کره الاغ بازیگوش.mp3
3.96M
قصه_کودکانه
یه قصه شیرین😍
برای کودک دلبند شما🥰
╭────➺𓆩شبگردتنها
╰─────────🌹───
〰🌸🎀🌸〰
@Shabgardtanhaaaa❥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهم نیست چقدر شب تاریڪ است
خورشیددوباره طلوع خواهد ڪرد
مهم نیست چقدر اندوهت عمیق است
دلت ڪه به نور خدا روشن باشد
قلبت دوباره لبخنـد خـواهد زد
شبتون بخیر و پر از آرامش
╭────➺𓆩شبگردتنها
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥@Shabgardtanhaaaa❥❥
╭────➺𓆩شبگردتنها
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥@Shabgardtanhaaaa❥❥
550_56718743832711.mp3
2.75M
𝑗ℴ𝔧ꪀ⇘
╔═══•••|🎵|•••═══╗
@Shabgardtanhaaaa ❥
╚══•ೋ🎙 ═
👈 کانال شبگرد تنها
╚═══•••|🎶|•••═══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یلدای یکایک همراهان گرانقدرومدیران گرامی مبارک باد🌹🌹🌹🌹
╭────➺𓆩شبگردتنها𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥@Shabgardtanhaaaa❥❥
آسمانی پر از ستاره ، دشتی پر از گل ،
تقدیم به عزیزی که بهشت زیر پایش جا داردبه مادر خوبم …که مهرش تا ابد در دلم جای دارد ...
╭────➺𓆩شبگردتنها𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥@Shabgardtanhaaaa❥❥
19.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
╭────➺𓆩شبگردتنها𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥@Shabgardtanhaaaa❥❥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╭────➺𓆩شبگردتنها𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥@Shabgardtanhaaaa❥❥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زن واژه ای است دو حرفی .........
╭────➺𓆩شبگردتنها𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥@Shabgardtanhaaaa❥❥
قسمت85تقدیر
فقط 35سالم بود که شوهرم مردوبعد زن دوم برادرشوهر22ساله ام شدم
فوری گوشی رو برداشتم ببینم چکار کرده دیدم یه پیام طولانی به منصور داده و گفته بابای بچم محسنه ...من نمیتونم از بچه بگذرم و میخوام عقد محسن شم ...لطفا بیا همه چیز رو تموم کنیم !هنگ کردم !بابام واقعا دشمن من شده بود و یک دقیقه نرسید منصور زنگ زد !و بابام گفت دقیقا باید همین حرفارو تایید کنی !گفتم نمیکنم...من میخوام با منصور باشم ...۳۵ سالمه دیگه تو نمیتونی منو بدبخت کنی که بابام گفت پس باشه ...امروز جلوی چشمات مامان عزیزت میمیره بعدم رفت سراغ مامانم و افتاد به جووووونشش ازترس گوشی ا. دستام افتادن !مامانم در حالی که دااااد میزد و گریه میکرد و ضجه میزد بهم گفت مبادا مهسا کاری که بابات گفت رو بکنی !... نکن من تحمل میکنم!من که هول شده بودم وقدرت انجام هیچ کاریونداشتم یهو به خودم اومدم دیدم که مامانم چیزی نمونده که از حال بره با همون دستایی که میلرزیدند گوشیمو برداشتم و گفتم
مامانمو ...مامانمو ول کن باشه... باشه حلش میکنم !که بابام از کنار مامانم اومد کنار.گوشیو جواب دادم صدای بغض آلوده منصور رو شنیدم:مهسا الهی من قربونت برم ...این پیام چی بوده ؟...بابات مجبورررت کرده اره؟...آماده شو میام دنبالت!... دلم میلرزید دوست داشتم فریاد بزنم که آره بابام مجبورم کرده ولی نمیتونستم!
با تته پته گفتم نه ...نه چرا بابام مجبورم کنه ...من تصمیمم رو گرفتم میخوام با محسن و بچه ام زندگی کنم !منصور عصبی شد و گفت مهسا چی میگی !؟با صدایی که میلرزززید گفتم تصمیمو گررر...فتم ...ول کن !
منصور یه لحظه مکث کرد و بابام از اینکه کارشو تموم کرده بود یه نیشخند زدمیخواستم از منصور خدا حافظی کنم و گوشی رو قطع کنم که یهو منصور گفت باشه مهسا تصمیمت رو قبول میکنم و خودش گوشی رو قطع کرد!
╭────➺𓆩شبگردتنها𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥@Shabgardtanhaaaa❥❥
قسمت86تقدیر
فقط 35سالم بود که شوهرم مردوبعد زن دوم برادرشوهر22ساله ام شدم
وقتی این جمله رو از منصور شنیدم انگار کل غم و ماتم های دنیا روی دلم نشست!گوشی رو انداختم و گفتم خب ؟...راحت شدی ؟اره؟بابام گفت فقط زود گو.رتو گم کن از خونه ام برو بیرون !...هیچ لباسیم نمیتونی ببری !... حتی گوشیتم حق نداری ببری !... یه وقت فکر نکنی میتونی بری پیش منصور!...بری پیش منصور حتی اگر بیای مامانتم ببری پیداتون میکنم و براتون روزگار نمیزارم !
بابام اینارو گفت و بعد رفت شناسنامه ام رو پیدا کرد و آورد داد بهم و گفت برو عقد محسن شو !...زن منصور که اجازه نمیدم بشی !...باید بری زن محسن شی و کل عمرت با حصرت و سختسختی بگذره!لبام رو محکم بهم فشردم و دستام رو مشت کرده بودم حر.صیو که از بابام داشتم میخواستم اینجوری خالی کنم همینجوری وایساده بودم که بابام گفت چرانمیری ؟...گمممشو دیگه!
گفتم آخه... آخه مامان حالش خوب نیس !...بزار بهش برسم بعد میرم!
که بابام اومد و موهاااام رو توی دستاش گرفت و گفت اگه نری حال مامانت بدتر ار اینام میشه.هرجور بود خودمو از دست بابام خلاص کردم و با گریه به سمت در دویدم !من داشتم رها میکردم زندگیموبچگیموخونه امو...مامانمو...همشو داشتم ول میکردم و رفتم !داشتم امیدمون ول میکردم.سریع از در زدم بیرون و رفتم سر کوچه هیچ پول و گوشی و لباسی همراهم نبود.نمیدونستم چکار کنم!که یهو یه صدا رو پشتم شنیدم :
╭────➺𓆩شبگردتنها𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥@Shabgardtanhaaaa❥❥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمرتون صد شب يلدا🍉
دلتون قدر يه دنيا❤️
توي اين شبهاي سرما🌨🌨
يادتون هميشه با ما😊
دل خوش باشه نصيبت❤️
غم بمونه واسه فردا🙋
یلدا مبارك🍎
╭────➺𓆩شبگردتنها𝒋𝒐𝒊𝒏☟︎︎︎
╰─────────🌹───
〰〰🌸🎀🌸〰〰
❥@Shabgardtanhaaaa❥❥