4_5963031086509331269.mp3
4.5M
𝑗ℴ𝔧ꪀ⇘
╔═══•••|🎵|•••═══╗
❥@ShabgardtanAAA ❥
╚══•ೋ🎙 ═♥♥
👈 کانال شبگرد تنها 🍂🍁
╚═══•••|🎶|•••═══╝
🌹🍃
پیرمرد خوش برخورد و دوست داشتنی ای هر از گاهی برای فروش اسباب و اثاثیه به عتیقه فروشی مراجعه می کرد. یک روز زن عتیقه فروش پس از خروج پیرمرد از مغازه به همسرش می گوید: دلم می خواست به پیرمرد بگویم چقدر انسان خوش برخورد و نازنینی است و چقدر از دیدنش روحیه پیدا می کنم. عتیقه فروش پاسخ می دهد: حق با توست. این دفعه که آمد، به او بگو.تابستان سال بعد، دختر جوانی وارد عتیقه فروشی می شود و پس از معرفی خود به عنوان دختر همان پیرمرد خوش برخورد اظهار می دارد که پدرش چندی پیش دار فانی را وداع گفته است. زن عتیقه فروش، آخرین گفت و گوی خود و همسرش را پس از خروج پیرمرد از مغازه برای او تعریف می کند. دختر بغض میکند و میگوید : ای کاش این را به او می گفتید چون خیلی در روحیه اش تاثیر می گذاشت. آخرآدمی بود که نیاز داشت اطمینان حاصل کند که دوستش دارند. عتیقه فروش بعدها می گفت: از آن روز به بعد، هر حرکت یا جنبه ای از مردم را که به نظرم خوب و خوشایند می آید، به آنها ابراز می دارم. چون امکان دارد که فرصت دیگری برایم مقدورنباشد.
╭────➺𓆩شبگردتنها
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥❥@ShabgardtanAAA❥❥
نشناخته را محرم اسرار نکن
قفل دل خودبرهمه کس باز نکن
در قلک دل برای آینده ی خویش
جز عشق خداهیچ پس انداز نکن
╭────➺𓆩شبگردتنها
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥❥@ShabgardtanAAA❥❥
خدا نکند
انسانی از خوب بودنش خسته بشود،
آدمی بشود که مهربانیش
هربار نگران و آزرده خاطرش کرده …
چرا که آن وقت است
که می ماند بلاتکلیف،
نه بد بودن را بلد است،
و نه توان خوب ماندنش است،
آن وقت است که میگریزد…
هجرت از دنیای آدم ها،
به خلوتی که درونش پوچِ پوچ است.
سکوتی که قالبش تنهایی است،
که خود خواسته نبوده
و لذت بخش نیست…
╭────➺𓆩شبگردتنها
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥❥@ShabgardtanAAA❥❥
ماجرای_ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ_حافظ
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ "ﺣﺎﻓﻆ" از دنیا میرود، ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺑﺎﺯار ﺑﻪ ﻓﺘﻮﺍﯼ ﻣﻔﺘﯽ ﺷﻬﺮ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ میریزند ﻭ "ﻣﺎﻧﻊ" ﺩﻓﻦ ﺟﺴﺪ "ﺷﺎﻋﺮ" ﺩﺭ "ﻣﺼﻼﯼ ﺷﻬﺮ" ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ،.به این ﺩﻟﯿﻞ ﮐﻪ ﺍﻭ "ﺷﺮﺍﺏﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺑﯽﺩﯾﻦ" ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ."ﻓﺮﻫﯿﺨﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪﺍﻥ" ﺷﻬﺮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ برمیخیزند.ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﮕﻮ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺯﯾﺎﺩ، ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯿﺎﻥ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ میدهد ﮐﻪ "ﮐﺘﺎﺏ" ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ "ﻓﺎﻝ" ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ.ﮐﺘﺎﺏ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺩﺳﺖﮐﻮﺩﮐﯽ میدهند ﻭﺍﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ میکند ﻭ ﺍﯾﻦ "ﻏﺰﻝ" ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ میشود:ﻋﯿﺐ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﻣﮑﻦ ﺍﯼ ﺯﺍﻫﺪ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﺳﺮﺷﺖﮐﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﮔﺮﺍﻥ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻮﺷﺖﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﮑﻢ ﻭ ﮔﺮ ﺑﺪ ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺵﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﺩِﺭﻭَﺩ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﮐﺎﺭ ﮐﻪ ﮐﺸﺖﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻃﺎﻟﺐ ﯾﺎﺭﻧﺪ ﭼﻪ ﻫﺸﯿﺎﺭ ﻭ ﭼﻪ ﻣﺴﺖﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﭼﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﭼﻪ ﮐﻨﺸﺖﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ "ﺣﯿﺮﺕ ﺯﺩﻩ" میشوند ﻭ ﺳﺮﻫﺎ ﺭﺍ به ﺰﯾﺮ میافکنند، ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻓﻦ پیکر حافظ انجام میشود.
"ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺎﻓﻆ ﻟﺴﺎﻥ ﺍﻟﻐﯿﺐ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﺪ."
╭────➺𓆩شبگردتنها
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥❥@ShabgardtanAAA❥❥
8.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جا مانده است
چیزی جایی
که هیچگاه دیگر هیچ چیز
جایش را
پر نخواهد کرد
نه موهای سیاه و
نه دندان های سفید…
حسین پناهی
╭────➺𓆩شبگردتنها
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥❥@ShabgardtanAAA❥❥