#کلام_یار
#دلتنگی_شهدایی ❤️
تو این عکس بهش گفتم سید پلاکت اصلیه ؟!؟
گفت اصله اصله
اول بدون گل بود ، بعد اون گل رو از کنار پنجره برداشت .
تو محلی که بودیم ( ساختمان دانشگاه درعا ) فضای بیرون محوطه حسابی گل و بلبل داشت . حتی مزرعه باقالی داشتیم .
ولی تو کلاس ها که محل استراحتمون بود هیچ گل و گلدونی نداشتیم .
چند تا قلمه هم از جای دیگه کنده بودیم و تو یه بطری کنار پنجره گذاشته بودیم .
( همون مکانی که شهید جعفر جان محمدی یه نوشته ای زده بود روی در اتاقش و ...)
✍راوی
#شهید_مرتضی_عطایی ❤️
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
@ShahidMostafaSadrzadeh
#دلتنگی_شهدایی 💔
بی تو آوارم
و در خویش فرو ریختهام
ای همه سقف و ستون و همه آبادی من ...!
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
@ShahidMostafaSadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
#کلام_یار 🎤
#دلتنگی_شهدایی
مصطفی حدود #هفت سالش بود ،
نزدیک محرم ،مسجد داشت
آماده می شد، که دسته ی عزاداری آماده شود.
مصطفي رفت از عزاداران مسجد خواهش کرد که #سنج یازنجیر بزند.🌹
ازمسجد بیرونش کردن، گفتن : شما بچه هستید، نظم دسته ی عزاداری را ،بهم می ریزید .😔
#مصطفي خیلی ناراحت شد، وقتی برای من تعریف کرد ،گفت: مامان من سال دیگه خودم دسته راه می ندازم .🙏
واقعا همین شد وسال بعد باکمک برادر وپسر عموها وباقی دوستانش یک #دسته راه انداخت.🌹
از همان کودکی خوب #مدیریت می کرد،
بسیار باهوش وزیرک بود .🌹
در #یادگیری بازیها سریع بود ، افکار طرف مقابل را متوجه می شد.
راوی ✍ مادر بزرگوار شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
@ShahidMostafaSadrzadeh
#دلتنگی_شهدایی 💔
مثل داروهای کم پیدا نبودت فاجعه ست💔
من پر از دردِ توام ، بیمار میدانی که چیست؟!؟🙃
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
@ShahidMostafaSadrzadeh
شهید مصطفی صدرزاده
#پروفایل 🌼📱 #شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️ @ShahidMostafaSadrzadeh
#کلام_یار 🎤🌼
یک روز برای مسابقات کشتی بسیج با مجموعه ما اومده بود بهش گفتم #مصطفی این رفيقت که تهرانیه...
دلم ميخواد روش رو کم کنی ...!
یک جوابی داد که صد تا پهلوان باید فکر می کرد تا اون جواب رو بده 💔
گفت دایی جمال شاید #خدا ظرفیت بردن او را بیشتر داده باشه خدا کنه ظرفیت باخت و برد را داشته باشیم اگر نداشتیم و بردیم خطر داره....
🔰مصطفی از همان نوجوانی روش و منش جوانمردانه داشت..
✍️ راوی دایی بزرگوار شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
@ShahidMostafaSadrzadeh