﷽ سلام ای شہــید! بـی هیچ بہانہ‌ای دلـم گفتــ : روزم با ســلام بر بہـشـتیان آغاز شود بہ امیـد برگرفتن جـرعــہ‌ای از زلال یادت باشد که بہ فــلاح برسم صبحتون شهدایی! @ShahidMohammadHasanGhasemi

هیچ وقت از گرون شدن خونه، ماشین یا طلاهاتون خوشحال نباشید! این یک فاجعه است که کم کم همه درکش میکنند... وقتی همه غرق شدیم😐 ✅کانال های استاد رائفی پور ✅ @masaf_raefipour2 ✅ Eitaa.ir/masaf_raefipou

🎬 #کلیپ 📝 « قارونیسم » قسمت دوم 🔺خطر وجود قارون ها در انقلابهای اسلامی 👤 استاد #رائفی_پور ✅ T.me/masaf ✅ sapp.ir/masafiranian ✅ eitaa.com/masafiranian ✅ ble.im/masafiranian ✅ gap.im/masaf

💢 جنگ ارزی ، مهلک تر از جنگ نرم... #اقتصاد_نفتی #اقتصاد_مقاومتی عضویت دررسانه مردم👇 🔹 eitaa.com/Khat57 🔸 sapp.ir/khat57 ▪️ Gap.im/khat57

🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷 صبـ‌حے ڪ‌ه در آݩ خنـ‌ده ے دلـ‌دار نباشد بـ‌هتر بـُوَد آݩ دیـ‌ده ڪ‌ه بیـ‌دار نباشـ‌د سلام، صبحتون شهدایی! امروز میهمان شهید🕊مدافع حرم محمد حسین محمدخانے❤️ هستیم.

🍃🍂🍃🍂🍃🍂 سلام رفقا😊✋ محمد حسین محمد خانی هستم☺️ در ۹ تیر ۱۳۶۴ در تهران متولد شدم .👶 سال ۶۸ که امام خمینی رحلت کردند چهار سال بیشتر نداشتم ولی از همان دوران سرباز امام بودم. پدرم رزمنده و ایثارگر دفاع مقدس بود . من هم از بچگی با فرهنگ ایثار و مقاومت به خوبی آشنا شدم . سال ۷۴ عضو بسیج مسجد محله شدم . ❤️علاقه زیادی به شهدا داشتم و زندگی نامه  شهدا رو حفظ بودم.❤️ از بچگی علاقه خاصی به اهل بیت خصوصا امام حسین علیه السلام❤️ داشتم . مرید امام حسین علیه السلام بودم .... 🍂🍃🍂🍃🍂🍃 @yadvare_shohada

@yadvare_shohada

به قول مادرم اصلا مدافع به دنیا آمده بودم . 😍 هیئت علمدار یزد رو راه انداختیم مداحی هیئت معمولا با من بود.  بچه درسخونی بودم . دانشگاه آزاد یزد رشته عمران پذیرفته شدم . عضو بسیج دانشگاه بودم  علی رغم همه ی مخالفت ها تونستیم ۸ شهید گمنام  را تو دانشگاه دفن کنیم . دوره ارشد رو هم در رشته مدیریت در تهران گذروندم.  در زلزله ی بم به صورت خودجوش رفتم یاری زلزله زده ها. سال های زیادی تو اردوهای جهادی در مناطقی مثل بشاگرد و نوع دیگه از دفاع رو در خدمت به مردم محروم تجربه کرده بودم.   سال ۸۹ وارد سپاه شدم . جوون با اراده ای بودم. دوره غواصی رو گذروندم مرد عمل بودم  و شجاع ، توی مباحث نظامی فراگیری خوبی داشتم ... 🍂🍃🍂🍃🍂🍃 @yadvare_shohada

موقع خواستگاری گفتم : هر جای دنیا که فریاد مظلومی رو بشنوم برای کمک خواهم رفت . شب عروسی با همسرم رفتیم پیش تمام شهدای گمنام  یزد . دوست و رفقای بسیجی و کنگره ای رو هم دعوت کرده بودم.  امیر حسین که به دنیا اومد خانواده گفتن شاید دلش گرم بشه و بیشتر اینجا بند بشه اما اینطور نشد دلم گرم بود از حضور بچه م اما تو دلم آتیش بود به خاطر اعتقاداتم... 🍂🍃🍂🍃🍂🍃 @yadvare_shohada

همون اول به همسرم گفتم زندگی با من یه زندگی معمولی نیست. میدونست سرباز مطیع ولایتم میدونست تو راهی پا نمیذارم که ذره ای ناراحتی حضرت آقا توش باشه.  همسرت که حسینی باشه تو رو  ظهیرت میکنه بی هیچ مخالفتی از جانب همسرم به سوریه رفتم  امیرحسین نه ماهه بود که لباس رزم پوشیدم . ۹۹ روز سوریه بودم حسابی دلتنگ  امیر حسین بودم.  به حاج آقا آیت اللهی از علمای بزرگ یزد  گفتم دعا کنید شهادت نصیب و روزیمون بشه. حاج آقا گفتند از خدا میخوام که مثل حبیب بن مظاهر بشید و منم گفتم لذتی که علی اکبر سید الشهدا از شهادت برد هرگز حبیب نبرد. 🍂🍃🍂🍃🍂🍃 @yadvare_shohada