🔺حاج قاسم یهو میومد میگفت: چرا شماها بیکارید؟ میگفتیم: حاجی اسلحه دستمونه؛ یا ماموریـت هستیمُ مشغولیم! میگفت: نه بیکار نباش... زبونت به ذکر ِ خدا بچرخه پسر! همین طور که نشستی، هر کاری که میکنی ذکر هم بگو..
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
‹ انتقاد از خویشتن راجزء برنامههای خود قراردهید ›
#شهیدانه 🕊
#شهیدبهشتی ♥️
و کسی که به دنبال نور است این نور هرچقدر کوچک باشد در قلب او بزرگ خواهد شد.
#شهید_چمران ♥️
🌷توکل و ایمان حاجی مثالزدنی بود، بارها میشد که مشکلی یا کمبودی پیش میآمد و من میگفتم: حاجی حالا چه کار کنیم؟
🌷عبدالکریم میگفت: خدا کریم است هنوز خیلی وقت هست جور میشود و واقعاً هم همینطور میشد. دلبستگی
به مال دنیا نداشت.
"شهید حاج عبدالکریم اصل غوابش
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
از شهید رمضان عباس زاده دفترچه ای در دست است که حاوی سوره ها و آیاتی از قرآن کریم با ترجمه است که شهید آنها را با دقت و حوصله نگارش کرده است.
🔷همچنین اشعاری گزینش شده را ثبت کرده است که نمونه ای از آن در زیر نقل میشود:
در درگه ما دوستی یک دله کن
هر چیز که غیرماست آنرا یله کن
یک صبح به اخلاص بیا بر در ما
گـر کـار تـو بر نیامد آنگه گله کن
✨✨✨
بارالها من نمی خواهم كه در بستر بمیرم
یاری ام كن تا به راهت در دل سنگر بمیرم
دوست دارم در میان آتش و خون و گلوله
دور از این كاشانه و از مادر و خواهر بمیرم
دوست دارم تا شوم قربانی راه خمینی
همچنان پروانه در جانم فتد آذر بمیرم
دوست دارم همچو باران بر تنم خمپاره بارد
پیكرم گِردد بمانند گُل پرپر بمیرم
دوست دارم لاله گون گردد لباس پاسداری
آخر از خون تنم با جسم از خون تر بمیرم
دوست دارم تشنه لب باشم با هنگام شهادت
جرعه ای نوشم زدست ساقی كوثر بمیرم
دوست دارم چهره مهدی زهرا (سلام ا... علیها) را ببینم
با تبسم بر رخ آن حجت اكبر بمیرم
دوست دارم راه دین یابد ادامه
من به خون غلتان شوم همچو علی اكبر بمیرم
نمیخواهم که همچون شمع سوزان، بریزم اشک در آذر بمیرم
دلم خواهد که در فصل جوانی دلاور وار بمیرم
دلم خواهد که با گل بانگ تکبیر برای حفظ این کشور بمیرم
دلم خواهد که بهر حفظ قرآن برای یاری رهبر بمیرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍃🌷
﷽
"وَقَلبڪفےقَلبےیاشهید..." :)
قشنگہها نہ؟😇
قلبیہشهیدتوقلبتباشہ...
باهاشیکےشے
باهاشرفیقشے
اونقدررفیقواونقدرعاشق
واونقدرشبیہ...
کہتهشمثلخودششهیدشی :)❤️
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
آتش زدی به جانِ جهانی
چه کردهای؟!
با آن نگاه نافذِ آتش به اختیار؟!
-دلتنگیمحاجقاسم-
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شب ها که می خواست بخوابد با همان لباسی که تنش بود می رفت بیرون سنگر و روی سنگ ریزه ها می خوابید
یک شب بهش گفتم:چرا این کار رو می کنی،چرا توی سنگر نمی خوابی؟
جواب داد:بدن من خیلی استراحت کرده،خیلی لذت برده،حالا باید اینجا ادبش کنم.
#شهید_سید_حمید_میرافضلی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
استخاره کرد، بد آمد، گفت: امشب عملیات نمیکنیم، بچهها آماده بودند، چندوقت بود که آماده بودند، حالا او می گفت نه، وقتی هم که میگفت نه، کسی روی حرفش حرف نمیزد، فردا شب دوباره استخاره کرد و باز هم بد آمد، شب سوم عراقیها دیدند خبری نیست، گرفتند خوابیدند، خیلیهاشان را با زیر پیراهنی اسیر کردیم.
🌷شهید مصطفی ردانیپور🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh