مداحی_آنلاین_سیره_امام_هادی_حجت.mp3
5.22M
سیره #امام_هادی(ع)
آیت الله فاطمینیا رحمتاللهعلیه
#شهادت_امام_هادی(ع) 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗯برائت در سیره ی امام هادی علیه السلام...
#حجت_الاسلام_کاشانی
روضه امام هادی انصاریان.mp3
1.07M
السَّلاَمُ عَلَيْك ایها الهادی النقی🏴
#روضه #مرثیه
🎤#استاد_انصاریان
📝اثر سم در وجود امام هادی علیه السلام
ویژه #شهادت_امام_هادی
19.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽السلام علیک یا امام هادی علیه السلام 🏴
🎞 #ببینید
زمینه | حضرت هادی، گوشه حجره افتادی
🎙 حاج مهدی سلحشور
🤲اللهم عجل لولیک الفرج❤️
🥀 بسمه تعالی
*به نظرشما کدام شهید انسان را متحول می کند؟*
خیلی سخته
درسته؟
شهیدی که نشانی قبر خود را داد
**شهید حمید (حسین) عرب نژاد*
❤
شهیدی که قرض های شخص بدهکاری را بدون آنکه فرد بدهکار بداند پرداخت کرد.
*شهید سید مرتضی دادگر درمزاری*
💚
شهیدی که بدنش با اسیدهم از بین نرفت و پس از ۱۶ سال با پیکر سالم به میهن بازگشت
*شهید محمدرضا شفیعی*
❤
شهیدی که از بهشت برای فرزندش نامه نوشت
*شهید محمود رضا ساعتیان*
💚
شهیدی که عراقی ها برایش ختم گرفتند
*شهید عباس صابری*
❤
شهیدی که روز تولدش شهید شد
*شهید سید مجتبی علمدار*
💚
شهیدی که هرهفته مادرش را سر قبر صدا میزد
*شهید مستجاب الدعوه سید مهدی غزالی*
❤
شهیدی که لحظه خاک سپاریش خندید
*شهید علیرضا حقیقی*
💚
شهیدی که غرور امریکایی ها را شکست
*شهید نادر مهدوی*
❤
شهیدی که عکسش در اتاق رهبر است
*شهید هادی ثنایی مقدم ۱۵ ساله*
💚
شهیدی که پیکرش هنگام نبش قبر سالم بود
*شهید رخشانی از شهدای قبل از انقلاب که توسط ساواک شهید شد.*
❤
شهیدی که بعد از ده سال قبرش را نبش و تعمیر نموده و دیدند که بدنش کاملا سالم و حتی خون تازه از آن می آید.
*شهید عبدالنبی یحیایی اهل* شهر تنگ ارم دشتستان.
💚
شهیدی که سید حسن نصرالله سخنرانی خود را به نام او نامگذاری کرد
*شهید احمد علی یحیی*
❤
شهیدی که قبرش بوی گلاب میدهد
*شهید سیداحمد پلارک*
💚
شهیدی که پیکرش را کسی تحویل نگرفت
*شهید رجبعلی غلامی از افغانستان*
❤
شهیدی که سر بی تنش سخن گفت
*شهید علی اکبر دهقان*
💚
شهیدی که بخاطر فاش نکردن رمز بی سیم بدنش قطعه قطعه شد
*شهید بروجعلی شکری*
❤
شهیدی که با وجود اینکه بدنش به استخوان تبدیل شده بود.
اما پاهایش درون پوتین سالم بود
*شهید محمدحسین شیرزاد نیلساز*
💚
شهیدی که عاشورا متولد شد واربعین به شهادت رسید
*شهید مهدی خندان*
❤
شهیدی که با پیشانی بند *یاحسین شهید* به شهادت رسید و ایرانی بودنش محرز شد
از شهدای گمنام هستند
💚
شهیدی که بر بدنش عکس یک زن خالکوبی بود
ایشان از شهدای غواص بودند و دوست نداشت کسی ان تصویر را ببیند برای همین جاویدالاثر شدند و پیکرشان در اروند ماند و علیرغم ذکر داستان شان همرزمانشان اسم ایشان را ذکر نکردند
❤
شهیدی که بحرمت مادرش در قبر خندید
*شهید حاج اکبر صادقی*
💚
شهیدی که در شب عملیات به تک تک اعضا گردان گفت که سرنوشت شما چه خواهد شد ، شهادت ، اسارت و زنده ماندن و در وصیت خود نوشت ای برادر عراقی که مرا به درجه شهادت رساندی اولین کسی را که در ان دنیا شفاعت می کنم تو هستی چرا که مرا به این درجه رساندی
*شهید حاج علی محمدی پور*
فرمانده گردان ۴۱۲ رفسنجان .
❤
شهیدی که کارنامه دخترش را امضا کرد
*شهید سید مجتبی صالحی*
💚
شهیدی که باصلابت واستوارومقاوم مانندمولایش امام حسین(ع)سرش راداعشی های خبیث مظلومانه ازتن جداکردند.
*شهید محسن حججی*
و چه بسیارند.
*نثار ارواح طیبه شهدا صلوات*
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم.
💌 #اعمال | ماه رجب
🔖 اگر کسی قدرت بر گرفتن روزهی ماه رجب را ندارد، هر روز این تسبیحات را «صدبار» بخواند تا ثواب روزه ماه رجب را دریابد:
📩 سُبحانَ الْإِلٰهِ الْجَلِيل ، سُبحانَ مَنْ لَايَنْبَغِى التَّسْبِيحُ إِلّا لَهُ ، سُبحانَ الْأَعَزِّ الْأَكرَمِ، سُبحانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَهُوَ لَهُ أَهْل.
#ماه_رجب
#مناسبت #ادعیه
.: ایتا | سروش | روبیکا | بله :.
☑️ SamteKhoda3.ir
سيره اخلاقي امام هادي عليه السلام:
متوکّل بر اثر دُمَل و زخم بزرگی که در بدنش پدید آمده بود آنچنان بیمار شد که نزدیک بود، بمیرد و کسی هم جرأت نداشت تا نُشْتَر آهن بر آن بگذارد (تا شکافته گردد و چرکش بیرون آید).
مادر متوکّل نذر کرد که اگر پسرش از این بیماری جان سالم به در برد، از دارایی خود، پول بسیاری برای امام هادی(ع) بفرستد.
تا این که یک روز «فتحبن خاقان» (وزیر و نویسندهی تُرک متوکل) به متوکّل گفت: «کاش برای این مرد (امام هادی) پیام میفرستادی و از او چارهجویی میکردی، زیرا او حتماً طریق درمان را میداند و درمان او موجب سلامتی خواهد شد.»
متوکّل شخصی را نزد امام هادی(ع) فرستاد و آن شخص ماجرای بیماری متوکّل را به امام هادی(ع) عرض کرد، امام به او فرمود: عصارهی روغن کُنجد (یا پشکل زیر دست و پای گوسفند) را با گلاب درآمیزند و روی زخم بگذارند.»
پیام آورنده، دستور امام را به متوکّل گزارش داد، اطرافیان و خود متوکّل، چنان دستوری را به مسخره گرفتند، ولی «فتحبن خاقان» سوگند یاد کرد که امام هادی(ع) آگاهتر از همه است و دستورش مؤثّر واقع میشود، سرانجام به همان دستور عمل کردند، متوکّل در خواب آرامی فرو رفت و سپس زخمش سر باز کرد و چرکهای زخم بیرون آمد و از آن بیماری نجات یافت.
سلامتی او را به مادرش خبر دادند، او برای ادای نذرش، ده هزار دینار در میان کیسهای گذارد و مهر کرد و برای امام هادی(ع) فرستاد.
متوکّل وقتی که از بستر برخاست و سلامتی خود را کاملاً باز یافت، شخصی به نام «بَطحایی عَلَوی» نزد متوکّل، در مورد امام هادی(ع) سخنچینی کرد و گفت: برای امام هادی(ع) پول و اسلحه فرستاده میشود (که اگر آمادگی یافت برای حکومت تو خطرآفرین است.)
متوکّل به وزیر دربارش به نام سعید، دستور داد تا شبانه به خانهی امام هادی(ع) حمله کند و هرچه پول و اسلحه در خانهی آن حضرت وجود دارد، همه را ضبط و مصادره نماید.
ابراهیمبن محمّد میگوید: سعید دربان، شبانه مرا مأمور جستجوی خانهی امام هادی(ع) نمود، من شبانه بهسوی خانهی امام هادی(ع) رفتم و نردبان نهادم و بالای بام خانه رفتم و سپس نردبان را به داخل حیاط خانهی امام نهادم و چند پله از نردبان پایین رفتم، چون هوا تاریک بود، ناگاه امام هادی(ع) مرا با نام صدا زد: «ای سعید! همانجا باش تا برایت چراغ بیاورند.» اندکی بعد چراغ آوردند، من پایین آمدم، دیدم آن حضرت روپوش بلندی پوشیده و کلاه مویین بر سر دارد و یک جانماز حصیری در برابر او است، فهمیدم که مشغول نماز است، وقتی که مرا دید، به من فرمود: «اطاقها در اختیار تو است همه را جستجو و بررسی کن و در همان اطاقِ آن حضرت، کیسهی پولی که با مهر مادر متوکّل بود و کیسهی دیگری با مهر دیگر، به من داد، فرمود: «جانماز را نیز بررسی کن.» جانماز را بلند کرد، شمشیر سادهای در میان غلاف در زیر آن بود، آنها را برداشتم و نزد متوکّل شتافتم، وقتی که نگاه متوکّل به مهر مادرش که در کیسه پول بود افتاد، به دنبال مادرش فرستاد، او نزد متوکّل آمد و ماجرای نذر خود را بیان کرد و گفت: «وقتی که سلامتی خود را بازیافتی من این کیسهی حاوی ده هزار دینار را برای امام هادی(ع) فرستادم.»
کیسهی دیگر را گشودند در میان آنها چهار صد دینار بود.
ابراهیمبن محمّد میگوید: (وقتی که متوکّل دریافت که سخنچینی در مورد امام هادی(ع)، بی اساس بوده) همان کیسهها را به اضافهی یک کیسهی دیگر پول، به من داد و گفت: «همهی اینها را به خدمت امام هادی(ع) ببر.»
من آن کیسهها را با آن شمشیر ساده، نزد امام بردم و عذرخواهی کردم، فرمود:
«وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ طَلَمُوا اَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ:
آنان که ستم کردند، بزودی خواهند دانست که بازگشتشان به کجاست؟» شعرا /۲۲۷١
اصول کافی، ج ۱، ص ۴۹۹ – ارشاد مفید، ص ۳۰۹.