May 11
❣#سلام_امام_زمانم❣
💎اَلسَّلاَمُ عَلَي الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الأُْمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ وَ يَمْلأََ بِهِ الأَْرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً وَ يُمَكِّنَ لَهُ وَ يُنْجِزَ بِهِ وَعْدَ الْمُؤْمِنِينَ ✋
🌸سلام بر مهدي كه خداي عزّ و جلّ امّتها را به وجود او وعده داد، كه به وسيله او سخنها را جمع كند، و پراكنده ها را گرد آورد، و زمين را به او پر از عدل وداد نمايد، و به او جايگاه و قدرت دهد، و وعده اش را به اهل ايمان به وسيله او وفا كند.
📘فرازی از زیارت نامه حضرت مهدی(عج)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
✳️ همان چای بسش بود!
🔻 قرار بود مقام معظم رهبری برای بازدید و دیدار تشریف بیاورند. پدر، چهار پنج روزی درگیر تدارکات دیدار بود. صبح میرفت و شب میآمد. من هم با بسیجیها رفته بودم برای کمک. ظهر که شد، رفتم همان قسمتی که پدر مشغول بود. برایم چای آوردند. میخواستم بروم که دفتردار پدر گفت: دارند ناهار میآورند، کجا میروی؟ پدر صدایش را شنید. گفت: بگذار برود. ناهار برای کارکنان است. فرجالله بسیجی است و همان چای بسش بود!
📚 از کتاب #نورعلی | نیمنگاهی به زندگی و اوج بندگی سردار #شهید_نورعلی_شوشتری
📖 ص ۹۴
#⃣ #بیت_المال
❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
✍ محمدرضا زیاد قرآن تلاوت میکرد.
یک قرآن جیبی داشت
که همیشه همراهش بود.
هر زمان فرصت داشت مشغول
قرائت میشد آن هم با تدبر و دقت.
#شهید_تورجی_زاده...🌷🕊
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فَرقۍنمۍڪُنَد..
شَلَمچِه،حَلـَب،مۅصِل،قُدسياڪوچه
پَسڪوچههاۍشَھرِمآن!
بَسيجۍسَھمَشدَويدَنپآبهپآۍاِنقِلاباَست😎✌️🏻.
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
مناجات زیبای دکتر چمران😇
خدایا🙏
از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت
اما شکایتم را پس میگیرم🥲 ...
من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد☺️ ..
گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست ،
معنایش این نیست که تنهایم🙃 ...
معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت ...
با تو تنهایی معنا ندارد !
مانده ام تو را نداشتم چه میکردم 🥰...!
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
"یابْنَ الصِّراطِ الْمُسْتَقيمِ"
مهدی جان ♥️
راهیام کن به راهت...!
که هر چه راه غیر مقصدت بروم
بیراهه است ....
♥🌸
#السݪامعلیڪیابقیةاللہ
"✍ ســـلام فرمــانده"
🤎>☕¦⇦ #امام_زمان
#فدایی_رهبر
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
{💛✨}
•
•
شهید شدن اتفاقی نیست×
اینـطور نـیست کـه بگویی؛
گلولهای خورد و مُرد |:
شهید رضایتنامه دارد...🥀
و رضایت نامهاش را؛
اول حسینـ♡ و علمدارش(:
امضا میکنند...
و بعد مُـهر زهـرا میخورد...!❤️
حٰاجقٰاسِمسُلِیمٰانی♡
•
•
{✨💛} ☜ #شهیدانه
#اَللّهُــمَّعَجـِــللِوَلیِّــکَالفَــرَج
#یاوران_مهدی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
ڪلـٰامشہید:
زیـارتعـاشورا،رابخـوانیـد؛
حتۍشـدھروزۍیڪبـارزیـرا
بسیـارمہماسٺ🖤🌿📖!
#شهیدانه🌹
#شهیداحمدمشلب
#لبیک_یا_خامنه_ای🖇
#باولایت_تا_شهادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
-شهیدآوینی:
یاران شتاب کنید🗣 . . .
گویند قافله ای درراه است .
که گناه کاران را در آن راهی نیست،
آری #گناه کاران را راهی نیست،
اما پشیمانان را می پذیرند ..(:
#فدایی_رهبر✋🏻✨
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
برگزیدهای از دعای امام صادق (ع) برای امام زمان(عج):
🔹اللَّهُمَّ أيِّدهُ بِنَصرِكَ وَانصُر عَبدَكَ،و قَوِّ أصحابَهُ وصَبِّرهُم،وَافتَح لَهُم مِن لَدُنكَ سُلطاناً نَصيراً،وعَجِّل فَرَجَهُ وأَمكِنهُ مِن أعدَائِكَ وأَعداءِ رَسولِكَ،يا أرحَمَ الرّاحِمينَ؛
🔸خدايا! با يارىات او را استوار دار و بندهات را يارى ده و يارانش را نيرو بخش و شكيبايشان كن و دريچه چيرگى پيروزمندى را بر ايشان بگشاى و در فرجش تعجيل كن و او را بر دشمنانش و دشمنان پيامبرت مسلّط كن.اى رحيمترين رحيمان!
📚{دانشنامه امام مهدی(عج) بر پايه قرآن،حديث و تاریخ،ج ۶،ص ۷۹}
🇮🇷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
دامهای شیطان.mp3
3.09M
💐 #درس_اخـــلاق
💥 دامهای شیطان!
• اضطراب و ترس
• خواب های آشفته
• افکار ناآرام و انحرافات اخلاقی و...
یه جا کنترل از دستتون دررفته که این چیزا اومده سراغتون!
#استاد_شجاعی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
برگشت گفت:
زمانه دیگه عوض شده
همه دارن گناه می کنن!!!
تو به یه گناه ما گیردادی؟
گفتم:
همه داشتن به امام حسین علیه السلام ضربه میزدن
جزاندکی...
دوست داشتی جزو کدوم دسته باشی🧐؟!
سریع گفت:معلومه! جزو۷۲نفر🌱
کی دلش میاد
اخم به صورت امام حسین علیه السلام بیاره؟؟
گفتم:زمانه عوض نشده😢...
توهم باهرگناهت
به #قلب حسین زمانه ات ضربه میزنی!
باهرگناهت
اخم که هیچی...!
باعث گریه های یوسف زهرا میشی😱😭
اینجا.گنـاه.ممــنوع📗🖇
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌿
دغدغـہاشایـنبودڪہتا میتواند
از گرایشبچههابہفرهنگبیگانہوسبڪ زندگے غربۍجلوگیری کند.
برای هدفۍڪہداشتهیچوقت آرام نمینشست
شبوروزدنبالڪــار میدوید.
میگفت:بینجـہادامروزما ڪہجـہادنرم است؛
با جـہادسختوهشتسالدفاعمقدس
تفاوتۍ نیستوهمـاناجـروثــوابرادارد.
#شهید_علے_خلیلی 🖇🌹
#فدایی_رهبر🌿🖇
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_1056385191.mp3
5.29M
⏯ #مناجات با #امام_زمان(عج)
🍃با نور خود سرشت مرا ناب ناب کن
🍃من را برای نوکریت انتخاب کن
🎤 #سید_مهدی_میرداماد
👌بسیار دلنشین
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#لباسهای_نسوخته!!
🌷....بالاخره شیطنت بچهها کار دستمان داد و آتشبازی آنها باعث سوختن کمد و آنچه در آن بود شد. به سمت کمد دویدم؛ هیچی برایم اهمیت نداشت؛ الا لباسهای شهید و وسایل بازمانده او. وسایل سوخته را زیر و رو کردم؛ همه لباسها سوخته بود؛ با تعجب دیدم لباسهای شهید در بین لباسهای سوخته صحیح و سالم مانده است؛ آنها را گرفتم و به خودم چسباندم و از این بابت خدا رو شکر کردم که آن وسایل ارزشمند را برایم سالم نگه داشته است.
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز محمدباقر پورغلامحسین علیآبادی
راوی: مادر گرامی شهید
#یادشهداباذکرصلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
هرچقدر به نمازت بها بدی تواناییت برای مقابله با گناه بیشتر میشه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
💠 دل رحم و سخاوتمند💠
دوران نوجوانی توی پایگاه مسجد محل فعال بود/ یکشب سرد توی زمستان پیرمرد دستفروشی در کنار خیابان بساط پهن کرده بود و دستکش و کلاه و لباس زمستانی میفروخت. محمد حسین با دیدن این صحنه به سمت پیرمرد رفت و تمام وسایل او را خرید تا آن پیرمرد مجبور نباشد در آن سرما در کنار خیابان تا آن موقع شب دستفروشی کند ، بعد فهمیدم که شهید همان وسایلی که خریده بود را به مستمندان و نیازمندان داده بود
#شهیدی_که_بازبان_روزه_به_شهادت_رسید
#شهید_مدافع_حرم_حسین_عطری
👈مدافعان حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
📚 #از_داستانهای_نازخاتون
#رمان_عاشقانه_مذهبی_مقتدا💖
#قسمت_پنجم5⃣
🍂ﺟﺎﺧﻮﺭﺩﻡ؛ ﻣﻦ؟ ! ﭼﺎﺩﺭ؟ !
ﺑﺎﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺶ ﺿﺮﺭ ﻧﺪﺍﺭﺩ . ﺣﺪﺍﻗﻞ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﯾﮏ ﭼﺎﺩﺭ ﺑﺪ ﻧﯿﺴﺖ !
ﺯﻫﺮﺍ ﮔﻔﺖ : ﺑﯿﺎ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻦ !
ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺪﻝ ﭼﺎﺩﺭﻫﺎ : ﻟﺒﻨﺎﻧﯽ، ﺳﺎﺩﻩ، ﻣﻠﯽ، ﺣﺴﻨﯽ، ﺧﻠﯿﺠﯽ، ﻋﺮﺑﯽ، ﻗﺠﺮﯼ ﻭ …
ﮔﻔﺘﻢ : ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺳﺮ ﺧﻮﺩﺗﻪ ! ﺍﯾﻨﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ !
- ﻣﻨﻈﻮﺭﺕ ﻟﺒﻨﺎﻧﯿﻪ؟
- ﺁﺭﻩ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﯽ !
🍁ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ ﯾﮏ ﭼﺎﺩﺭ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﻢ . ﮔﻔﺘﻢ : ﺯﻫﺮﺍ ﻣﻦ ﺑﻠﺪ ﻧﯿﺴﺘﻤﺎ ! ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ ﺯﻣﯿﻦ ! ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ ﻧﺘﻮﻧﻢ ﺟﻤﻌﺶ ﮐﻨﻢ !
ﻧﺘﺮﺱ ﺑﺎﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﻡ .
ﺑﺎ ﮐﻤﮏ ﺯﻫﺮﺍ ﭼﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﺳﺮﻡ ﮐﺮﺩﻡ . ﻧﺎﺧﻮﺩﺁﮔﺎﻩ ﮔﻔﺘﻢ : ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﻡ !
ﺯﻫﺮﺍ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩ : ﭼﻪ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺷﺪﯼ !
ﺭﻓﺘﻢ ﺟﻠﻮﯼ ﺁﯾﻨﻪ، ﭼﻬﺮﻩ ﺍﻡ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ . ﺣﺲ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺗﺮ، ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﻭ ﺑﺎﻭﻗﺎﺭ ﺗﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ .
ﭼﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﺧﺮﯾﺪﻡ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﯾﻢ . ﺫﻭﻕ ﭼﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻢ . ﺯﻫﺮﺍ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﮔﻔﺖ : ﺍﯼ ﻭﺍﯼ ﺩﯾﺪﯼ ﭼﯽ ﺷﺪ؟ ﯾﺎﺩﻣﻮﻥ ﺭﻓﺖ ﺑﺮﯾﻢ ﺳﺮ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﮔﻤﻨﺎﻡ .
🍂- ﭼﯽ؟
- ﺷﻬﺪﺍﯼ ﮔﻤﻨﺎﻡ !
- ﯾﻌﻨﯽ ﭼﯽ؟
- ﺷﻬﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﻮﯾﺘﺸﻮﻥ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻣﺰﺍﺭﺷﻮﻥ ﮔﻤﻨﺎﻣﻪ . ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺪﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻫﺮﺍ ( ﺱ ) ﻧﺰﺩﯾﮑﻨﺪ .
ﻗﻠﺒﻢ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺗﭙﯿﺪﻥ . ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻪ ﻣﺰﺍﺭ ﺷﻬﺪﺍ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮ ﻣﯿﺸﺪﯾﻢ، ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﻢ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﺟﺎﺭﯼ ﻣﯿﺸﺪﻧﺪ . ﺧﻮﺩﻡ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﻨﻢ، ﺯﻫﺮﺍ ﻫﻢ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ . ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻣﻬﻢ ﻧﺒﻮﺩ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺑﺮﻡ ﭼﻪ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ . ( ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻭﻗﺖ ﮐﺠﺎ ﺑﻮﺩﯼ ﺩﺧﺘﺮ؟ ) ﻣﺰﺍﺭ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺷﻬﯿﺪ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺳﻨﮓ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ : ﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﯼ، ﺭﺍﻩ ﻧﺸﺎﻧﻢ ﺑﺪﻩ … ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺁﺷﺘﯽ ﮐﻨﻢ …
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#رمان_عاشقانه_مذهبی_مقتدا💖
#قسمت_ششم6⃣
🍂ﺧﯿﻠﯽ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ . ﺁﻥ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺳﺮﺯﺩﻥ ﺑﻪ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﺷﻬﺪﺍ ﻭ ﺑﺴﯿﺞ ﻭ ﻣﺴﺠﺪ ﻭ …
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻥ ﻣﯿﺘﺮﺍﯼ ﻗﺒﻠﯽ ﻧﯿﺴﺘﻢ . ﺣﺘﯽ ﻋﻼﯾﻘﻢ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ . ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﺁﻫﻨﮓ ﻭ ﺭﻗﺺ ﻭ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﯼ ﺁﻧﭽﻨﺎﻧﯽ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ . ﯾﻌﻨﯽ ﺁﻥ ﻟﺬﺗﯽ ﮐﻪ ﻗﺒﻼ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﺑﺮﺩﻡ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﺯ ﻭ ﻧﯿﺎﺯ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﻫﻤﻨﻮﻉ ﻭ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ … ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ . ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺘﺨﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﻧﺎﻡ ﻃﯿﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﺮﺩ .
🍁ﻭﺍﺭﺩ ﮐﻼﺱ ﻧﻬﻢ ﺷﺪﻡ؛ ﭼﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻧﯽ ! ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﻣﻨﮑﻪ ﭼﺎﺩﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﺯﺧﻢ ﺯﺑﺎﻥ ﺯﺩﻥ :
– ﻣﯿﺘﺮﺍ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﻭ ﻧﮕﺎﻩ !
– ﺧﺎﻧﻮﻣﯽ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺑﺪﻡ؟
– ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﻌﯿﺪ ﺑﻮﺩ !
ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﺸﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﺍﺷﮑﻢ ﺭﺍ ﺩﺭﺁﻭﺭﺩ . ﺳﺮﮐﻼﺱ ﻣﻘﻨﻌﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍ ﺧﺎﮐﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ .
🍂ﺣﺘﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻡ، ﻣﯿﮕﻔﺘﻨﺪ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺣﺎﻝ ﻧﻤﯿﺪﻫﺪ ! ﺩﺭﻋﻮﺽ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﯽ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﻣﺜﻞ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻮﺩﻧﺪ . ﻫﺮﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻬﯿﺪﻡ - ﺷﻬﯿﺪ ﺗﻮﺭﺟﯽ ﺯﺍﺩﻩ - ﺩﺭﺩ ﻭ ﺩﻝ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﺁﺯﺍﺭ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﻣﺮﺍ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﯾﺪﻧﺪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﻋﻘﺪﻩ ﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﻨﺪ ! ﺍﻭﻝ ﮐﺎﺭ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺳﺨﺖ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﮐﻢ ﮐﻢ ﺑﻬﺘﺮ ﺷﺪ .…
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استادپناهیان✨🌱
عـــــقل هیچ مسلمانی ڪامل نخواهد شد مگر با داشتن این ده خصلتـــــ..!
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh