eitaa logo
•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ•
1.5هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
166 فایل
•نِعٔمَ‌الٔرِفیْقٔ• - إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ . - به خاطر بهشت عاشق شهادت نباش ! به خاطر قرب الهـی، رسیدن به خدا عاشق شهادت باش '! کپی ؟ صدقه‌جاریست . خادم کانال : @oohhaoo .
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 🌹 🌹 🌹 شکست های پی در پی، باعث شده بود که توان نظامی داعش کم شود. آنها در چنین مواقعی به سراغ نیروهای انتحاری رفته و یا اینکه خود را در میان زنان و کودکان مخفی می کنند. آن روز هم نیروهای مردمی، بلافاصله با خودروهای🚗 مختلف به سوی مناطق درگیری اعزام شده و با پشتیبانی سلاح های سنگین مشغول پیشروی و پاکسازی مناطق مختلف بودند. نزدیک ظهر روز یکشنبه 26 بهمن 1393 بود که به همراه دیگر دوستان و فرماندهان عملیاتی، پس از ساعتی🕑 جنگ و گریز، به روستای مکیشفیه در بیست کیلومتری سامراء وارد شدند. ساختمان🏢 کوچکی وجود داشته که بیست نفر از نیروهای عراقی🇮🇶 به همراه به داخل آن رفته تا هم استراحت کنند و هم برای ادامه کار تصمیم بگیرند. بقیه نیروها👨‍✈️ نیز در اطراف روستا حالت تدافعی داشته و شرایط دشمن را تحت نظر داشتند. درگیری ها نیز به طور پراکنده ادامه داشت. هنوز چند دقیقه ای نگذشت که یک بولدوزر🚜 از سمت بیرون روستا به سمت سنگرهای نیروهای مردمی حرکت کرد. بدنه این بولدوزر با ورق های آهن پوشیده شده و حالت ضدگلوله پیدا کرده بود. به محض اینکه از اولین سنگر عبور کرد نیروها فریاد زدند: انتحاری، انتحاری، مواظب باشید... درست حدس زده بودند. این خودرو برای عملیات انتحاری🔥 آماده شده بود. چند نفر از نیروهای مردمی با شلیک آرپی جی قصد انفجار💥 بولدوزر را داشتند. برخی می خواستند راننده را بزنند اما هیچکدام ممکن نشد! حتی گلوله آرپی جی روی بدنه آن اثر نداشت. یکی از رزمندگان که مجروح شده و در مسیر بولدوزر 🚜قرار داشت می گوید: این خودرو به سمت ما آمد و ما از مسیرش فاصله گرفتیم، بلافاصله فهمیدیم که این بولدوزر انتحاری🔥 است! هر چه تیراندازی کردیم بی فایده بود. فاصله ما با و دیگر دوستان زیاد بود. یکباره حدس زدیم که خودرو به سمت آنها می رود. هرچه که داد و فریاد کردیم، صدایمان به گوش آنها نرسید. صدای بولدوزر و گلوله ها مانع از رسیدن صدای ما می شد. و دوستانی که در آنجا جمع شده بودند، متوجه صدای ما نشدند. لحظاتی بعد صدای انفجاری آمد که زمین و زمان را لرزاند! صدها کیلو مواد منفجره، برای لحظاتی آسمان را سیاه 🌑کرد. وقتی به سراغ آن ساختمان رفتیم با یک مخروبه🏚 کوچک مواجه شدیم! انفجار به قدری عظیم بود که پیکرهای شهدا نیز قادر به شناسایی نبود. خبر بهترین دوستانمان را شنیدیم. جنگ است دیگر، روزی دارد و روزی پیروزی، البته برای انسان مومن، هم پیروزی است. روز بعد خبر رسید که ذوالفقاری مفقود شده و پیکری از او به جانمانده. همه ناراحت بودند. نمی دانستیم چه کنیم. لذا به دوستان ایرانی هادی هم خبر رسید که هادی شده. خبر به ایران رسید. برخی از دوستان گفتند: از نمونه خون مادر هادی برای آزمایش DNA استفاده شود تا بلکه قسمتی از پیکر هادی مشخص گردد. نیروهای عراقی 🇮🇶بسیار ناراحت بودند. لب خندان و چهره دوست داشتنی این طلبه رزمنده هیچگاه از ذهن ما پاک نمی شد. پس از مدتی اعلام شد که با شناسایی برخی پیکرها فقط شش نفر از جمله هادی مفقود شده‌اند. از هادی هم فقط لاشه دوربین عکاسی اش باقی مانده بود. تا اینکه خبر دادند پیکر با چنین مشخصات از اطراف روستا کشف و به بغداد منتقل شده. سیدکاظم الجابری که مشخصات را شنید بلافاصله گفت احتمالاً هادی است خودش به بغداد رفت و او را شناسایی ‌کرد. در اصل پیکر ذوالفقاری بر اثر انفجار پرت شده بود. یک نفر درحال عبور از معرکه پیکر او را می‌بیند و پلاک را برای اطلاع خبر شهادت برمی‌دارد. بدن بی‌پلاک آنجا می‌ماند. تا اینکه او را به بغداد انتقال می‌دهند. (عکس محل شهید هادی ذوالفقاری👇👇👇👇) @ShahidMohammadHadizolfaghari
❤️عکس محل شهادت❤️ #شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری 🌹🌹🌹🌹 @ShahidMohammadHadizolfaghari
🌳 🔆 سعی کنید نماز شبتون ترک نشه.فقط 11 دقیقه وقت می بره. 🌀⚡🌀 نماز شبو تو سه زمان می تونی بخونی: 👇 1⃣ بعد از نماز عشاء. 2⃣ بعد از نیمه شب 3⃣ از صبح تا شب، به نیت قضا ⬅ بهترین زمان برای خوندن نمازشب، یک ساعت قبل از اذان صبحه. ولی اگر در بهترین زمان نتونستی بخونی، توی دو زمان دیگه بخون، ولی ترکش نکن. 🌻 چه جوری نماز شب بخونیم؟ 🌗 4 تا دو رکعت به نیت نماز شب. 🌗 2 رکعت به نیت نماز شفع 🌗 یک رکعت به نیت نماز وتر ➕ جمعا میشه 11 رکعت. ❌ نماز شبو طولانی نخون، بخصوص اگر نیمه شب می خوای بخونی. اینجوری خسته میشی، اونوقت شیطون دیگه نمیذاره بخونی. ✅ توی نماز شب، فقط حمد بخون، سوره لازم نداره. ✅ قنوت نمی خواد بگیری در قنوت نماز وتر هم لازم نیست به چهل تا مومن دعا کنی. لازم نیست سیصد تا استغفار بگی، بلکه سه بار تسبیح گفتن کافیه. ✅ فضیلت نمازهای شفع و وتر بیشتر از هشت رکعتیه که به نیت نماز شب خوانده میشه. می تونید فقط به نماز شفع و وتر اکتفا کنید و هشت رکعت نماز شبو نخونید. ✅ اگر وقت برای نماز شب، کم باشه می تونید فقط نماز وتر بخونید. ✅ لازم نیست یازده رکعتو یه بار بخونی تا خسته بشی، بینشون فاصله بده. همانطور که پیامبر با فاصله نماز شب می خواند. ✅ مثلا دو رکعت ساعت 9 شب بخون، دو رکعت ساعت 9:30، دو رکعت ساعت 10، .... و به همین ترتیب. با فاصله خواندن فضیلتش بیشتره. ✅ اگر نتونستی بعد از نماز عشا، یا نیمه شب بخونی، از صبح تا شب، وقت داری قضاشو بخونی. ✅ امام صادق علیه السلام از قول رسول خدا، نقل می کند: 💠 (إِنَّ اللَّهَ یُبَاهِی بِالْعَبْدِ یَقْضِی صَلَاةَ اللَّیْلِ بِالنَّهَارِ یَقُولُ یَا مَلَائِكَتِیَ انْظُرُوا إِلَى عَبْدِی كَیْفَ یَقْضِی مَا لَمْ أَفْتَرِضْهُ عَلَیْهِ أُشْهِدُكُمْ أَنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَه) 💠 🍃 خداوند به بنده ای که نماز شب را در روز قضا می کند، مباهت می کند و می فرماید: " ای فرشتگان من! این بنده ی من، چیزی را که بر او واجب نکرده ام، قضا می کند. گواه باشید که من او را آمرزیدم. 🍃 ✅ نماز نافله رو بدون مهر، بدون رکوع و سجود، بدون قنوت، و حتی در حال راه رفتن میشه خوند. ✅ اگر وقت نداشتی، قضای نماز شبت رو توی خیابون بخون، توی کلاس، توی محل کارت بخون.کافیه نیت کنی، حمدو بخونی، بعد با اشاره رکوع و سجودو بجا بیاری. ⬅⬅ ببین، دیگه بهونه نیار. خدا اینقدر این نمازو آسون کرده که من و تو بهونه ای برای نخوندنش نداشته باشیم. 🔗🔗 میگیم ما اینجوری به دلمون نمی چسبه..... اینا وسوسه های شیطونه!!! خدا قبول داره، اونوقت شیطون نمیذاره. هر جور تونستی نماز شبتو بخون، خدا زود راضی میشه. ☝ فعلا نماز شبتونو به همین آسونی شروع کنید، بعد کم کم عشقتون به این عبادت اینقدر زیاد میشه که مثل بسیاری از بزرگان، از این نماز، دل نمی کنید. ، 🌺 تو نماز شبتون، در حق همه ی بندگان خدا دعا کنید، نزدیک خدایی ها رو هم فراموش نکنید... @ShahidMohammadHadizolfaghari
#معرفی_همرزمان # شهید_محمدرضا_شفیعی 🌸 🌹 نــام : محمدرضا نـام خـانوادگـی : شفیعی نـام پـدر : تقی تـاریخ تـولـد : ۱۳۴۴/۱۱/۱۲ مـحل تـولـد : تهران سـن : ۲۰ سـال دیـن و مـذهب : اسلام شیعه وضـعیت تاهل : مجرد شـغل : سرباز مـلّیـت : ایران دسـته اعـزامـی : ارتش @ShahidMohammadHadizolfaghari
تـاریخ شـهادت : ۱۳۶۴/۰۵/۰۲ کـشور شـهادت : ایران مـحل شـهادت : مجنون
زد 😂 😂 وقتی بی خوابی😴 می افتاد سرمان،دلمان نمی آمد كه بگذاریم دیگران راحت بخوابند😴،خصوصا دوستان نزدیك.به هر بهانه ای بود بالا سرشان می رفتیم و آنها را از جا بلند می كردیم،رفیقی👬 داشتیم،خیلی آدم رك و بی رودربایستی بود یك شب حوالی اذان صبح رفتم به بالینش،شانه اش را چند بار تكان دادم و آهسته به نحوی كه دیگران متوجه نشوند گفتم:هی هی،بلند شو آفتاب زد. آقا چشمت روز بد نبیند،یك مرتبه پتو را كنار زد، و با صدای بلند گفت:مرد حسابی بگذار بخوابم، به من چه كه آفتاب می زند، شاید آفتاب بخواهد نیمه شب در بیاید،من هم باید نیمه شب بلند بشوم. عجب گیری افتادیم ها😂😂 @ShahidMohammadHadizolfaghari
🌹 🌷 شهید هم چون شمعی است که خود را می سوزاند تا بلکه بشریت در پرتو انوار بی نهایت روشن آن، راه صحیح چگونه زیستن را بیاموزد. شهیدان در سپهر عشق قرآنند. شهید هم چون قلبی به اندام های مرده ی بی رمق جامعه، خون خویش را می رساند و بلندترین فریادش تکامل انسانیت درلوای قرآن است🌺. @ShahidMohammadHadizolfaghari
#عکس_صفحه_موبایل 🌺#شهید_مشلب🌺 @ShahidMohammadHadizolfaghari
🌷اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْکشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُ، واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيک الْمُشْتَکى، وَعَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلاً قَريباً کلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ، اِکفِيانى فَاِنَّکما کافِيانِ، وَانْصُرانى فَاِنَّکما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَالزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکنى اَدْرِکنى اَدْرِکنى، السَّاعَةَالسَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرينَ.🌷 @ShahidMohammadHadizolfaghari
👇👇👇👇 🌹 🌹 🌹 کار فرهنگی مسجد🕌 موسی ابن جعفر(ع) بسیار گسترده شده بود. سیدعلی مصطفوی(همسفر شهدا) برنامه های ورزشی و اردویی زیادی را ترتیب می داد. همیشه برای جلسات هیئت یا برنامه های اردویی فلافل می خرید. می گفت هم سالم است هم ارزان. یک فلافل فروشی به نام جوادین پشت مسجد🕌 داخل خیابان عجب گل بود که از آنجا خرید می کرد. شاگرد این فلافل فروشی یک پسر با ادب بود. با یک نگاه می شد فهمید این پسر زمینه معنوی خوبی دارد. بارها با خود سیدعلی مصطفوی (همسفر شهدا) رفته بودیم سراغ این فلافل فروشی و با این جوان حرف می زدیم. سیدعلی می گفت: این پسر باطن پاکی دارد، باید او را جذب مسجد کنیم. برای همین چندبار با او صحبت کرد و گفت که ما در مسجد🕌 چندین برنامه داریم. اگر دوست داشتی بیا و توی این برنامه ها شرکت کن. حتی پیشنهاد کرد که اگر فرصت نداری در برنامه فوتبال مسجد🕌 شرکت کن. آن پسرک هم لبخندی🙂 می زد و می گفت: چشم، اگر فرصت شد می یام. رفاقت ما با این پسر در حد سلام و علیک بود. تا اینکه یک شب🌌 مراسم یادواره در مسجد برگزار شد. این اولین یادواره شهدا بعد از پایان دوران دفاع مقدس بود. در پایان مراسم دیدم همان پسرک فلافل فروش انتهای مسجد🕌 نشسته! به سیدعلی اشاره کردم و گفتم: رفیقت اومده مسجد. سیدعلی تا او را دید بلند شد و با گرمی از او استقبال کرد. بعد او را در جمع بچه های بسیج وارد کرد و گفت: ایشان دوست صمیمی👬 بنده است که حاصل زحماتش را بارها نوش جان کرده اید! خلاصه کلی گفتیم و خندیدیم🙂. بعد سید علی گفت: چی شد اینطرفا اومدی؟! او هم با صداقتی که داشت گفت: داشتم از جلوی مسجد🕌 رد می شدم که دیدم مراسم دارید. گفتم بیام ببینم چه خبره که شما رو دیدم. سیدعلی خندید و گفت: پس تو رو دعوت کردن. بعد با هم شروع کردیم به جمع آوری وسایل مراسم. یک کلاه آهنی مربوط به دوران جنگ بود که این دوست جدید ما باتعجب به آن نگاه می کرد. سید علی گفت: اگه دوست داری بگذار روی سرت. او هم کلاه رو گذاشت روی سرش و گفت: به من می یاد؟ سیدعلی هم لبخندی زد و به شوخی گفت: دیگه تموم شد، برای همیشه سرت کلاه گذاشتند! همه خندیدیم. اما واقعیت همانی بود که سید گفت. این پسر را گویی در همان مراسم انتخاب کردند. پسرک فلافل فروش، همان ذوالفقاری بود که سیدعلی مصطفوی(همسفر شهدا) او را جذب مسجد کرد و بعدها اسوه و الگوی بچه های مسجدی🕌 شد. @ShahidMohammadHadizolfaghari
🌸🌸🌸 برای شبهای🌌 عملیات و رفتن به کمین، گشت و شناسایی و مواقع حساس، رزمهای شبانه حکم تمرین و کارورزی داشت. همه توصیه فرماندهان👨‍✈️ را در این شبها این بودکه بجه ها به هیچ وجه با هم صحبت نکنند🙅‍♂، حتی اگر ناچار باشند تا سکوت و خویشتن داری ملکه شان بشود، نه تنها حرف نزدن بلکه تولید صدا نکردند به هر شکل ممکن. برای همین گاهی که اسم کسی را صدا می زدند یا دعوت به صلوات می کردند، صحنه های خنده داری به وجود می آمد. از جمله در جلسه ای توجیهی به همین منظور دوستی از مسئول رزم شب که تأکید می کرد حتی در گوشی نباید حرف بزنید چون شب🌑 صداها خیلی سریع انعکاس پیدا می کند پرسید: آقا اجازه است، سوت چی، می توانیم بزنیم😂😂 @ShahidMohammadHadizolfaghari
ملائی 🌹 در ذرّه ذرّه ی اعمالتان ، رضای را در نظر بگیرید . بیشتر به یاد مرگ باشید و از ترس😲ِ قیامت ، این روزِ هول انگیز ، بر خود بلرزید . @ShahidMohammadHadizolfaghari