4_5852457041804658829.mp3
3.18M
🎧 فایل صوتی
🎙واعظ: حاج آقا #محرابیان
🔖 نگاه معشوق 🔖
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠《کار برای حــــــــوزه فرهـــــــنگ》 🌷براے ڪار در حوزہ فرهـنگ خستگے معنا ندارد. درخانہ هـرگز از ڪ
#حواس_جمع
🔸حامد هـمیشه حواسش بہ نزدیکان💕 و اطرافیانش بود طورے که مے شد رویش #حساب باز کرد هـواے هـمہ را داشت👌 از رفقاے هـم سن و سال گرفتہ تا #نوجوان هـایے که با او ارتباط داشتند👥
🔹وقتے برف سنگین🌨 در رشت سقف خیلے از خانہ هـا🏘 را پایین آورد حامد اول سقف خانہ #رفیقش را که در آموزشے بود پارو کرد بعد رفت سراغ خانہ #خودش
🔸یا وقتے قرار شد خودش بہ ماموریت #آموزشے برود در حالے که خودش متاهل💍 بود و وضع مالے اش خیلے هـم جالب نبود براے یکی از نوجوان هـایے که احساس مے کرد #نباید ارتباطش با او قطع شود یک سیم ڪارت💳 خرید و گفت #خودم شارژ مے کنم شما ارتباطت رو با من قطع نکن💞 حالا آن نوجوان شدہ یک #طلبہ موفق
#شهید_حامد_کوچک_زاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#حواس_جمع 🔸حامد هـمیشه حواسش بہ نزدیکان💕 و اطرافیانش بود طورے که مے شد رویش #حساب باز کرد هـواے هـم
0⃣6⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠دیدار؛ مرهم درد فراق💔
🔰روز قبل از #شهادت آقا حامد خیلی ناآرام بودیم خواهرم بیشتر شوهر او هم همراه #آقاحامد در سوریه بود، یکی از آشنایان زنگ زد☎️ و شماره داماد بزرگم را میخواست، #اضطرابمان بیشتر شد اما هر چه از علت تماس سوال کردیم جوابی نداد❌
🔰کمی دیرتر به ما خبر رسید که آقا حامد #جانبـــاز شده ، بعد کم کم تلفن های #مشکوک شروع شد، کسانی که حتی دو ماه بود برایم زنگ نزده📵 بودند تماس میگرفتند و #احوالپرسی می کردند!
🔰خیلی حالمان بد شده بود😞 تا جایی که نماز ظهر و عصر را که خواندیم زنگ زدیم به #خواهر دیگرمان که بیاید پیش ما تا کمی دلمان آرام💗 بگیرد. چند دقیقه🕰 بعد دیدم درب منزل را میزنند، فهمیدم که همین جا پشت در🚪 بودند.
🔰داخل که آمدند کم کم قضیه #شهــادت آقا حامد را به ما گفتند😔 خیلی لحظات #سختی بود. آن لحظه با خودم می گفتم: ای کاش حتی شده بی چشم و بی پا، یا بی دست هم شده می آمد!! فقط #می_آمد😭
🔰تا قبل از آمدن پیکر⚰ آقا حامد واقعاً به هم ریخته بودم! همسر #شهید_طاهرنیا که پیشم آمده بود به من گفت: «وقتی پیکر #شهیدت رو ببینی آرام میشی» درست میگفت!! پیکر آقا حامد را که آوردند واقعاً #آرام_شدم.
🔰انگار یک دستی بر روی قلبم❤️ کشیده شد و کاملاً آرام شدم. حتی وقتی او را داخل قبر می گذاشتند، من #لبخند را بر لبش دیدم!! حالم دقیقاً مثل شب #خواستگاری بود! تا قبل از آمدن آقا حامد خیلی استرس داشتم و مضطرب بودم😥 اما با آمدن #آقاحامد و دیدنش کاملاً آرام شدم😌
🔰بعد از تدفین آشنایان آمدند👥 تا مرا بلند کنند ⚡️اما من به راحتی بلند شدم و گفتم: «من #خوبِ_خوبم»
#شهید_حامد_کوچک_زاده 🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
صفحہ ۱۵ استاد پرهیزگار (1).MP3
818.7K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه بقره✨
#قرائت_صفحه_پانزدهم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 شهید زنده 🌷نمازگزاران مسجد که منو می شناختند بهم می گفتند زیاد به این پسر دل نبند، حسین ماندگار
#گمنام_وبی_صدا
🍂ترم های اول ورود به #دانشگاه به پیشنهاد یکی از بچه ها قرار شد یه گروه👥 تشکیل بدیم از بچه های مشتی و #بااخلاص و پای کار که کارای صلواتی🌸 برای بچه های دیگه انجام بدیم.
🍁مثلا واکس زدن پوتین👞 بچه ها، کارهای #خدماتی و نظافتی و... طوری که هیچکس شناخته نشه🚯 جلسه گرفتیم و چند تا #تیم تشکیل دادیم. هر تیم یه مسئول داشت و چند تا نیرو.
اسم کار رو گذاشتیم #ستاد جنگ های نامنظم با نفس
🍂هر تیم رو هم به اسم یه #شهید نام گذاری کردیم. هر کدوم از بچه ها به نیابت از یک شهید🌷 اتیکت اسم اون شهید بزرگوار رو به سینه میزدن🏵 اما با #چفیه صورتشون رو میبستن تا شناسایی نشن❌
🍁صبح خیلی زود یا آخرای شب، طوری که کسی #متوجه_نشه فعالیت خودشون رو انجام میدادن. #حسین_آقا فرمانده یکی از تیم ها شد که به اسم سردار شهید محمد حسین، عموی شهیدش🌷 نام گذاری شده بود...
