eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
Page249.mp3
1M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه رعد✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ‼️از زبان همه خونواده های میگم... 👈نمیگذریم از اون دختری که به راحتی با پا میگذارد روی پاک ما!😔💔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📞 از به همه خواهران: 🔰چه زیباست سیاهی شما، نمی‌دانم این چه حسی بود که چادر شما به من می‌داد😍 اما می‌دانم که با دیدن آن امید، قوت قلب و می‌گرفتم. 🔰باور کنید چادر شما است، قدر این نعمت را بدانید که به برکتِ مجاهدت حضرت‌ زهرا سلام‌الله‌علیها♥️ بدست آمده است. 🔰امیدوارم که رنگ سیاه چادر شما کم‌رنگ و پریده نشود و خدا نکند که روزی شما کم‌ رنگ و کم‌ اهمیت شود. که اگر خدای ناخواسته این چنین شود اصلا دوست نمی‌دارم📛 به ملاقات من سَرِ مزار بیایید😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
دختر استـــــ دیگر !! شاید دلش خواستهــ پیش پدرش بخوابد یا شاید هم دلش تنگــ بابا بوده ❤️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
°|♥️🍃|° خوشا آنان‌ڪہ با عزت ز گیتـی بسـاطِ خـویـش برچیدند و رفتنـد ...🥀🍃 #شهید_جواد_الله_کرم 🌹🍃
7⃣6⃣2⃣1⃣ 🌷 💠امشب کمتر شوخی کنید، نزدیک است 🔰شب بود، همه جمع نشسته بودیم و داشتیم شوخی می‌کردیم، جواد گفت: بچه‌ها امشب کمتر شوخی کنید. تعجب کردم، به شوخی گفتم: جواد نکنه داری شهید می‌شی. گفت: آره نزدیکه. هاج و واج مانده بودیم چه بگوییم. همه لحظه‌ای سکوت کردند. 🔰یکی از بچه‌ها دوربین آورد و گفت: بگذار چند تا عکس بگیریم. قبول کرد، نشستیم چند تا عکس مجلسی انداختیم، فردا جواد شهید شد. همرزم شهید: وقتی شهید امین کریمی با تیر دشمن روی زمین افتاد، جواد الله کرم هم تیر خورد ولی چیزی نگفت. بالاخره فرمانده باید خودش را جلوی نیروهایش سرحال نشان دهد. 🔰گذشت و بعد یک ساعت روستا کامل دست ما بود. به اتفاق آقا جواد انتهای روستا نشستیم و تازه وقت کردیم که از شهادت امین کریمی بغض کنیم. جواد الله کرم گفت: خیلی بچه خوبی بود، از اوایل پاسدار شدنش من می دونستم که میشه. 🔰با تعجب پرسیدم: مگه شما از اون موقع می شناختینش؟ گفت: بله. من مربی‌شون بودم. از همون موقع می رفت دنبال جدیدترین اطلاعات و سخت‌ترین کارها و درست کردن پیشرفته‌ترین وسایل تخریب و خلاصه خیلی آدم مخلصی بود. ما هم از همان دیدارهای اول می‌دانستیم تا چند وقت دیگر باید اسم را اینطوری بنویسیم: راوی: همرزم شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎀🎊🎀🎉🎀🎊🎀 🎈آن 🌼زمین هوای بهشتی🌸 دوباره داشت 🎈آغوش 🌼به بغل ماهپاره🌝 داشت 🎈چشمان ابر 🌼روی را گرفته بود 🎈هر 🌼با خودش سبدی پرستاره🌟 داشت (س) مبارکباد🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - شبه عشقه به خدا همه بچه شیعه ها - مهدی سلحشور.mp3
3.88M
🌸 (س)🌸 💐شب عشقه به خدا همه بچه شیعه ها 💐خبر خوش ببرید برای 🎤 👏👏 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 قویترین سرباز کیست⁉️ ✨پیش زمینه عشق به امام زمان عشق به ولی فقیه و رهبری هست.❗️ ♻️💯 🌺🎤 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهدا ♥️ #خاطرات_شهید_مهدی_خراسانی ↲به روایت همسرشهید 0⃣2⃣ #قسمت_بیستم . 💟نمازمون که تموم می
❣﷽❣ 📚 ♥️ ↲به روایت همسرشهید 1⃣2⃣ 💟روزای سختی بهم میگذشت یه روز قبل اعزامش حس غریبی داشتم گیج و گنگ بودم مدام تو خونه چرخ میزدم و نمیدونستم چیکار کنم یه گوشه نشسته بود و نگام میکرد سنگینی نگاشو به خوبی حس میکردم اومد کنارم ایستاد دستامو گرفتبا حالتی معصومانه نگام کرد و گفت : "بیا بریم بیرون یه دور بزنیم و برگردیم من و تو دونفره...💕" 💟نگاش اونقده معصوم و دلنشین بود که هنوز تو خاطرم مونده سر به سرم میذاشت تا حال و هوام عوض شه اصرار داشت ما همون روز بریم شهرستان تا خیالش راحت شه ولی من قبول نکردم دلم میخواست تا آخرین لحظه ها کنارش باشم. شاید گفتنش عجیب باشه ولی هنوز کنارم بود و نرفته بود دلم براش تنگ شده بود فکر دیوونه م میکرد 💟شب آخر نشست کنارم و گفت: "طاهره جان ازم راضی هستی...؟"" گفتم : "چرا نباشم…!؟ تو اونقد خوبی که باورم نمیشه این آرامشی که کنارت دارم من واقعا کنار تو خوشبختم" سرشو انداخت پایین با حالت شرمندگی گفت: "منو ببخش نتونستم همیشه کنارت باشم وقتایی که نبودم تنها بودی توی شهر غریب... تو خونه. نتونستم زندگی ای رو که دوست داری... برات درست کنم...😔" 💟دستاشو گرفتم و گفتم:"این چه حرفیه میزنی…؟ من همیشه تو رو همینجوری خواستم... وجودت مایه آرامشمه...💕 که با دنیا عوضش نمیکنم..." مکثی کردم و... زل زدم به چشاش و گفتم: "تو چی…؟!ازم راضی هستی…؟😢"سرمو گرفت و...محکم بوسید...😘 گفت: "من راضی راضی ام...💕 خدا هم ازت راضی باشه..." 💟صبح طبق عادت نون گرفت مثه همیشه که وقتی میدید خوابم سماورو روشن میکرد چایی و سفره رو آماده میکرد اون روزم سنگ تموم گذاشت (همسر شهید مهدی خراسانی) ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh