❣#سلام_امام_زمانم ❣
🌼ای #یوسف_زهرا به گدایت نظری کن
🍂داردطمع ازچشمه ایثار تو چشمم
🌼تاکی به تمنای تو ای #مهدی_موعود
🍂گریان شودازطعنه اغیار تو چشمم😭
#اللهم_عجـل_لولیک_الفـرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هر انسانی لبخندی از خداوند است
سلام بر تو ای #شهیــــد
که زیباترین لبخند خدایی😍♥️
#جان_فدا♥️
#سلام_صبحتون_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مداحی_آنلاین_چرا_امام_زمان_ظهور_نمیکند_استاد_انصاریان.mp3
1.19M
🔖چرا امام زمان(عج)ظهور نمیکند🔖
#سخنرانی بسیار شنیدنی👌
🎙 #حجت_الاسلام_انصاریان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💟
الهی ...
برای تمام دل هایی
کــــهبـــهخـــــــود
وابسته کرده ایــم 💞
#الـعــفـو ....
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔸داعشی ها محاصره اش کردن، تا تیر داشت با تیر💥جنگید. تیرش تموم شد، داعشی ها نیت کرده بودن #زنده بگیرنش
همون موقع حاج قاسم هم توی منطقه بود
خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و #اسیر شد
🔹ولی یک لحظه هم سرشو از ترس پایین نیاورد❌تشنه بود آب جلوش می ریختن روی زمین. فهمیدن #حاج_قاسم توی منطقه اس، برای خراب کردن روحیه حاج قاسم بیسیم📞 رضا اسماعیلی رو گرفتن جلو دهن رضا و چاقو رو گذاشتن زیر گردنش 😭
🔸کم کم برا این که #زجر_کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش می گفتن به #حضرت_زینب فحش بده پشت بیسیم 😭 اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید... 😭
🔹ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چند تا کلمه گفت:
⇜اصلا من آمدم جون بدم برای #دختر_مظلوم_علی
⇜اصلامن آمدم فدابشم برای حضرت زینب
⇜اصلا من آمدم #سرم رو بدم
⇜یا علی یا زهرا...
🔸میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد. بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن برای حاج قاسم. #امنیت ما اتفاقی نیست❌ عزیزان چقدر سرها و خون ها دادیم تا توانستیم به این آرامش برسیم.
#شهید_رضا_اسماعیلی 🕊🌷
#رفاقت_تا_شهادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌸🌸🌸هیئت محبان جواد الائمه علیه السلام, جهت برگزاری باشکوه تر و بهتر🎉🎉🎉 میلاد با سعادت #امام_جواد علی
فراموش نکنیم ها رزقمون رو از امام جواد الائمه علیهالسلام بگیریم 😍😍
🌸دنبال شهرتیم و پی اسم و رسم و نام،
غافل از اینکه #فاطمه (س) گمنام میخرد.
#حضرت_مادر♥️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔸جامعهی امروزِ ما تشنهی چنین افرادی است
عکس باز شود👆👆
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠ #اینک_شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 6⃣4⃣ #قسمت_چهل_وششم 📖روزن
❣﷽❣
📚 #رمان
#اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
7⃣4⃣ #قسمت_چهل_وهفتم
📖وقتی رسیدم #بیمارستان ایوب را برده بودند اتاق مراقبت های ویژه، از پنجره ی مات اتاق سرک میکشیدم👀 چند نفری بالای سرش بودند و نمیدیدم چه کار میکنند. از دلشوره و #اضطراب نمیتوانستم بنشینم
📖چند بار راهرو را رفتم و امدم و هر بار از پنجره نگاه کردم. دکتر ها هنوز توی #ای_سی_یو بودند. پرستار با یک لوله ازمایش بیرون امد "خانم این را ببرید ازمایشگاه"🌡 اشکم را پاک کردم.
📖لوله را گرفتم و دویدم سمت #ازمایشگاه، خانم پشت میز گوشی☎️را گذاشت. لوله را ب طرفش دراز کردم _"گفتند این را ازمایش کنید"
همانطور ک روی برگه چیزهایی مینوشت📝گفت: مریض شما فوت شد
📖عصبانی شدم
_چی داری میگویی؟😳 همین الان پرستارش گفت این را بدهم به شما.
سرش را از روی برگه بلند کرد "همین الان هم تلفن کردند و گفتند: مریض شما #فوت_شده
📖لوله ی ازمایش را فشردم توی سینه ی پرستار و از پله ها دویدم بالا😭 از پشت سرم صدای زنی را که با پرستار بحث میکرد ،شنیدم.
+حواست بود با کی حرف میزدی؟ این چه طرز خبر دادن است؟ #زنش بود!
در اتاق را با فشار تنم باز کردم. دور تخت ایوب🛌 خلوت بود.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✫⇠ #اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
8⃣4⃣ #قسمت_چهل_وهشتم
📖چند لحظه بعد #دکتر روی بدن ایوب خم شده بود و با مشت به سینه ایوب میکوبید. نگاهش کردم. اشک میریخت😢 و به ایوب ماساژ قلبی میداد. سوت #ممتد دستگاه قطع و وصل شد و پرستار ها دویدند سمت تخت🛌
📖دکتر میگفت: #مظلومیت شما ایوب را نجات داد. امدم توی راهرو نشستم. انگار کتک مفصلی خورده باشم😞دیگر نتوانستم از جایم بلند شوم. بی توجه به ادم های توی راهرو که رفت و امد میکردند، روی صندلی های کنارم دراز کشیدم و چند ساعتی #خوابیدم.
📖فردا صبح که هنوز تمام بدنم درد میکرد😣 فراموشی هم به کوفتگی اضافه شد. دنبال هر چیزی چندین بار میگشتم. نگران شدم، برای خودم از #دکتر ایوب وقت گرفتم. گفت: آن کوفتگی و این فراموشی💬 عوارض #شوکی است که ان شب به من وارد شده.
📖ایوب داشت به خرده کارهای خانه میرسید. #تعمیر پریز برق و شیر اب را خودش انجام میداد و این کارها را دوست داشت. گفتم: حاجی، من درسم تمام شد دوست دارم بروم #سر_کار.
-مثلا چه جور کاری⁉️
+مهم نیست، هر جور کاری باشد.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
یا حبیبی و معتمدی..._۲۰۲۳_۰۱_۲۸_۱۹_۵۷_۵۷_۴۷۱.mp3
7.9M
"یا حبیبی و معتمدی...
حاجسیدمجید بنی فاطمه
#شهیدگمنامـ🌷
⭐️تــو را در زمینـ🌏
#گُمــنام می خوانند
⭐️بدون آنکھ↯
بدانند شناختہ شده تر از #تو
در آسمانها نیست❌
#شبتون_شهدایی🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣#سلام_امام_زمانم❣
💠چہ خوش اسٺ اگر بمیــرم
بہ رهِ ولاےِ #مهــــدے💕
💠سـَـر و جــان بَهــا نَــدارد
ڪہ ڪُنم فَداے #مهــــدے💕
💠همـہ نَقــدِ، هستـےِ خـود
بِدهَـم بہ #صــاحب_جـــان💕
💠ڪه یڪـے دَقیـقہ بینَــم
رُخِ دلگشـــاے #مهــــدے💕
#صبحت_بخیر_آقای_من🌺
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَ_الْفَـــرَج🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
زیباست
آن روزی که
در محشر فریاد زنند
#فرزندان_زهرا سلاماللهعلیها
وارد بهشت🌸 شوند ...
#نحن_ابناء_الزهراء
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
『 در محضر شهدا 』_۲۰۲۲_۰۶_۱۷_۲۳_۰۶_۰۴_۲۲۶.mp3
3.7M
☀️ بسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِيم ☀️
❇️ الَهِي عَظُمَ البَلاءُ وَ بَرِحَ الخَفَاءُ
🔶 و انكَشَفَ الغِطَاءُ وَ انقَطَعَ الرَّجَاءُ
❇️ و ضَاقَتِ الأَرضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ
🔶 و أَنتَ المُستَعَانُ وَ إِلَيكَ المُشتَكَى
❇️ و عَلَيكَ المُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ
🔶 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
❇️ أولِيالأَمرِالَّذِينَفَرَضتَعَلَينَا طَاعَتَهُم
🔶 و عَرَّفتَنَا بِذَلِكَ مَنزِلَتَهُم
❇️ ففَرِّج عَنَّا بِحَقِّهِم فَرَجا عَاجِلا
🔶 قرِيبا كَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ
❇️ يا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ
🔶 اكفِيَانِي فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ
❇️ و انصُرَانِي فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ
🔶 يا مَولانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ
❇️ الغَوثَ الغَوثَ الغَوثَ
🔶 أدرِكنِي أَدرِكنِي أَدرِكنِي
❇️ السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ
🔶 العَجَلَ العَجَلَ العَجَلَ
❇️ يا أَرحَمَ الرَّاحِمِينَ بحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
الطَّاهِرِينَ
#التماس_دعا🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
بهش گفتند: برامون یه شعر میخونی؟
گفت: میشه #دعای_فرج بخونم؟😍
گفتند بخون و چقدر زیبا خوند👌
گفتند: بَهبَه چقدر زیبا خوندی
گفت: من روزی #هزار_بار دعای فرج میخونم!
ازش پرسیدند: چرا هزار بار⁉️
گفت:اینقدر میخونم تا #امام_زمان ظهور کنه. آخه میگن: اگه امام زمان ظهور کنه ،شهدا🌷 هم باهاش میان
شاید یه بار دیگه #بابامو ببینم
📸تصویر مربوط به فرزند شهید مدافع حرم #شهید_اکبر_زوار_جنت
«نسأل الله منازل الشهداء»
#شهداء_شرمنده_ایم🥀
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔸بعد از شهادت تکفیریها روی بدن و سینه شهید #نفت ریختند و آتش🔥 زدند اما فقط لباس های شهید سوخت و بدن سالم ماند
🔹مادر شهید میگفت: قبلا هم به خاطر تصادف💥 دچار سوختگی شده بود اما به خاطر عزاداری و سینهزنی برای #امام_حسین (ع) هیچ آسیبی به بدنش نرسیده بود.
#شهید_غلامرضا_لنگریزاده
#شهید_مدافع_حرم
محل دفن:گلزارشهدای کرمان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔸حسن باقری را بسیاری بهعنوان #مغز_متفکر اطلاعات نظامی ایران🇮🇷 میشناسند.
📆او در نهم بهمن ماه سال ۶۱ در محور عملیاتی #فکه بهشهادت🌷 رسید تا تاریخ ایران و دفاع مقدس یکی از بهترینهایش را از دست بدهد😔
#شهید_حسن_باقری
#سالروز_شهادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸حسن باقری را بسیاری بهعنوان #مغز_متفکر اطلاعات نظامی ایران🇮🇷 میشناسند. 📆او در نهم بهمن ماه سال
#دستنوشتــه_شهیـــد✍
💢این جنگ فرصتهای طلایی بسیاری را جهت #رشد استعدادها به ما داده است. نیروهای ما با توجه به بعد انقلابیای که دارند و چشموگوش بسته تابع قانونهای ازخارج آمده نیستند❌میتوانند از قالبهای پیشساخته خارج شوند و با فکر #سازنده خویش، روشهایی را ابداع کنند که دشمن نخواهد توانست بهسادگی به دفاع در مقابل آنها برخیزد.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#حدیث
امیرالمومنین علیه السلام:
بدرستیکه بیشترین ناله های اهل جهنم 🔥 از #تسویف است.
تسویف چیست⁉️
عکس باز شود👆
📚جامع السعادات/ج۳/ص ۴۶
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
••♡••
شهادتیعنۍ؛
زندگۍڪن،امافقطبراۍخدا..!
اگرشهادتمیخواهید زندگۍڪنید
فقطبرایخدا... (:
شهیدمصطفیصدرزاده💕🌱
#شهیدانه_زندگی_کنیم🗝⛓
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید حاج #قاسم_سلیمانی:
🏵با همه ارتباط خوب و مثبت برقرار کنید حتی با کسانی که #ظاهرشان با شما متفاوت است.
اگر هدف🎯 داری نترس، برو و #اثر بگذار
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠ #اینک_شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 8⃣4⃣ #قسمت_چهل_وهشتم 📖چند
❣﷽❣
📚 #رمان
#اینک_شوڪران
✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب_بلندی
به روایت همسر( شهلا غیاثوند )
9⃣4⃣ #قسمت_چهل_ونهم
📖سرش را انداخت بالا و محکم گفت: #نچ. خانمها یا باید #دکتر شوند یا معلم و استاد. باقی کارها یک قِران هم نمی ارزد❌ ناراحت شدم🙁چرا حاجی؟
چرخید طرف من؛ ببین #شهلا خودم توی اداره کار می کنم. می بینم که با خانمها چطور رفتار می شود. هیچ کس ملاحظه #روحيه_لطیف آنها را نمی کند.
📖حتی اگر مسئولیتی به عهده #زن هست؛ نباید مثل یک مرد بازخواستش کنند⛔️ او باید برای خانه هم توان و انرژی داشته باشد. اصلا میدانی شهلا باید ناز زن را کشید. نه این که او #ناز رئیس و کارمند و باقی آدمها رو بکشد.
📖چقدر ناز ادم های مختلف را سر بستری🛌 کردن های #ایوب کشیده بودم و نگذاشته بودم متوجه شود. هر #مسئولی را گیر میاوردم برایش توضیح میدادم که نوع بیماری ایوب با بیماران روانی متفاوت است.
📖مراقبت های خاص خودش را میخواهد. به #روان_درمانی و گفتار درمانی احتیاج دارد، نه اینکه فقط دوز قرص هایش💊 کم و زیاد شود. این تنها کاری بود که مدد کارها میکردند. وقتی اعتراض میکردم، میگفتند: به ما همین قدر #حقوق میدهند
📖اینطوری ایوب به ماه نرسیده بود دوباره #بستری میشد. اگر آن روز دکتر اعصاب و روان مرا از اتاقش بیرون نمیکرد🚷 هیچ وقت نه من و نه ایوب برای بستری شدن هایش #زجر نمیکشیدیم😔
📖وضعیت #عصبی ایوب به هم ریخته بود. راضی نمیشد با من به دکتر بیاید. خودم وقت گرفتم تا حالت هایش را برای دکتر شرح دهم و ببینم قبول میکند در بیمارستان بستریش کنم یا نه‼️نوبت من شد. وارد اتاق #دکتر شدم.
📖دکتر گفت پس مریض کجاست⁉️
گفتم: توضیح میدهم #همسر_من....."
با صدای بلند🗣 وسط حرفم پرید
_بفرمایید بیرون خانم...اینجا فقط برای #جانبازان است نه همسرهایشان
📖گفتم: من هم برای خودم نیامدم. همسرم♥️ جانباز است. امده ام وضعیتش را برایتان..... از جایش بلند شد و به در اشاره کرد و داد کشید "برو #بیرون خانم با مریضت بیا..."
📖با اشاره اش از جایم پریدم. در را باز کردم. همه بیماران و همراهانشان نگاهم میکردند👁 رو به دکتر گفتم: فکر میکنم همسر من به دکتر نیازی ندارد، #شما انگار بیشتر نیاز دارید. در را محکم بستم و بغضم ترکید. با صدای بلند زدم زیر گریه😭 واز مطب بیرون امدم.
🖋 #ادامه_دارد...
📝به قلم⬅️ #زینب_عزیزمحمدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh