریز می شدم و به این جوانمرد دلاور هم هیئتی خویش می بالیدم که گویی همه ی شب ها و روزهایم را با او می گذرانم. از این نظیر هم نشین های خدایی و برادرهای باصفا در حلقات ذکر حسینی کم نیستند. هر چند که شهیدان گل معطر و سرسبد این مجالس اند، چه وقتی که حیات مادی دارند و چه آن وقتی که پیمانه ی وجود باصفایشان از رزق حیات عندالربّی لبریز می گردد. حیاتی که ما درک نمی کنیم چیست و چگونه است؟! #کلامکم_نور #مبانی‌و‌مسائل_انقلاب_اسلامی ▪️ابوالفضل محمّدی @alfalagh

#دستنوشته فرزند شهید فرقانی 🔰درباره شهید محمدمهدی لطفی نیاسر یادمه اولین باری را که مهدی لطفی را دیدم در قامت یک شهید زنده با لباس #سبز_پاسداری و آن آرم زیبای #سپاه بروی سینه در اردوی جنوب(میهمانی شهیدان) دبیرستان مان (شاهد صاحب الزمان(عج) همراه حاج احمد پناهیان به عنوان #راویی که اطلاعات عملیات های یادمان های مناطق دفاع مقدس رو ارائه میداد اشراف کامل و بیان گویا انگار از خود بچه های جبهه و جنگ بود و گویا از خود بهشت آمده بود دیدن چهره اش ما را یاد پدران مان می انداخت دوست داشتنی و گرم حتی حالت ایستادنش صحبت کردنش صدای آرام و متین همه مات و خیره به چهره اش حسین از همه خیره تر بعد از اینکه روایتش تمام شد بچه ها دور هم جمع شده بودیم یکی از بچه ها گفت: حسین این راوی چقدر شبیه پدرته حسین گفت: آره وقتی چشمم به چهره اش افتاد دلم هوری ریخت انگار واقعا بابا از بهشت اومده بود خیلی خیلی شبیه شهدا بود مخصوصا شهید #اسماعیل صادقی معلوم بود که بهشتیه و معلوم بود که از جنس شهداس فقط اومده بود چند صباحی بین ما باشه و برگرده و حالا قراره برگرده پیش رفقاش توی گلزار شهدا پیش بابای #حسین #شهید_مهدی_لطفی #شهید_اسماعیل_صادقی @mohebbin_net