eitaa logo
🕊|شهادت نامه|🕊
123 دنبال‌کننده
101 عکس
25 ویدیو
0 فایل
﷽ شهادت به خون و تیر و ترکش نیست،آن روز که خدااا را با همه چیز و در همه جا دیدیم و نشان دادیم،شهید شده ایم... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://harfeto.timefriend.net/16309692469387 میشنوم حرفاتون رو... ارتباط با ما @seyed_mostafa65
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پنجشنبه ست؛ شادی روح پاکِ سردار دل‌ها، شهدای عزیزمون، جمیعِ اموات،صلواتی همراه با سوره حمد قرائت کنیم. @ZendegiShohadayii
♥ • شھیدچمراݩ: 〖تنهاخوشێ‌من‌درآݩ‌اسٺ‌ڪہ رسالٺۍحسینۍدارم‌ ۅ‌بہ‌دنباڶِ‌علێ‌میرۅم‌وهنگامۍڪه شڪست‌ومرگ‌رادَرآغوۺ‌میڪشم دَرپاێ‌پرچمۍبزرگــ وَبه‌خاطرِ|رسالٺِ‌حسینۍ|بـه شـہٰادٺـ♥️°رسیده‌ام〗 🍃 @ZendegiShohadayii
کارتان‌ را‌ برای‌ خدا‌ نکنید برای‌ خدا‌ کار‌ کنید. تفاوتش‌ فقط‌ همین‌ اندازه‌ است که‌ ممکن‌ است‌ حسین‌ در‌ کربلا‌ باشد و‌ من‌ در‌ حالِ‌ کسب‌ علم‌ برای‌ رضای‌ خدا... أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌿 .شـہـدا.بـا.صـلـواتـ🌹 .بـچـہ.انـقـلابـ.بـاشـیـم✊🏻 @ZendegiShohadayii
🕊 •° گفتم: +ببینم توے دنیا چه آرزویے دارۍ؟ قدرۍ فکر کرد و گفٺ:🤔 -هیچے..! گفتم: +یعنی چے؟ مثلاً دلٺ نمی‌خواد یڪ کاره‌اۍ بشے، ادامه تحصیل بدۍ یا از این حرفها دیگہ..؟! -گفٺ:یھ آرزو دارم، از خدا خواستم تا سنم ڪمه و گناهم از این بیشتر نشده، شهید بشم…🙃🌱 💔 @ZendegiShohadayii
💌 🌹شهـــید مصطفی چمران: به شوخی به یڪی از دوستانم گفتم: من 22 ساعت متوالی خوابیده ام!! گفت:بدون غذاا؟؟! و همین سخن را به دوست دیگرم گفتم: گفت:بدون نماز؟؟!! و این گونه خدای هر ڪس را شناختم. @ZendegiShohadayii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بســمـ رب الشهـــــــــدا🕊
🍃 خـواهـرم وقتے ڪہ حجاب داری و در خیابان شهر قدم میزنے ؛یادتـ باشد مهدی‌فاطمہ بپـسنند؛ڪافیست نہ نامحـرمــ😌•~ مہدے {؏ج} پسند باش😇 @ZendegiShohadayii
~🕊 🌿💌 |°برای‌ اینکه‌ معشوقت‌ رو ‌همیشه‌ در‌ کنارت‌ احساس‌ کنۍ ‌باید‌ دائما‌ به‌ یادش‌ باشۍ.. با صلوات، با استغفار‌..°| ♥️🕊 @ZendegiShohadayii
🌷🌷 آن روز از سه راهی گذشتند! امروز در دو راهی مانده ایم! آن‌‌جا بود و ... این‌جا؛ "الذی فی صدور الناس" @ZendegiShohadayii
~🕊 🌴✨ در دانشگاه امام حسین(ع) هروقت همدیگر را می‌دیدیم، سلاممان رنگ خنده می‌گرفت. مصافحه می‌کردیم و یکدیگر را در آغوش می‌گرفتیم. عباس به شوخی در گوشی می‌گفت: «ایشالا شهید بشی، تیکه تیکه بشی!» من هم همین جمله را به خودش برمی‌گرداندم. همین جمله و این شوخی‌ها باعث می‌شد که لبخند بر چهره هر دوی ما نقش ببندد و خستگی هایمان برطرف شود. ✍🏻 به روایت همکار شهید ⊱⋅حسین جهانشاهی⋅⊰ ♥️🕊 @ZendegiShohadayii