eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
‏يادِمـان باشد دَر هَمــين #كوچه ها مادَری♥️ هست كه #عِشقش را داد تا که‌ #تو عاشِـق بِشَــوى #كوچه_شهيد🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جز یاد تــ🌷ــو بر خاطر من نگذرد، #ای_جـان ... 📎 پنج شنبه های دلتنگی💔 هدیه به روح پاک و مطهر سردار شهید حاج #قاسم_سلیمانی و شهـدای مقاومت صلوات🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰در رثای شهيدی که حاج عاشقش بود؛ 🔹صحبت هاي حاج قاسم درباره شهيد : من واقعا" عاشقش بودم.. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #لذت_آغوش_خدا 170 #ولایت 29 #استاد_پناهیان🔻 🔷 میخوای توی یه جمله برنامۀ زندگیت رو بهت بدم؟! 👈
❣﷽❣ 171 30 🔻 ✅ ولایت هوای نفس رو ضعیف میکنه. بگو علی جان تو آقای منی. 💞 اینجوری دیگه برات «مَن» نمیمونه که بخوای بزنی. دیگه سخت نیست....😌✌️ 🔶 موقع مرگ، همۀ انسان ها، وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (ع) رو میبینن.... 🌺حضرت فرمود:✨وَ مَن یَمُت یَرَنی....✨ 📚 مختصر بصائر الدرجات/ ص ۱۱۱ 🌍 یه عمر خودت رو آماده کن برای "لحظۀ جون دادن" که آقا رو میبینی بهش بگی من نوکرتم آقا......💖❤️ 🔹چرا ولیّ خدا مبارزه با نفس رو آسون میکنه؟ 👈 چون ولیّ خدا مظلومه..... 💗مظلوم همه چی رو آسون میکنه.... 🔷 چرا علی علیه السلام، کار رو برای آدم آسون میکنه؟ 🌷آخه یه روزی جلوی همسرش این آقا رو دستاشو بستن و توی کوچه های مدینه کشونون......😭 ❣بله مظلوم کارِ بقیه رو آسون میکنه.... اون به جای تو مظلومیت کشیده، دیگه نمیذاره تو سختی بکشی..... 🌹 خدایا به حقّ مظلومیت های امیرالمومنین علی علیه السلام طعمِ شیرینِ و دینداری آسان رو به همه ما عنایت بفرما..... 😊🌺🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_54389468.mp3
5.43M
⏯پادكست 🎧با موضوع 7⃣1⃣ 🎤استاد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سیره_شھید ســال دوم یک #اسـتاد داشــتیم گیرداده بود همه باید #کراوات بزنند سرامتحان،"چـمران" کراو
💢اگر #نماز_شب نخوانیم 👈ورشکست می‌شویم 🔹وسط شب که #مصطفی برای نماز شب بیدار می‌شد، همسرش طاقت نمی‌آورد، می‌گفت: بس است دیگر، استراحت کن خسته شدی. و مصطفی جواب می‌داد: 🔸تاجر اگر از سرمایه اش خرج کند بالاخره #ورشکست می‌شود، باید سود دربیاورد که زندگیش بگذرد👌 ما اگر قرار باشد #نماز_شب نخوانیم❌ ورشکست می‌شویم 🔹اما همسرش که خیلی #شب‌ها از گریه‌های مصطفی😭 بیدار می‌شد کوتاه نمی‌آمد، می‌گفت: اگر اینها که این قدر از شما می‌ترسند بفهمند این طور گریه می‌کنید، مگر شما چه معصیت دارید⁉️ چه #گناه کردید؟ خدا همه چیز به شما داده، همین که شب بلند شدید یک توفیق است. 🔸آن وقت گریه مصطفی هق هق می‌شد😭 می‌گفت: آیا به خاطر این #توفیق که خدا داده او را شکر نکنم❓ #شهید_مصطفی_چمران🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰شهید جاویدالاثر ابراهیم هادی #مشاور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی 🌹 🍂نوروز سال قبل در سفر عتبات بودم
🌴ابراهیم همیشه قبل از #مسابقات دو رکعت نمـــاز میخوند، ازش پرسیدم چه نمازی می‌خـونـی⁉️ 🌴گفت: دو رکعت نماز📿 میخونم و از #خدا میخوام یه وقت تو مسـابقه حال کسی رو نگیرم❌ #شهید_ابراهیم_هادی🌷 📚 کتاب "سلام بر ابراهیم" 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✍ عرض سلام و ادب✋ ✿دوستان با توجه به اینکه رمان به پایان رسید و نیز در ایام به سر میبریم و از آنجا که مادرمون حضرت زهرا(س) عنایت ویژه ای به شهدای گمنام دارن 👈لذا از امشب خاطراتی از شهدای گمنام برگرفته از کتاب رو در کانال قرار میدیم. ✿ان شاءالله که مورد رضایت شما عزیزان واقع شود. ممنون ازینکه همچنان همراهمون هستید🌺 🙏 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫شهید گمنام 💫قسمت 1⃣ 💫شهید ابراهیم هادی ✨🥀قبل از اذان صبح برگشت. پیکر شهید هم روی دوشش بود. خستگی در چهره اش موج می زد. برگه مرخصی را گرفت. بعد از نماز به همراه پیکر شهید حرکت کردیم. خسته بود و خوشحال. ✨🥀می گفت: یک ماه قبل روی ارتفاعات بازی دراز عملیات داشتیم. فقط همین شهید جامانده بود. حالا بعد از آرامش منطقه، خدا لطف کرد و توانستیم او را بیاوریم. خبر خیلی سریع رسیده بود تهران. همه منتظر پیکر شهید بودند. روز بعد، از میدان خراسان تهران تشییع باشکوهی برگزار شد. ✨🥀می خواستیم چند روزی در تهران بمانیم اما خبر رسید عملیات دیگری در راه است. قرار شد فردا شب از جلوی مسجد حرکت کنیم. بعد از نماز بود. با ساک وسایل جلوی مسجد ایستاده بودیم. با چند نفر از رفقا مشغول صحبت و شوخی و خنده بودیم. پیرمردی جلو آمد. او را می شناختم.پدر شهید بود. ✨🥀همان که ابراهیم پسرش را از بالای ارتفاع آورده بود.سلام کردیم و جواب داد. همه ساکت بودند. انگار می خواهد چیزی بگوید! لحظاتی بعد سکوتش را شکست. ✨🥀آقا ابراهیم ممنون، زحمت کشیدی، اما پسرم! پیرمرد مکثی کرد و گفت:پسرم از دست شما ناراحت است!! لبخند از چهره خندان ابراهیم رفت. چشمانش گرد شده بود از تعحب! بغض گلوی پیرمرد را گرفته بود.چشمانش خیس از اشک بود. صدایش هم لرزان و خسته: دیشب پسرم را در خواب دیدم. می گفت: در مدتی که من گمنام و بی نشان بر خاک جبهه افتاده بودیم، هر شب مادر سادات حضرت زهرا (سلام الله علیها) به ما سر می زد. ✨🥀اما حالا! دیگر چنین خبری برای ما نیست. می گویند: شهدای گمنام مهمان ویژه حضرت زهرا (سلام الله علیها) هستند. پیرمرد دیگر ادامه نداد. ✨🥀سکوت جمع ما را گرفته بود. به ابراهیم هادی نگاه کردم. دانه های درشت اشک از گوشه چشمانش غلط می خورد و پایین می آمد. می توانستم فکرش را بکنم، ابراهیم هادی گمشده اش را پیدا کرده بود؛ گمنامی. 📚برشی از کتاب شهید گمنام 🌷 شادی روحش 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💫شهید گمنام 💫قسمت 2⃣ 💫حاج احمد متوسلیان ✨🥀برادر عباس برقی می گفت: قبل از عزیمت حاجی به سوریه با او صحبت کردیم. حرف از لشگر و اعزام به سوریه و ... بود.در لابه لای صحبتها، حاج احمد مکثی کرد و گفت: من که برم لبنان دیگه بر نمی گردم!! ✨🥀گفتیم: حاجی این حرفا چیه که می زنی، ان شاءالله صحیح و سالم برمی گردی.حاجی در حالی که اشک توی چشاش حلقه زده بود گفت: نه من دیگه برنمی گردم. ✨🥀ما با تعجب از علت این حرف سوال کردیم. حاج احمد گفت: عملیات فتح المبین یادتون هست؟ قرار بود قبل از عملیات صد دستگاه تویوتا و آمبولانس و همین تعداد نفربر و ... به ما تحویل بدهند. اما در عمل امکانات خیلی جزیی به ما دادند. ✨🥀من آن زمان خیلی ناراحت بودم. باخودم گفتم: چطور ممکنه با این امکانات کم موفق شویم. می‌ترسم با این امکانات، عملیات موفق نباشد. در همان حال از ساختمان ستاد آمدم بیرون تا وضو بگیرم. ✨🥀توی تاریکی شب یک برادر با لباس سپاهی به سمت من آمد و گفت: برادر احمد شما خدا و ائمه را فراموش کردید! چرا اینقدر به فکر آمبولانس و امکانات مادی هستید؟! توکل کن به خدا !! این امکانات مادی رو نادیده بگیر. به خدا قسم شما پیروزید. ✨🥀آن برادر ادامه داد: ان شاءالله بعد از این عملیات حمله دیگری در پیش دارید به نام بیت المقدس. شما بعد از آن عازم لبنان می شوید. برای نبرد با اسرائیل.پایان کار شما آنجاست.شما از آن سفر برنمی گردید!! ✨🥀حاج احمد متوسلیان در صبح روز دوشنبه 61/4/14 جهت ماموریتی راهی سفارت ایران در بیروت بود. در راه به کمین نیروهای فالانژ طرفدار اسراییل برخوردند و ... از آن زمان دیگه خبری ازش نشد. 📚برشی از کتاب شهید گمنام 🌷 یادش گرامی باد 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
Narimani-Shohada-Fatemiyon.mp3
4.32M
🎵شور زيبا #شهدايي 🍃چقدر غريبونه بهونه ميگيرم ... 🍃گرفته دل من برا شهداي تيپ فاطميون.... 🎤🎤 #سیدرضا #نریمانی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌿با ذکر #یازهرا به میدان رفته ماییم 🌾ما پاسدار حرمت #آل_عباییم 🌿شیران میدانهاے دشوار نبردیم✊ 🌾در رزم دشمن ما همه #مردان_مَردیم #شهدای_فاطمیون🌷 #شبتون_شهدایی🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ ◈خرّم که آن یار درآید بیرون ▣از پس پرده قمر آید بیرون ◈از شبستان غم آلوده‌🖤شبهاےفراق ▣قاصد خودآسیمه سرآید بیرون 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌼🌸🌼🌸🌼🌸 خنده هـايت آنچنان جادو كند #جانِ_مرا هر چه غـم💔 آيد سرم #هرگــــز نبينم آفتى #شهید_حسین_همدانی #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
2f04c76b31dc77af1f43dc7c32e7e9607c5c5005.mp3
1.96M
🎵 #محبت_مهدوی 🌸رفاقت با مهدی فاطمه (عج الله فرجه) 🎤🎤 #استاد_عالی ✅ #پیشنهاد_دانلود👌👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
روی زمیـ🌍ـن #گـام برمی داشتند 💥امّا #مسیری که می‌رفتند از آسمـــ💫ـان می‌ گذشت 💢عراق، سلیمانیه، ارتفاعات گرم سور، سال ۱۳۶۷، آمادگی رزمی گردان شهادت 📸عکاس: احسان رجبی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
روی زمیـ🌍ـن #گـام برمی داشتند 💥امّا #مسیری که می‌رفتند از آسمـــ💫ـان می‌ گذشت 💢عراق، سلیمانیه،
🔻 : 🌾شهدا وسط عملیات رو تمرین کردند 🍂و ما الان در یک پیچ مهـــم تاریخی🗓 🌾هر کس از (س) طلب کمک کنه؛ خانــــم دستش رو خواهد گرفت👌 🍂وسط این همه و شبهه و حرف و حدیث نباید کُپـی کنیم❌ درست کنید؛ سیل و طوفانے🌪 که اومده همه رو میبره ! 🌾مگر اینکه خـ♥️ـدا به کسی نظر کنه شهــدا🌷 وسط کم نیاورند و اقتدا به کردند ! راست گفتند: به دوستت داریم❤️ و عمل کردند به حرفشون 🍂 نکنه ما کم بیاریم تو حرف، سر و صدا نمیخرن❌ میخـــــــــرن ! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
میرم پیش بابام می خوابم!!😔😴 🌌رویاهای زهرا کوچولو از هر واقعیتی، واقعی تره! برشی از زندگی پس از شهاد
💢گزیده ای از صحبتهای شهید علی یزدانی #فاطمیه ۹٣ 🔅مادرمون #زهرا(س) توزندگیمون همیشه هست✅ فقط باید احساسش کنیم وحاجات #معنوی ازش بخواهیم. 🌷شهادت: سوم فروردین۹۴ همزمان با شب #شهادت_حضرت_زهرا(س) #شهید_علی_یزدانی #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔻#شهید_آوینی 🔸آنان در غربت جنگیدند و با #مظلومیت به شهادت🌷 رسیدند و پیکرهاشان زیر شنی تانک های شیطان #تکه_تکه شد و به آب و باد و خاک و آتش پیوست 👈اما ⇜راز #خون آشکار شد ⇜راز خون را جز شهدا🕊 در نمیابند ⇜گردش خون در رگ های #زندگی شیرین است اما ریختن آن در پای محبوب 💖 #شیرین_تر و نگو شیرین تر✘ بگو بسیار بسیــــــــار شیرین تر است😍 #شهید_علیرضا_محمودی_پارسا #روایت_مقاومت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#ســـــــــــرباز و دیگر هیـــچ ...... #شهید_قاسم_سلیمانی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
دیشب به مناسبتی زندگی نامه را در اینترنت جستجو می کردم دلم گرفت. نوشته بود مدرک تحصیلی ♦️سردار به تو خوردم که تو با این عظمت و جایگاه هیچ وقت دنبال مدرک و دانشگاه و مدرک دکترا و ... نبودی❌ ⇜هرگز دنبال نام و عنوان نبودی ⇜هرگز به فکر استراحت نبودی ⇜مثل برخی ها سجاده آب کش هم نبودی ♦️وسط نماز از گل و برگ گل گرفتی🌹 و هرگز به خاطرت رسوخ نکرد که شاید نمازم باطل شده باشد شاید فکر کردی این نماز نزد حق است و بلافاصله بعد از نماز یتیمی را که به تو گل داده بود غرق کردی ♦️سردار این قدر خاکی بودی که بجز در مراسم رسمی را نصب نمی کردی✘ لباس سبزت یا تنت نبود یا اگر بود خاکی بود و گِلی بود😔 ♦️خانه ات بود وسایل خانه ات چقدر معمولی و حیاط منزلت چقدر ساده و خودمانی و از همسرت خواستی که بر سنگ قبرت بنویسند بدون نام و عنوان ♦️اگر به ما بود برایت مزاری درست می کردیم درجه یک👌 با چندین گنبد و گلدسته در حد یک و قهرمان چه کنیم که خودت پیش دستی کردی و طور دیگری کردی شاید تو ما را بهتر شناخته بودی😔 ♦️تو از بودی نه در خط املاک ⇜اهل همت💪 بودی نه اهل صحبت ⇜مرد بودی و نه مرد شعار ⇜دارای مقام بودی✅ نه صاحب عنوان و مقام ⇜خوشا بحالت که بودی و نه مثل ماها بار نظام ⇜تو بودی نه سربار ایران🇮🇷 ⇜تو به انتظار ایستاده بودی👤 نه به انتظار ⇜تو سوار بر تانک بودی👊 نه سرمایه دار بانک نمی دانم تو چندمین بودی از ♦️تو یار مردم بودی و در مشکلات پشت مردم بودی. هر جا که عازم بودی حتما آن جا لازم بودی چه در چه چه بغداد و چه دمشق و یا اربیل ♦️و در آخر در سرزمین به شهادت رسیدی🕊 بدن مطهرت هم باز به زیارت رفت ، کاظمین، نجف، قم، مشهد و آن وقت در خاک آرام گرفت تا بر افلاک قدم بگذاری. ♦️سردار ببخش که درجه ای نظامی بالاتر از نداریم که بردوش و یا برسینه ات بگذاریم. سردار ما تا بحال فکر می کردیم که تو کردی ولی تشییع جنازه ات به ما فهماند که تو فتح القلوب♥️ کردی که به دعایت سخت محتاجيم. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh