🕊 با صدای اذان از سر سفره بلند شد.گفتند: غذات سرد میشه....
گفت: نه! میرم نماز و گرنه غذای روحم سرد میشه
#شهید_محمود_شهبازی🕊🌹
شادی روح مطهرشان صلوات🌷
🌷@ShahadatNameOshagh
🕊 من اصلا بخاطر امام زمان(عج) بچه دار شدم. من هم نباشم، مطمئنم آقا حواسشان به بچه های من هست. تکلیف الان من جنگیدن با دشمن است.
🌹خدایا شکر می گویم تو را که محبت و ولایت رهبر عزیزمان امام خامنه ای را به دل و روح و جان من هدیه کردی تا در شعاع این محبت و ولایت الهی راه حقیقی تو را شناخته و از گمراهی در امان باشم
#شهید_اسدالله_ابراهیمی🕊
شادی روح مطهر جمیع شهدا صلوات🌹
🌷@ShahadatNameOshagh
📖 السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ المُرتَجیٰ لِإزالَهِ الجَورِ وَالعُدوانِ...
▫️سلام بر تو ای مولایی که همه مظلومان تاریخ به ظهور تو چشم دوخته اند.
سلام بر تو و بر روزی که درخت ستم و دشمنی را از ریشه خواهی خشکاند!
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
🌷@ShahadatNameOshagh
🕊 بار پروردگارا از تو می خواهم هر زمان كه صلاح دانستی شهید شوم . ضمن اینكه به تمام مقربانت قسمت می دهم كه مرگ در رختخواب را نصیبم نكنی و اگر شهادت نصیبم شد، بدنم تكه تكه شود كه در صحرای محشر شرمنده نباشم».
#شهید_حمید_عارف 🕊
شادی روح مطهر جمیع شهدا صلوات🌹
🌷@ShahadatNameOshagh
📖 السَّلاَمُ عَلَى الْحَقِّ الْجَدِيدِ...
▫️سلام بر آن حقیقتی که با ظهورش هرچه باطل است رنگ خواهد باخت و زمین و زمان را حیاتی نو خواهد بخشید.
📚 صحیفه مهدیه، زیارت پنجم حضرت بقیة الله، ص 631.
🌷@ShahadatNameOshagh
❣️ شهادت نامه ی عشاق❣️
🕊 ماجرای تحول شهید «احمدعلی نیری» به خاطر دوری از گناه
یک روز بهش گفتم من نمیدانم چرا توی این چند سال اخیر شما در معنویات رشد کردی .
می خواست بحث را عوض کند اما سوالم را تکرار کردم . گفتم حتما علتی داره ، گفت اگه طاقتش رو داری بشین تا برات بگم.
یه روز با رفقای محل وبچه های مسجد رفته بودیم دماوند. همه مشغول بازی بودند یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو کتری روآب کن بیار…
منم راه افتادم راه زیاد بود کم کم صدای آب به گوش رسید . از بین بوته ها به رودخانه نزدیک شدم.تا چشمم به رودخانه افتاد ، یه دفعه سرم را انداختم پایین و همان جا نشستم بدنم شروع کرد به لرزیدن نمیدانستم چه کار کنم .
همان جا پشت درخت مخفی شدم …می توانستم به راحتی گناه بزرگی انجام دهم.
پشت آن درخت وکنار رودخانه چندین دخترجوان مشغول شنا بودن .همان جا خدا را صدا زدم و گفتم خدایا کمک کن
خدایا الان شیطان به شدت من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی شوداما خدایا من به خاطر تو از این گناه می گذرم.
کتری خالی را برداشتم از جایی دیگر آب تهیه کردم ورفتم پیش بچه ها و مشغول درست کردن آتش شدم
به سختی آتش را آماده کردم و خیلی دود توی چشمم رفت و اشکم جاری بود ، یادم افتاد حاج آقا گفته بود هرکس برای خداگریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهدداشت.
گفتم ازین به بعد برای خدا گریه میکنم حالم منقلب بود و از آن امتحان سخت کنار رودخانه هنوز دگرگون بودم
واشک میریختم ومناجات می کردم خیلی باتوجه گفتم یا الله یا الله… به محض تکرار این عبارات صدایی شنیدم که از همه طرف شنیده میشد به
اطرافم نگاه کردم صدا از همه سنگریزه های بیابان و درختها و کوه می آمد!!!
همه می گفتند سبوح القدوس و ربنا الملائکه والروح…
از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد…
#شهید_احمدعلی_نیری 🕊
شادی روح مطهر جمیع شهدا صلوات🌹
🌷@ShahadatNameOshagh