ایتا - شهید مصطفی صدرزاده

راستش روز ۱۶ یا ۱۷ بود که حس کردم خییییلی زود داره می گذره ماه رمضون !

1 مشاهده20:42

و حالا که رسیدیم به شب آخر !

1 مشاهده20:43

شبی که آخرین دعای روزانه و آخرین صوت مناجات رو قراره بشنویم .

267 مشاهده20:43

اونایی که این شبا با مناجاتا دلشون هوایی شد ، کم نبودن . 
و صد البته که کریم بودن صاحبخونه باعث شده 💔

248 مشاهده20:44

دلم تنگ میشه برا اینه شبای ماه رمضون

237 مشاهده20:44

نمی دونم برا شما چه جوری گذشت ولی برا من یکی بسی بسیار عجیب بود این ماه رمضون و بر خلاف تصورم خیلی هم زود گذشت .

257 مشاهده20:45

رفقا خیلی وقته حرفی نزدیم ...

192 مشاهده20:45

دل پر از حرفه ولی نمی دونم چرا جدیدا سکوت همه جا رو احاطه کرده

177 مشاهده20:46

آروم اشک ریختن و با سکوت ساختن ...!

171 مشاهده20:46

خب راستش الان دلم هیاهوی اون روز بهشت زهرای تهران رو خواست 🙂💔

193 مشاهده20:47

غم این جاست که نمی تونم حتی تصور کنم دفعه بعدی وجود داره یا نه !

207 مشاهده20:47

هعی💔

218 مشاهده20:47