🍂هدف🎯 از انجام این کارها #رفاه حال بچه های دانشگاه بود. عموما بعد یه روز طاقت فرسای آموزشی همه مثل #جنازه خودشون رو میرسوندن به تخت خواب😓 اما یه عده مشتی مثل #شهید، اگرچه خودشون خسته بودند، بجای استراحت، میرفتن پوتین گلی و خاکی دوستاشون رو واکس میزدن✨ و #سرویسا رو نظافت می کردن که بقیه اذیت نشن👌
#شهید_حسین_معزغلامی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
@shahed_sticker۳۰۰.attheme
69.1K
• #شهید_حسین_معزغلامی ۴
• #تم_رفیق_شهید 📲
• #تم
🔻تم_های_جذّاب_ایتا😍👇
ایتایی متفاوت رو تجربه کن👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1214906384Cdb15194a25
1_3438779.mp3
4.04M
🔻ختم چله کلیمیه
💐قرائت زیارت آل یاسین بہ نیابت از شهدا
👈جهت تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان(عج)
🌱 سَلامٌ عَلےٰ آلِ یٰاسینْ ...
🌹 #روز_دهم
🌹 #التماس_دعا
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣دل نوشته دختر شهید : 📝من همیشه وقتی که دلم برای #بابام تنگ میشه💔 عکسش و #تو_دلم نقاشی میکنم. می
#سید_ابراهیم کیست⁉️⁉️
🌷به "ابراهیم هادی" بسیار علاقه💞 داشت. #خاطراتش را برای دوستان تعریف میکرد. بارها کتاب📖 #سلام_بر_ابراهیم را خریده و به دیگران هدیه🎁 میداد.
🌷در صفحه اول می نوشت: ✍وقف در گردش🔄 پس از #مطالعه در اختیار دیگران قرار دهید.
🌷شهید #سیدمصطفی صدر زاده فرمانده گردان عمار لشکر #فاطمیون، ابراهیم هادی را الگوی❣ خودش قرار داد و حتی نام #جهادیش را سید ابراهیم نهاد.
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
روضه ،ابوالفضل ،دفاع مقدس.mp3
11.4M
🎧 #صوتی
پیشنهاد دانلود👌
صدای #شهیدصدرزاده «سید ابراهیم»
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ * #لذت_آغوش_خدا.... * 23 💕◈•══•💖•══•◈🌺 #مدیریت_رنج_ها 22 "مهربانی خدا" 🔹 اگه رنج رو نپذیرف
❣﷽❣
🔻 #استاد_پناهیان
* #لذت_آغوش_خدا.... * 24
💕◈•══•💖•══•◈🌺
#مدیریت_رنج_ها 23
نگاه شاکرانه
💓 خداوند متعال به حضرت داوود (ع) فرمود:
ای داوود برو و بنده های منو بیار و با من رفیقشون کن.
طوری که من رو دوست داشته باشن...
💖💗
🔹حضرت داوود عرضه میکنه: خدایا من چیکار کنم که مردم شما رو دوست داشته باشن؟
🌺 خداوند متعال میفرماید: «نعمتایی که بهشون دادم رو یاداوری کن».
"بگو که من چقدر بهشون نعمت دادم..."
🔶اینجا حضرت داوود باید عرضه بداره: خب من بهشون میگم که خدا چقدر بهتون نعمت داده
اما مشکل اینه که
«اونا این همه نعمتی رو که بهشون دادی نمیبینن...»
⛔️⭕️⛔️
📵 اون یه دونه زخمی که بهش دادی رو مدام میبینه...
بقیه رو نمیبینه... 😒
من چکارش کنم؟!
خدایا اون نعمت هات رو نمیبینه...
برای همین هم دوستت نداره...😭
🔶بنده های خدا نمیدونن توی چه جایی آفریده شدن...
🚸نمیدونن که توی دنیای پر از رنج آفریده شدن...
«اما خدا نگذاشته که زیاد رنج بکشن...»
#ادامه_دارد...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
4_5875155450042779184.mp3
7.2M
#فایل_صوتي_امام_زمان 100
هر قدر به امامت شبیه تری؛ بهش نزدیک تری!
فکر نکن با چهار تا کار جهادی،
توی دلش جا میشی!
خودسازی + جهاد
هم تو رو بهش شبیه میکنه، هم نزدیک....
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⭕️با آمدن پدر به منزل🏡 #احمد به استقبال او میرفت و برای او چای☕️ میریخت و لباسهای پدر را میشست و
🔰همیشه نماز مغربو عشاء میرفتم مسجد ...
🔸یه شب #مسجد نماز که تموم شد اخوی احمد با بچه هایی که مکبر🎤 بودن حلقه گرفت. گفت: اقا هرکس بتونه #دعای_فرج رو خیلی قشنگ وبا حفظ بین نماز بخونه من یه جایزه🎁 خوب بهش میدم
🔹منم تا تونستم #تمرین کردم وحفظ شدم و یه روز رفتم مسجد که بین نمازها دعای فرج رو بخونم. اما دیدم #اخوی_احمد نیومده🚷 از خادم مسجد پرسیدم پس اخوی احمد کجاست ⁉️
🔸با بغض وناراحتی گفت: احمد رفت #سوریه برا مبارزه با داعش👹 تا اومدم خونه فقط گریه کردم😭 از اون روز به بعد به عشق اخوی احمد #دعای_فرج رو میخونم و به مسجد میروم...
#شهید_احمد_حاجیوندالیاسی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1532004784751.mp3
1.9M
💠 من هم از #غلامانم
🌺🍃 میلادِ #امام_رضا(علیه السلام)
🎤🎤 #سیدرضا_نریمانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh