🔻 دیدار سرزده
🌸عادت داشت سر زده به دیدار ما بیاید، اسمش را گذاشته بود #دیدار_سرزده علی آقایی با خواهران! بعد می خندید و می گفت: درست مثل #احمدی_نژاد
🌸مخصوصا ماه مبارک #رمضان ده تا بیست دقیقه مانده به #اذان_مغرب پیدایش می شد. غیرمستقیم و به بهانه های مختلف سری به #یخچال می زد تا از بود و نبود #وسایل آن باخبر شود.
🌸سرش را این طرف و آن طرف که می چرخاند می دانستم دنبال چیزی می گردد.
-چیزی لازم داری #داداش؟
- تشنمه!
تا بلند شدم برم آب بیارم می گفت: لازم نیست بلندشی خودم میرم و برمیدارم.
🌸یخچال رو به بهانه #آب درست حسابی می گشت. وقتی می دید پر است می خندید و برمی گشت. ولی وقتی خالی بود فردایش با دست پر دوباره می آمد #خانه مان.
- علی تو که دیروز اومده بودی.
- یعنی میگی نیام؟
-نه.... خب تعجب کردم
- راستش داشتم از اینجا رد می شدم، گفتم یه سری بهتون بزنم. .
#شهید_علی_آقایی🌷
#شهید_تازه_تفحص_شده_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 🔻 #استاد_پناهیان * #لذت_آغوش_خدا.... * 13 💕◈•══•💖•══•◈💞 #مدیریت_رنج_ها 12 ✅ بالاخره همه تو
❣﷽❣
🔻 #استاد_پناهیان
* #لذت_آغوش_خدا.... * 14
💕◈•══•💖•══•◈💞
#مدیریت_رنج_ها 13
"برخورد صحیح با رنج"
⭕️اگه ما برخورد درستی با رنج نداشته باشیم، «اتفاقاً رنج هامون بیشتر خواهد شد».
👆👆👆خیلی مهم
⛔️اگه کسی رنج مخالفت با بعضی از دوست داشتنی ها رو تحمل نکنه،
خواه ناخواه دچار رنج های دیگه ای خواهد شد که زندگیش رو تلخ خواهد کرد.
🚫 مثلاً آدمی که حسادت داره، طبیعتاً باید با مبارزه با نفس، این خصلت بد رو کنار بذاره.
اما اگه اهل مبارزه با نفس نبود، این خصوصیت باعث میشه که «چشمِ دیدنِ پیشرفت های دیگران رو نداشته باشه»
⭕️⭕️⭕️
و تا میبینه که یه نفر بالاتر از اون هست،
سریع ناراحت میشه و مدت ها ذهنش درگیر اینه که هر طوری شده اون شخص رو از جایگاهی که داره به زیر بکشه!🚸
🔹عزیز دلم چرا با حسادت، روحِ خودت رو از بین میبری؟
😒
👈خب یه مدت با این احساس نادرست خودت مبارزه کن.
یه مدت مراقبت کن و به محض اینکه حس حسادت توی ذهنت اومد به هوای نفست بگو:
تو بیخود کردی که حسادت می کنی!😒🚫
چرا میخوای منو اذیت کنی؟
بچسب به زندگی خودت!
🚸هر بار که این حس اومد سراغت، شما این مبارزه با نفس رو انجام بده. بعد از یه مدت به لطف خدا، رذیلۀ حسادت از توی قلبت بیرون میره....✅
#افزایش_مبارزه_با_نفس
مساوی با:
#کاهش_رنج
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
امام زمان_۱۰۲.mp3
3.22M
#فایل_صوتي_امام_زمان 90
⛔️با شُمام؛ ...شما خانـوم ...شما آقــا؛
فرصت زندگی بهت دادند!
و اونم در عصری که امامِ زمانت؛
تنها، غریب، و در غیبتی هزار ساله است.!
بـراش چِـکار کـردی؟👆👆
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣₪❣₪❣₪❣₪❣
🌾در جبهه جنگ جلوه طوفانیم🌪
🍂زینب(س)مددی قبیله #سلمانیم
🌾آسایش کفر را به هم میـ💥ـریزیم
🍂ما منتقم👊 نبرد #خانطومانیم
#شهدای_خانطومان
شادی روحشان #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کتاب_عارفانه💖(فوق العاده زیبا) #خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری #قسمت_هشتم 8⃣ آن روزها: راوی⬅️ مادر شهـی
❣﷽❣
#کتاب_عارفانه💖(فوق العاده زیبا)
#خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری
#قسمت_نهم 9⃣
داخل خانه هشت فرزند دیگر حڪم راهنما را براے احمـ🌹ــد داشتند.علاوه بر این ها حاج محمود هم در تربیت فرزند ڪوتاهے نمےڪرد.همیشه بچه ها را با خودش به مسجد🕌مےبرد.
حاج محمود از آن دسته ڪاسب هاے باتقوا بود ڪه پاے منبر شیخ محمدحسین زاهد و آیت الله حق شناس تربیت شده بود.از آن ها ڪه هر سه وعده نمازش را در مسجد اقامه مےڪردند.
✨✨✨
"مدرسه"
(خواهر شهید)
احمـ🌹ـد در خانوادهے ما واقعا نمونه بود.همه او را دوست داشتند.وقتے شش6⃣ساله بود در دبستان ثبت نامش ڪردیم.
مدرسه اسلامے ڪاظمیه در اطراف گذر لوطے صالح.درس و مشق احمـ🌹ــد خوب بود و مشڪلے نداشتیم.
همه ے خانواده اهل نماز و تقوا بودند.لذا احمـ🌹ــد هم از همین دوران به مسائل عبادے و معنوے به خصوص نماز توجه ویژه داشت.
او مانند همه ے نوجوان ها با بچه ها و دوستانش بازے مےڪرد،درس مےخواند،در ڪارهاے خانه ڪمڪ مےڪرد و...
✨✨✨✨
اما هر چه بزرگ تر مےشد به رفتار و اخلاقے ڪه اسلام تایید ڪرده و احمـ🌹ــد از بزرگ تر ها مے شنید با دقت عمل مےڪرد.مثلا،وقتے مدرسه مےرفت تا مےتوانست به همڪلاسے هایے ڪه از لحاظ مالے مشڪل داشتند ڪمڪ مے ڪرد.یادم هست وقتے در خانه غذاے خیلے خوب و مفصلے درست مےڪردیم و همه آماده ے خوردن مےشدیم احمـ🌹ــد جلو نمےآمد!
مےگفت:توے این محل خیلے از مردم اصلا نمےتوانند چنین غذایے تهیه ڪنند.مردم حتے براے تهیه ے غذاے معمولے دچار مشڪل هستند،حالا ما ...
براے همین اگ سر سفره هم مے آمد با اڪراه غذا مےخورد.براے بچه اے در قد و قواره ے او این حرف ها خیلے زود بود.اصلا بیشتر بچه ها در سن دبستان به این مسائل فڪر نمےڪنند.
اما احمـ🌹ــد واقعا از بینش صحیحے ڪه در مسجد و پاے منبرها پیدا ڪرده بود این حرف ها را مے زد.برای همین مےگویم اولین جرقه هاے ڪمال در همین ایام در وحود او زده شد.
رفته رفته هر چه بزرگ تر مے شد رشد و ڪمال و معنویت او بالا رفت تا جایے ڪه دگیر ما نتوانستیم به گرد پاے او برسیم!
براے دوره ے راهنمایے...
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#کتاب_عارفانه💖(فوق العاده زیبا)
#خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری
#قسمت_دهم 0⃣1⃣
براے دوره ے راهنمایے به دنبال مدرسه اے خوب براے احمــد مےگشتیم.آن زمان اوج فعالیت هاے ضد مذهبے رژیم پهلوےبود.پدر ما به خاطر یڪ مدرسه ے خوب براے احمــد به سراغ همه رفت.
با ڪمڪ و راهنمایے دوستانش،احمـد را در مدرسه ے حافظ ثبت نام ڪرد.در آنجا در ڪنار دروس عادے مدرسه،به مسائل اخلاقے و معنوے توجه داشت.مدیر و معاون مدرسه مذهبے بودند.معلمان بسیار خوبے هم داشت ڪه هر ڪدام به نوعے در رشد معنوے بچه ها تاثیر داشتند.آن زمان «حسین آقا» برادر بزرگ ما،در حوزه مشغول تحصیل بود.شرایط معنوے داخل خانه هم تحت تاثیر او بسیار عالے شده بود.احمـد در چنین شرایطے روز به روز در ڪسب معنویات تلاش بیشترے مےڪرد.
✨✨✨
یادم است یڪ باربرای چیدن سیب به روستاے خودمان در دماوند رفتیم.مادر ما یڪ چوب از باغ دایے آورد و مشغول چیدن سیب شد.ساعتے بعد دایے از راه رسید.احمـد جلو رفت و سلام ڪرد بعد گفت:دایے راضے باش،ما یڪ چوب از داخل باغ شما برداشتیم.دایے هم براے اینڪه سر به سر احمـد بگذارد گفت:من راضے نیستم!
احمـــد اصرار مے ڪرد:دایے توروخدا،دایے ببخشید و...
اما دایے خیلے جدے گفت:نه من راضے نیستم!
✨✨✨
آن روز اصرار هاے احمــد و برخورد دایے نشان داد ڪه احمـد در این سن ڪم چقد به حق الناس اهمیت مے دهد.
احمـد در سال هاے بعد به دبیرستان مروے رفت و جزء شاگردان ممتاز رشته ے ریاضے شد.اما دوران تحصیل او به دلایلے به پایان رسید.احمــ🌹ـد سال۱۳۶۱سال دوم رشته ریاضے را نیمه ڪاره رها ڪرد!
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_199560102015927186.mp3
7.46M
💢همه سهمیهها مال شما
🍂 #بابای قشنگمو بهم بدین
💢تا منم سر روی #شونش بزارم
🍂دیگه چیزی نمیخوام
فقط #همین😭
👈تقدیم به #فرزندان_شهدا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠کمک به نیازمندان 🌷ﺩﺭ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻣﺴﺠﺪ ﻣﺤﻮﺭ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎ ﺑﻮﺩ ﻣﻬﺪﯼ ﺟﻮﺍﻥ #ﻓﻌﺎﻝ ﻭ ﭘﺮ ﺗﮑﺎﭘﻮﯾﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻋﻀﻮ ﻫﯿﺌ
🔸 #بابا مهدی جان؛ وصیت📜 کرده بودی که روی سینه ات سربگذارم
🔹آن شب در #معراج خواستم سر روی سینه ات بگذارم ⚡️اما هرچه گشتم #آغوشی نبود😔
🔸عکس هایت📸 را کنار مامان دیده ام، قدو #قامتت، دستهایت. همان عکسها که #مرا در آغوش داشتی💞 پس چرا نیمی از آن قدو قامت هم در تابوت⚰ نبود؟
🔹خواستم مثل #رقیه(س) سرت را بغل کنم نمی شد❌ دستانم #استخوان هایی را لمس کرد که گفتند بابا مهدی ست😭 باشد #سهم_من از آغوشت💖 همین بود..
#عاشقانه_های_سلما
#شهید_مهدی_ثامنی_راد
#شبتون_شهدایی 🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh