❣#سلام_امام_زمانم❣
🔅 السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَياةِ... ✋
🌱سلام بر تو ای مولایی که یادت زنده کننده قلبها و ظهورت سر آغاز حیات طیبه است.
🌱سلام بر تو و بر روزی که حیات طیبهی بشر آغاز خواهد شد.
📚 زیارت امام زمان عجل الله فرجه در روز جمعه.
#امام_زمان
#اَللهُمَ_لَـیِّن_قَـلبی_لِوَلِیِّ_اَمرِک
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
دل من تنگ تو شد
ڪاش ڪھ پیدا بشوے
ڪھ بیاے و در این تنگے دل جا بشوے
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
"🕊🌿”
ـ
ـ
گفـتۡچہدوستدارِۍبنوِیسنـداز وصفتو؟
گفتـمیککـلآم : شَھــید . . .
#شهیدانه🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••آخریݧجمعہسالاسٺ...💔!"
#امام_زمان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
پیشونیبندهاروباوسواسزیرورو میکرد…
پرسیدم:دنبالچیمیگردی؟
گفت:سربندیازهرا!
گفتم:یکیشروبردارببنددیگه، چهفرقیداره؟
گفت:نه!آخهمنمادرندارم…💔 :)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
[💙⃟☁️]
•
رانندهتـاکسیازایــنلـاتـایقـدیمـیبود
گفتـمبـبخشیدمخاطــبِایـنجـملهکیــه؟
بالحنِلــاتیگفت
هرکـئیـهعشـقیداره
مامعشقموناربابمونـهایـنـونـوشتـمكاگـرشبـی
نصـفهشبـیآقـاسـوارمـاشیـنمـاشدونـشناختـم
حملبـربـیادبـئنبــاشـه ..!
•
💙⃟☁️¦⇢ #منتظرانہ
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
11.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ـــــ ـ دلتنگِ توام کھ ازت خیلی بیخبرم :)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
*#طنز جبهه
*پیچ و مهره ای ها*
*دسته ما معروف شده بود به دسته پیچ و مهره ای ها !😳 تنها آدم سالم و اوراقی نشده ، من بودم 😌كه تازه كار بودم و بار دوم بود كه به جبهه آمده بودم. دیگران یك جای سالم در بدن نداشتند . یكی دست نداشت😞 ، آن یكی پایش مصنوعی بود ☹️و سومی نصف روده هایش رفته بود 😢و چهارمی با یك كلیه و نصف كبد به زندگانی ادامه می داد😔 و ...
یك بار به شوخی نشستیم و داشته هایمان (جز من) را روی هم گذاشتیم و دو تا آدم سالم و حسابی و كامل از میانمان بیرون آمد!😅 دست✋، پا🦵، كبد، چشم، 👁️دهان 👄و دندان👄 مجروح و درب و داغون كم نداشتیم. 😖خلاصه كلام، جنسمان جور بود.
یكی از بچه ها كه هر وقت دست و پایش را تكان می داد، انگار لوله هایش زنگ زده و ریزش داشته باشد، 😅اعضا و جوارحش صدا می كرد، با نصفه زبانی كه برایش مانده بود گفت:« غصه نخورید ، این دفعه كه رفتیم عملیات از تو كشته های دشمن یك دو جین لوازم یدكی مانند چشم و گوش و كبد و كلیه می آوریم ، یا دو سه تا عراقی چاق و چله پیدا می كنیم و می آوریم عقب و برادرانه بین خودمان تقسیم می كنیم تا هر كس كم و كسری داشت ، بردارد.😁 علی ، تو به دو سه متر روده ات می رسی. اصغر ، تو سه بند انگشت دست راستت جور می شود. ابراهیم ، تو كلیه دار می شوی و احمد جان ؛ واسه تو هم یك مغز صفر كیلومتر كنار می گذاریم. شاید به كارت آمد! » همه خندیدند جز من . آخر «احمد» من بودم.😅😅😅
*کتاب رفاقت به سبک تانک صفحه 32*
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh