11.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌چقدر #میثم_مطیعی را مسخره کردند و به او تکه انداختند. باشد. امام ما گفت ما با تمدن فاسد غرب در تمام جهان در #جنگ هستیم و آنها که سرباز جبهه انقلاب هستند می فهمند انقلاب اسلامی چه فتوحاتی دارد ولو در #تایلند. حالا اگر چه دشمن در کف خیابان تهران نفوذ کرده باشد. جنگ است . جنگ
📌یکی از مایزهای جبهه بندی آینده در انقلاب نوع مواجهه با #اصلاح_طلبان است.در این مقطع یکی از آن مواردِ مواجهه اینست : توافق تاکتیکی و عدم #وفاق راهبردی
14.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌پیش بینی سی سال پیش امام خامنه ای :«این است ردِّ پنجه خونینِ ننگینِ #صهیونیسم بر صحنه سیاست دنیا که مظهرش هم امریکاست. البته بدانید که اینگونه نخواهد ماند.اگر در آینده انقلابی در کشور ایالات متّحده #امریکا فرض و تصوّر شود، شروع این انقلاب اینگونه خواهد بود که مردم امریکا میریزند و
صهیونیستهای امریکا را - که امروز بر سراسر وجود آن کشور مسلّطند - تکّه تکّه میکنند. «وانّ ربّک لبالمرصاد»»۱۳۷۴/۰۸/۱۷ بیانات رهبری
بسم الله الرّحمن الرّحیم
رفتار اثرگذار شهید مطهری
🔹حاج حسن مطهری برادر استاد میگوید: تابستان سال ۱۳۳۹ بود. شهید مطهری یک هفته در فریمان بودند و می خواستند به مشهد بروند. من با یکی دیگر از اقوام رفتیم ببینیم ماشین هست یا نه. یک تاکسی برای مشهد ایستاده بود که راننده اش یک پایش میلنگید و به «محمد لنگ» معروف بود. گفتم یک نفر جا دارید؟ گفت: بله. زود بیایید میخواهیم حرکت کنیم. دو زن و یک مرد هم عقب نشسته بودند.
🔹من آمدم منزل و با شهید مطهری به آنجا رفتیم. به آقای مطهری اشاره کردم و به راننده گفتم: مسافر مشهد ایشان است. تا این جمله را گفتم، با لهجه غلیظ فریمانی و با تعجب گفت: «اوه! آخوند برای ما آوردی؟! آخوند آمد و نیامد دارد! اگر آخوند سوار کنم یا ماشینم چپ میکند یا موتورش میسوزد!». بلافاصله پشت ماشین نشست و رفت.
🔹من و فرد همراهم که خیلی عصبانی شده بودیم، سریع سوار جیپمان شدیم و تعقیبش کردیم. وقتی به پمپ بنزین رسید، تا از ماشین پیاده شد من از پشت سر او را گرفتم و فرد همراه من به او ضربهای زد. راننده بنزین نزد و از همانجا به شهربانی رفت تا از ما شکایت کند.
🔹ما هم برگشتیم و رفتیم جای اول که آقای مطهری در آنجا منتظرمان مانده بود. ایشان تا ما را دید گفت: کجا رفتید؟ دعوا کردید؟ گفتیم: دیدید که چه گفت. آقای مطهری گفت: ما اینقدر در تهران از این حرفها میشنویم ولی هیچ اعتنایی نمیکنیم.
🔹ما درباره اتفاقاتی که افتاده بود چیزی به ایشان نگفتیم. بعد که به منزل رفتیم از شهربانی دنبال ما آمدند. یک افسر آنجا بود که از شانس ما فردی مذهبی بود. با عصبانیت به ما گفت: چرا او را زدید؟ جریان را گفتیم. افسر شهربانی به راننده گفت: این حرفها چیست که ماشینم با سوار کردن آخوند چپ میکند؟ تو باید هر مسافری را با هر تیپ و مرامی سوار کنی. آخوند باشد یا ارمنی! چرا این حرف را زدی؟
🔹در این بین مرحوم مطهری که از جریان باخبر شده بود، آمد و از راننده عذرخواهی کرد. افسر نگهبان به راننده گفت: برو صورتت را بشوی و رضایت بده. افسر نگهبان از ما هم پرسید: شما هم شکایت دارید؟ گفتیم: بله. وقتی راننده دید که مأمور شهربانی خیلی طرف او را نمیگیرد، از شکایت منصرف شد. مرحوم مطهری صورتش را بوسید و عذرخواهی کرد و بعد راننده رضایت داد. ما هم رضایت دادیم.
🔹بعد افسر شهربانی به راننده گفت: برو و این آقا را به مشهد ببر. گفت: نه، نمیبرم. اینها این بلا را سر من آوردهاند حالا من این آقا را سوار ماشینم کنم؟! افسر گفت: نمیبری؟ گفت: نه. گفت: پس دیگر حق نداری در این خط کار کنی. راننده وقتی این را شنید مجبور شد که آقای مطهری را سوار ماشینش کند و به مشهد ببرد.
🔹ما به برادرمان گفتیم حالا که این جریانات پیش آمده شما با این ماشین نرو. ممکن است اتفاقی بیفتد یا دوباره اهانتی به شما بشود که ایشان قبول نکرد و گفت: نه، میروم. مشکلی پیش نمیآید.
🔹ده، پانزده روز بعد میخواستم به مشهد بروم. دیدم همان راننده آنجا نشسته است. تا چشمش به من افتاد من را صدا زد و گفت: بیا کارَت دارم. با خودم گفتم: حتما میخواهد تلافی کند. راننده گفت: آن آقایی که آن روز آوردی و سوار ماشین ما کردی، که بود؟ گفتم: برادرم بود. گفت: باز هم به فریمان میآید؟ گفتم: تابستانها میآید.
🔹گفت: میخواهم دهانش را ببوسم، پایش را ببوسم. من بچه مسلمان هستم ولی از مسلمانی هیچ سرم نمیشود. ۴۵ سال از عمرم گذشته، نه نماز خواندهام، نه روزه گرفتهام و همه نوع عیاشی هم کردهام. ولی نمیدانم این آقا در راه مشهد با من چه کار کرد که مرا از این رو به آن رو کرد. گفتم: چطور؟ گفت: تا مشهد برای من صحبت کرد و مرا از این رو به آن رو کرد.
🔹بعد از چند روز زنگ زدم به برادرم و جریان را پرسیدم. شهید مطهری گفتند: ما که سوار تاکسی شدیم سر صحبت را با راننده باز کردم. اول که رویش را آن طرف کرده بود و اعتنا نمیکرد. کمکم که صحبت میکردم به حرفهایم توجه میکرد و نرمتر شد و به من نگاه میکرد. مدتی که گذشت به حرفهایم گوش میکرد.
🔹به مشهد که رسیدیم، میخواستم با بقیه مسافرها پیاده شوم ولی او نگذاشت و گفت: حاج آقا بشین با شما کار دارم. نمیدانم چه اتفاقی افتاده، من حالت دیگری پیدا کردهام. صحبتهای شما اینقدر در من اثر کرده که نمیدانم چه کار کنم. حالا میخواهم بروم حرم امام رضا(ع) توبه کنم اما بلد نیستم. چه کار کنم؟ به او گفتم: برو به امام رضا(ع) بگو از این تاریخ من همه گناهانم را کنار گذاشتم و میخواهم روزه بگیرم و نماز بخوانم.
🔹بعد آقای مطهری پشت تلفن گفتند: شرش را شما به پا کردید، خیرش برای این بنده خدا بود!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیرگیری ساینا از جک اس ۵😂
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥شاید باورتون نشه ولی این یه شهرک واسه میلیاردراست تو قلب شمال ایران
📌یک محکوم زندانی سیاسی که معمولاً با همسر جانش دیدار دارد و چند وقت یکبار یک بیانیه تند و تیز از درون زندان علیه رهبری و نظام منتشر میکند و باز هم فریاد وا آزادیا میدهد، خودش را جای مردم گذاشته و فرمایش فرموده «مردم دیگر ترسشان ریخته است» نخیر آقا جان شما ترستان نریخته بلکه «در دیزی باز است»
#فتنه
مجازات سخت.mp3
2.7M
🎧 سرلشکر سلامی: صهیونیستها فکر نکنند که زدند و گریختند، آنها حتما ضربه میخورند و نمیتوانند بگریزند
🔹کابوس عمل قطعی #ایران صهیونیستها را شب و روز میلرزاند. صهیونیستها طعم تلخ انتقام از شرارتهایشان را خواهند چشید و خواهند دید که کی، کجا و چگونه.
🔹حتما متفاوت عمل خواهد شد و این معما زمانی برای همه حل میشود.
🔹صهیونیستها درسهای بزرگی خواهند آموخت و عبرت خواهند گرفت که دیگر با دم شیر بازی نکنند.
#مجازات_سخت