Page242.mp3
955.6K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه یوسف✨
#قرائت_صفحه_دویست_وچهل_ودو
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💟20 بهمن روز سفر #شهید بود و از آنجا پیام میداد📲 که دعا کنیم کارش جور شود. 💟روزی که #آقاحجت به شها
#صله_نوکری_حضرت_زهرا(س)
🌸 شبی تو خواب دیدمش؛ بهم گفت: به بچه ها بگو سمت گناه هم نرن... اینجا خیلی سخت می گیرن...!
🌸 بابت مداحی هیچ صلهایی دریافت نمی کرد میگفت صله من رو باید خود آقا بدهد ...
🌸 اتاقشان به حرم خیلی نزدیک بود، شب شهادت حضرت زهرا (س) ، رو به حرم حضرت زینب (س) ایستاده بود و رو به خانم گفت: 15سال #نوکری کردم،یک شبش را قبول کن و امشب #سند_شهادتم را امضا کن.
🌸 فردایش در عملیات انتحاری که درنزدیکی حرم صورت گرفته بود حین کمک رسانی به مصدومان از ناحیه پهلو و بازوی چپش 40 ترکش خورد و شهید شد
🌸 آخر وصیتنامه اش نوشته بود: وعدۂ ما بهشت... بعد روی بهشت را خط زدہ بود اصلاح کردہ بود : وعدۂ ما "جَنَّتُ الْحُسِیْن علیہالسلام"
🌷طلبه، بسیجی، ذاکر اهل بیت(ع)، خادم شهدا ...
#شهید_حجت_اسدی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
#دلم_رفیق_میخواهد
💢دلم #رفیقی میخواهد از جنس #مهدی_باکری که از اربابش علے ابن ابے طالب حضرت ابوتراب یاد گرفت خاکی باشد
♻️دلم رفیقب میخواهد از جنس
#مهدی_زین_الدین ڪه در موقع عملیات عڪس📸 فرزند نازنینش رو آوردند گفتن آقا مهدے بچه ت به دنیا اومده اینم عڪسش، عڪسش رو گرفت گذاشت داخل جیبش گفت الان #عملیات واجتره✔️
💢دلم رفیقے میخواهد از جنس شهید زهرایے🌷 حاج مهدے #اسلامے نسب ڪه تیر به پهلوش میخوره💥 و مانند مادرش بے بے فاطمه زهرا سلام الله علیها #شهید میشود
♻️دلم رفیقے میخواهد از جنس شهید زهرایے #علیرضا_هاشم_نژاد ڪه در روز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها گفت من دیگه باید برم و موقعش هست ڪه در آن روز شهید شد🕊
بلـــه !!!!!
آی شهدا🌷 ڪارے ڪنید براے ما
ما در این دنیاے #پرگناه و شلوغ گم شدیم
#شهدا_گاهےنگاهے 😔😔
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💶اسکناسی که از طرف حضرت آقا به عنوان عیدی به #شهید_قدرت_الله_عبودی اهدا میکنند که همین اسکناس باعث #شناسایی شهید میشه
#سالروز_ولادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺🍃 🔹احمد همیشه این جمله را برای من تکرار می کرد: «ما هرچه داریم از #عاشورا و انقلاب امام خمینی (
#ای_شهـید
ازمیلہ هاے این #قفس
نگاهم میرسدبہ تـ♥️ــو
تویے ڪہ رهاشده اے🕊
ازهمہ تیروترڪشهاے #گناه
جداشده اے💕 ازاین تن خاکی
#پرواز را یادم بده
اے پرستوے عاشق🕊🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠سلام؛ من در جمع شما هستم ... 🔰سردار شهید قاسم سلیمانی از شهید مهدی زین الدین می گوید، وقتی که آن ش
🔰در ستاد لشگر بودیم. شهید زین الدین یکی از بچه های زنجان را خواسته بود، داشت خیلی خودمانی با او صحبت می کرد. نمی دانستم حرفهایشان درباره چیست.
🔰آن برادرم دائم تندی می کرد و جوش می زد. آقا مهدی با نرمی و ملاطفت آرامش می کرد. یکهو دیدم این برادر ترک ما یک چاقوی ضامن دارد از جیبش درآورد، گرفت جلوی شهید زین الدین و با عصبانیت گفت: «حرف حساب یعنی این!» و چاقو را نشان داد.
🔰خواستم واکنش نشان بدهم که دیدم آقا مهدی می خندد. با مهربانی خاصی چاقو را از دستش گرفت، گذاشت توی جیب او، بعد دستی به سرش کشید و با گشاده رویی تمام به حرفهایش ادامه داد.
🔰ظاهرا این برادر اختلافی با یکی از همشهریانش داشت که آقا مهدی با پا در میانی می خواست مسائلشان را رفع و رجوع کند.
🔰بعدها شهید زین الدین ایشان را طوری ساخت و به راه آورد که شد فرمانده یکی از گردانهای لشگر!
#شهید_مهدی_زین_الدین
#درس_اخلاق
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻پدر شهید علی عابدینی: 🔸با اینکه اولین زائری بود که به حرم #حضرت_رقیه(س) مشرف شده بود؛ اما وقتی هنگ
#نمـاز است
که روحم را می برد
تا عــ😇ــروج
تا با او بودن
و پر و خالی میکند مرا
از هر چه با #خلـق
نمی توانـم گفتـن 🚫
#نماز_سفارش_یاران_آسمانی
#شهید_علی_عابدینی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺🍃 🍃از کار کردن ابایی نداشت و با برادر دامادمان به مدارس میرفت و در و دیوار مدارس را رنگ میکرد
•••🕊
پرسیدم:
قله #افتخار یک ملت کجاست⁉️
آرام دستم را گرفت
و بر سر قبر یک #شهید مهمانم کرد
روی سنگ قبرش نوشته بود:
قله افتخارم #شهادت است♥️☝️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهدا ♥️ #خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی ↲به روایت همسرشهید 4⃣ #قسمت_چهارم 💟سر #سفره_عقد اونقد ذو
❣﷽❣
📚 #رمان
#عاشقانه_شهدا ♥️
#خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی
↲به روایت همسرشهید
5⃣ #قسمت_پنجم
💟طی یه سالی که از #عقدمون گذشت. روزای شیرین و خوشی رو کنار هم💞 سپری کردیم. طاقت دوری همو نداشتیم، میتونم بگم بهترین روزای زندگیمو اون ایام تجربه کردم وقتی تصمیم گرفتیم #زندگی_مشترکمونو شروع کنیم. با آقا مهدی نشستیم واسه تصمیم گیری. نشست روبروم و یه لبخند دلنشین زد
خنده م گرفته بود😅
💟پرسیدم: چیزی شده...؟! گفت: موافقی زندگیمونو #بیمه کنیم…؟ پرسیدم: چطور⁉️گفت: مثلا جای مراسم عروسی و بریز و بپاش یه سفر بریم پابوس آقا #امام_رضا(ع) اونقده ذوق کردم که از جا پریدم😃 خیلی خوشحال شده بودم. مدتی که با هم #عقد بودیم. معنویت زیبایی رو کنارش تجربه کردم
💟آرزوم این شده بود که شروع زندگیمونم یه سفر #معنوی باشه. بهم گفت: همش نگرون این بودم که نکنه تو دلت آرزوی یه #عروسی مجلل و زرق و برق دارو داشته باشی، از اولش از خدا خواستم دلامون اونقد به هم نزدیک بشه💞 که عقایدمون هم شبیه هم باشه خدارو شکر که تو اونقدر خوب و #همراهی
💟سفر #مشهدمون خیلی بیاد موندنی و زیبا بود. استاد خاطره سازی بود. اونم از نوع شیرین و فراموش نشدنی😍 زندگیمون با توسل به امام رضا (ع) شروع شد. خیلی خوشحال بودم که روزای دوریمون تموم شده و دیگه وارد روزای با هم بودنمون میشیم. ذوق زیادی داشتم میدونستم که زندگی باهاش زندگیِ شیرینی میشه👌
💟تموم فامیل به خاطر داشتن آقا مهدی
بهم تبریک میگفتن و همیشه از #خوبیاش تعریف میکردن منم خدارو شکر میکردم🤲
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh