Mojtaba Mamezani Khodaei Khoda Gharibe_(www.new-song.ir).mp3
6.71M
🎵 #یک_تلنگر_بسیارزیبا👌👌
✨ خدایی خدا غریبه😭😭
#خداااا_شهیدم_کن😭😭
🎤🎤 #مجتبی #رمضانی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾
🌷وقتی خبر #شهادتش را شنیدم رفتم منزلشان🏡 و #مادرش را دیدم. عکس #شهید_بیضایی بر دیوار اتاق نصب بود، به مادر شهید شجاع گفتم: هادی می گفت: میخواهم انتقام شهید بیضایی را بگیرم👊
🌷مادرش همینطور که اشک می ریخت😢 گفت: وقتی آقای بیضایی به #شهادت رسید🕊 عکس را روی دیوار اتاق زد و سفارش کرد، این عکس را برای #همیشه نگه دار👌 مادر، شهید بیضایی به گردن من خیلی #حق داشته است.
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#شهید_هادی_شجاع
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
روح الله برای من #هدیہ امام رضا ع بود همسری ڪہ امام هشتم بہ ادم هدیہ بدهد وامام حسین ع او رابگیرد وص
🌿بعد ازکلی درس خوندن وتلاش کردن دانشگاه هنر سمنان قبول شد. وقتی وارد دانشگاه شد از #تیپ های عجیب و غریب و رفتار #زنندهٔ بعضی از دانشجوها خیلی ناراحت شد، اما سعی کرد #هویت خودش رو حفظ کنه،
روح الله تنها کسی بود ڪه تو دانشگاه به چشم نمیاومد. از بس که تیپ #ساده ای داشت و ساکت و #سر.به.زیر بود.
🌱اذان که می گفت اولین و تنها ڪسی که به سمت #نمــازخونه حرڪت میکرد روح الله بود.
تکرار این کارش باعث شد بعضی از دوستانش ڪہ برای خوندن نمـــاز از بقیه #خجـالت می ڪشیدند، با روح الله همراه بشن ...
🌴روح الله با ورودش به دانشگاه نه تنها روحیه ی انقلابـی اش را از یاد نبرد، بلڪه گروهی را هم با خود همراه کرده بود. با #تقـــوایی که در رفتارش داشت بزرگ ترین کارهای #فرهنگی را در جذب افراد به دین انجام می داد.
✍ راوی: دوست شهید
#شهید_مدافع_حــرم
#شهید_روح_الله_قربانی🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کلام_شهید: باید #خاکریزهای جنگ رابکشانیم به شهر! یعنی نسل #جدید را با #شهدا آشنا کنیم. در نتیجه ج
شهید علمدار:
باید #خاطرات کوتاه و زیبای #شهدا را جمع کنیم و منتقل کنیم، نباید منتظر باشیم که ما رو #دعوت کنند، باید خودمان بریم دنبال جوان ها.
البته قبلش باید روی خودمان کار کنیم. اگه مثل #شهدا نباشیم، بی فایده است. کلام ما تأثیر نخواهد داشت.
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در #عملیات شرکت کنند خواندهاند و اسم حسین آقا در فهرست نبو
#شهید_حسین_محرابی:
انءشالله هر کسی که #شهید نشده بود و زنده بود بعد از آزاد سازی #قدس، دو رکعت #نماز برای من هم بخواند.
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_حسین_محرابی: انءشالله هر کسی که #شهید نشده بود و زنده بود بعد از آزاد سازی #قدس، دو رکعت #نما
5⃣4⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠آخرین روز زندگی مشترک💞
🔸کل شب را به #دعا_ونماز شب گذشت
نماز صبح📿 را هم مسجد🕌 به جماعت خواند .وقتی برای #نمازصبح بیدار شدم بهش گفتم دوساعتی⏰ بخواب امروز خیلی کار داری گفت: اگه بخوابم تو اتوبوس🚌 خوابم نمی بره، فهمیدم #تاتهران باید با اتوبوس برن.
🔹یک برگه ای📜 داد دستم گفت #امانت یک جا بگذارش. #چشم_هاش خیلی قرمز شده بود از خونه🏡 رفت بیرون شروع کردم به خوندن دیدم #وصیتنامه است😢
🔸وقتی برگشت خونه کلی وسیله خریده بود🛍 واسه #بچه_ها. شروع کردم به جمع کردن وسیله هاش. ساکش رو بستم 💼 #خدا می دونه چه به من گذشت💔بچه ها بیدار شدند بچه ها رو تو بغلش گرفت💞. تازه فهمیده بودم موقع نوشتن📝 وصیت نامه چقدر گریه کرده بود😭
🔹ناهار رو از بیرون کباب گرفت🍢خیلی کم غذا خورد. فقط #بچه_ها رو نگاه میکرد🙁 غذای #محمدمهیار رو خودش داد. بعد شروع کرد به خواباندنش😴
🔸وقتی فهمید که محمد مهیار خوابیده. لباس هایش رو پوشید👕 باهمه #خداحافظی کرد خیلی مهربون شده بود. #فاطمه_وزینب ولش نمی کردن🚫 تازه فهمیده بودم چرا محمد مهیار رو #موقع_رفتنش خوابوند
🔹گفت خودم با اتوبوس🚌 میرم تعجب کردم. گفتم: اتوبوس! تنهایی⁉️ گفت خواهش می کنم اینطور #راحت_ترم. از زیر #قرآن سه مرتبه رد شد برگشت لایه قرآن رو باز کرد سوره ی #یاسین بود گفت سوره ی یاسین رو زیاد برام بخوان👌 داشتم از بغض می ترکیدم😭
🔸رفت جای محمد مهیار توخواب #بوسش کرد دم گوشش👂 یک حرفی زد نفهمیدم . ساکش رو برداشت. تا دم در🚪 باهاش رفتیم پشت سرش آب ریختم💦 دخترها صداش میزدند #بابا! #بابا!
🔹پشت سرش رو #نگاه نمی کرد❌ فقط دستش رو تکان می داد👋خیلی #غریب رفت. با اتوبوس ،با یک ساک💼 خیلی ساده، #تنهایی😭
#شهید_حسین_محرابی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از پستهای روز
TMP_0i0cz43a152e374cbfe1e388ba9871590bb2b39df3054.mp3
3.12M