eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸تقدیم به 🌸 ♥️تقدیم به رهبرعزیزم امام خامنه ای♥️ 🌼رهبرم وصف شما را غزلی میخواهد 🍃غزل از جنس ارادت به ولی میخواهد 🌼دل هر بچه ولایی به خدا 🍃چون توشخصیت بین المللی میخواهد 🌼روبروی همه، رو به صفتان دنیا 🍃 چوتو باصوت جلی میخواهد 🌼خطبه هایت زده آتش به نهاد دشمن 🍃عرصه ی عشق بسان تو یلی میخواهد 🌼کشورومملکت بی شک 🍃 مقتدر از نسل علی میخواهد 🌼شده عمار تو سردار ها 🍃همچو او، منطقه مردِجدلی میخواهد 🌼داعش از هیبت شما میلرزد 🍃وصف یاران تو💞ضرب المثلی میخواهد 🌼هرکه بامش بیش برفش نه بیشتر 🍃چون جهان، رهبـ♥️ــری بی بدلی میخواهد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
لختی را به من قرض میدهی⁉️ میخواهم ببینم دنیـ🌍ــا را چگونه دیدی؟ که از چشمت ! "روزت مبارک مرد بزرگ" 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#خواب_امام_حسین(ع) 🍃در بازگشت از سفر اربعین پارسال، در فرودگاه نجف یک خانم مسن لبنانی جلویم نشسته
💢سرباز انقلاب همیشه آماده است🤛 نه فقط برای نظامی او هرکجا پای دفاع از اعتقاداتش وسط باشد، میکند ⇜یکی در کربلا میشود ⇜یکی در شام و کوفه یاد را زنده میکند✌️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⚡️دانشجو بودی، #جوان بودی و بسيجي... اما چرا فقط تو #آسماني شدي و ما اسير زمينيم😔؟؟؟؟ ما هم مثل تو
🔻 روایت یک 🔹شبی در خواب زیبا و خوشرویی را دیدم😍 که لحظات گرمیِ نگاهش و طراوت و شادابیِ سیمایش من را خودش کرد. من به او گفتم شما چه کسی هستی⁉️ گفت: اسمم است 🔸و در فاصله ی چند متری دیدم که فرشی با گلهای رنگارنگ💐 پهن است و آکنده از شمیم عطری دل انگیز💖 است. و تعدادی از روی فرش ایستاده اند👥 🔹عباس به من گفت: به بگویید زیاد نگران من نباشد❌ جای من بسیار خوب است؛ من پروانه وار و پر کشیده ام. به نیت من به مدت دو سال🗓 قضای احتیاطی بخوانید؛ من نیاز به نماز دارم. 🔸از خاله ام که معلم روخوانی و روانخوانی قرآن📖 شماست تشکر کنید که به زیاد قرآن می خواند. صبح از بیدار شدم وقتی به کلاس قرآن رفتم برای خانم عبدوس تعریف کردم 🔹اشک در چشمانش حلقه زد و گریست😭 گفت عباس را مثل دوست می داشتم. وقتی خبر شهادتش🌷 را شنیدم در تمام مجالسی که شرکت میکنم به قرآن میخوانم و میفرستم 📚 اذان صبح به وقت حلب 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
#چگونه_آسوده‌تر_زندگی_کنیم؟ 1⃣ #استاد_پناهیان🔻 ⭕️ آیا اسلام با راحتی انسان مخالف است؟ ⭕️ اولین تکل
؟ 2⃣ 🔻 ⭕️ آنچه موجب فکر و اندیشۀ بالنده می‌شود، آسودگی و آرامش است ⭕️راحت‌طلبی را نباید نابود کرد؛ باید آن را کنترل و مدیریت کرد ⭕️ شرعاً موظفیم برخی راحتی‌ها و آسودگی‌‌ها را برای خودمان فراهم کنیم ⭕️ به‌خاطر همۀ لحظاتی که آسایش نداشتی استغفار کن! ⭕️ یکی از شاخص‌های زندگی سالم، حفظ آرامش در رنج و گرفتاری است ⭕️دین برای رسیدن به راحتیِ خوب راهکار ارائه می‌کند و مهارت‌های لذت‌بردن از زندگی را یاد می‌دهد. ⭕️اگر مؤمنین از تقوا و ایمانشان برای رسیدن به آسودگی بهره ببرند، سایر مردم عاشق دین می‌شوند! ╴╴╴╴╴╴ 🔰 💠راحت‌طلبی یک امر غریزی است اما می‌تواند تورم پیدا کند، سرطانی شود و انسان را به سقوط بکشاند. ما وظیفه نداریم راحت‌طلبی را در خودمان نابود کنیم بلکه باید آن را کنترل و مدیریت کنیم؛ این به‌معنای از بین‌بردنِ همۀ راحتی‌ها نیست، اتفاقاً ما وظیفه داریم برخی از راحتی‌ها و آسودگی‌‌ها را برای خودمان فراهم کنیم. 💠آسوده‌بودن(یعنی راحتیِ ممدوح و راحت‌طلبیِ خوب) باعث می‌شود که انسان حتی در رنج و گرفتاری هم آرامش داشته باشد. اصلاً یکی از شاخص‌های زندگی سالم همین است که انسان در اوج گرفتاری‌ها، بتواند آرامش خود را حفظ کند. 💠به‌دست آوردن راحتیِ خوب در بالاترین سطح، نه‌تنها اشکالی ندارد، بلکه در روایات، برای به‌دست آوردنش راه‌هایی هم معرفی شده است؛ مثل زهد که بزرگترین راحتی است(الزُّهْدُ فِي الدُّنْيَا الرَّاحَةُ الْعُظْمَى‏؛ غررالحکم/۱۳۱۶) پس اینکه «چگونه آسود‌ه‌تر زندگی کنیم؟» یکی از پاسخ‌هایش زهد است. 💠راحتی و آسوده‌بودن، هم جنبۀ روحی و روانی دارد و هم جنبۀ جسمی و محیطی. اسلام برای آسودگی‌های جسمی‌ هم توصیه‌های فراوانی دارد(در امور بهداشت و تغذیه، نحوۀ غذاخوردن و..) ولی متأسفانه ما اکثراً رعایت نمی‌کنیم و در نتیجه، جسم‌مان اذیت می‌شود. 💠اگر ما از دین برای کسبِ راحتی و آسودگی استفاده کنیم آن‌وقت فرق بین مؤمن و غیرمؤمن، متقی و غیرمتقی، شناخته می‌شود و فایدۀ دین کاملاً معلوم می‌شود. اگر مؤمنین از تقوا و ایمانشان برای به‌دست آوردنِ آسودگی، بهره ببرند و-حتی در اوج مشکلات- آسودگی در چهرۀ مومنین دیده شود، مردم به دین اقبال پیدا می‌کنند و عاشق دین می‌شدند. 💠خیلی‌ها به ناآسودگی خو کرده‌اند، به حدی که اصلاً متوجه نمی‌شوند ناآسوده هستند و تقاضای آسودگی هم ندارند! یکی از علامت‌های خوکردن به ناآرامی این است که وقتی مشکلاتِ انسان برطرف می‌شود و بیکار می‌شود سراغ نگرانی‌هایش می‌رود؛ اصلاً نمی‌تواند بدون نگرانی زندگی کند، انگیزۀ همۀ رفتارهایش رفع نگرانی است! 💠بسیاری از ناآرامی‌ها برای انسان موجب گناه می‌شود. بعضی از ناآرامی‌ها هم خودش گناه است و باید از آن استغفار کرد. بگو: «خدایا من به‌خاطر همۀ لحظه‌هایی که آسایش نداشتم استغفار می‌کنم» 💠آرامش و آسودگی، یکی از نیازهای بشر و یکی از وجوه عالی زندگیِ مؤمنانه است؛ نباید انکارش کنیم، باید به سمتش هم برویم و آن را به‌دست بیاوریم. 💠طبق کلام علی(ع)، مؤمنین علاوه بر اینکه از معنویات لذت می‌برند، از دنیا هم نسبت به دیگران، بیشتر لذت می‌برند (نهج‌البلاغه/ نامه۲۷) چرا؟ چون بلد هستند چگونه از دنیا لذت ببرند، چون دین مهارت‌های لذت‌بردن از زندگی را آموزش می‌دهد. یک‌سری تکنیک‌های روان‌شناسانه در دین ما هست که اگر اینها را بلد باشیم، از زندگی‌مان بیشتر بهره و لذت می‌بریم. 💠حالا انسان مؤمن، این راحتی و آسودگی را برای چه می‌خواهد؟ مهم‌ترین فایده‌اش چیست؟ امام صادق(ع) می‌فرماید: «سَبَبُ الْفِكْرِ الْفَرَاغُ وَ عِمَادُ الْفَرَاغِ الزُّهْد» (مصباح‌الشریعه/۲۳) چیزی که موجب فکر و اندیشۀ بالنده می‌شود فراغت و آسودگی است؛ ما آسودگی را برای همین می‌خواهیم. 💠می‌دانید فکرکردن چقدر لذت دارد! فکرکردن یکی از عبادات مهم اولیاء و بزرگان است که بسیار لذت‌بخش است، اما اگر سبک زندگیِ ما غلط باشد اجازۀ فکرکردن و اندیشیدن پیدا نمی‌کنیم، اگر هم به فکر فروبرویم، بیشتر سراغ نگرانی‌هایمان خواهیم رفت! 💠 فکر با علم، خیلی فرق می‌کند. علم به‌خودیِ‌خود چندان نجات‌بخش نیست. چیزی که علم را ارزشمند و ثمربخش می‌کند این است که به فکر منتهی بشود. فکر، حرکت بین معلومات است؛ اگر روی همان چیزهایی که می‌دانیم، درست فکر کنیم، به عالی‌ترین نتایج می‌رسیم. 💠کسی که رئیس و مدیر یک مجموعه است، باید آرامش و آسودگی داشته باشد تا بتواند درست فکر کند و راه ادارۀ آن مجموعه را پیدا کند. بعضی از مدیر‌ها خیلی ناآرام هستند، اصلاً فراغت و آسودگی ندارند تا به آدم‌ها و استعدادهای‌شان نگاه کنند! اینها چطور می‌توانند دربارۀ آیندۀ سیاست‌ها فکر کند؟ آیا آنها می‌توانند یک جامعه را اداره کنند؟! ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
استغفار_1.mp3
8.68M
1 📿 ، ماه استغفاره! ماه حمام کردنِ روح ... جسمِ آلوده رو با آب پاک شتشو میکنیم، و روحِ زنگار گرفته رو در نهرِ استغفار . آماده می‌شیم برای استحمامِ روح! 👆 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔰 پوستر | شهیدی 🔺️ تصویرگری نمادین از فرزندان شهدای مدافع حرم در کنار سپهبد در 🎨 اثر استاد آرش فروغی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
بہ دلمـ♥️ لڪ زده با خنـده ی تـو بدهم طرحِ لبخنـــدِ پـايـانِ پريشانے هاست😌 : ۹۰/۱۲/۱۸🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بہ دلمـ♥️ لڪ زده با خنـده ی تـو #جــان بدهم طرحِ لبخنـــدِ #تـو پـايـانِ پريشانے هاست😌 #خادم_الشهد
8⃣3⃣2⃣1⃣ 🌷 🔰شهید حجت الله رحیمی در حالیکه تنها 7 روز تا 22 سالگی اش🎊 باقی مانده بود درساعت 7:45⏰صبح مورخه 390/12/18🗓 درشهرستان منطقه دژ زمانیکه مشغول هدایت اتوبوس🚌 کاروان راهیان نور دانشجوئی استان لرستان به سمت یادمان عملیات والفجر 8 در منطقه کنار آبادان بود در مقابل پادگان دژ بدلیل برخورد💥 اتوبوس راهیان نور با وی دعوت حق را لبیک گفت وبه فوز عظیم نائل آمد🕊 🔰او درطول مدت زندگی از همان عاشقـ❤️ اسلام، اهل بیت، و دفاع مقدس بود شهید حجت الله رحیمی را می توان به حق از جوانان انقلاب که شیفته 🔅امام و 🔅مقام معظم رهبری بوده اند نامید. 🔰عاشقـ💖 مقام معظم بود ودر عمل این را به اثبات رساند👌 وی در کلیه مداحی های🎤 خود از شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی یاد کرده و بارها در مدح مقام معظم رهبری- و امام شهیدان  مدیحه سرایی نمود . 🔰حجت الله بارها را طلب می نمود و بر این اساس در سال 1387📆 اتاق خود را تبدیل به حجت رحیمی  نمود واتاق خود را با دهها عکس📸 از شهدای جنگ تحمیلی تزئین نمود، دست نوشته ها✍ و مطالب نوشتاری وی حاکی از آن است که وی بارها آرزوی شهادت🌷 را طلب نموده بود. 🔰 در سال 1388  📜 عاشقانه و سراسر معنوی خود که حاکی از روح بلند و اش بود را به رشته تحریر در آورد. در خرداد ماه ۱۳۹۰ به زیارت اربابش (ع) و عتبات عالیات🕌 مشرف شد. 🔰در بین دوستان و نزدیکانش به ، نسل جدید معروف بودند وجالب اینکه در   شهید همت در 19 اسفند تشییع وتدفین⚰ گردید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹سال 1367 بود که #محمدهادی یا همان هادی به دنیا آمد. او در #شب_جمعه و چند روز بعد از ایام فاطمیه🏴 به
🔰هادی ماجرای اقامتش در را اینگونه تعریف کرد:↯↯ وقتی رفتم نجف ✘نه پولی داشتم ✘نه کسی رو میشناختم؛ چند روز کار من این بود که نون و بیسکویت🍪 میخوردم و در کلاسهای درس📚 حاضر میشدم. در محوطه حرم یا کوچه ها میخوابیدم؛ کم کم پولم برای خرید نون . 🔰سختی و مشقات خیلی بهم فشار می آورد😣 اما زندگی در برایم خیلی لذت بخش بود. آخر از خود خواستم که مشکلم را برطرف کند👌 یکی از متولیان یک موسسه اسلامی، مسکونی قدیمی🏚 و بزرگی به من داد. و به عنوان در حوزه نجف پذیرفته شدم✅ 🔴شهید ذوالفقاری عاشق و دلداده ی علیه السلام بود و به عشق مولا و در مولا در وادی السلام پیکر مطهرش مدفون گشت. | 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5908880486733710288.mp3
3.94M
❤️✨❤️✨❤️✨ 🎤مداح: 🎼 علی، مولاعلی 🌙 💖تقدیم به عاشقان مولا علی علیه السلام💖 👌👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
‌ ‌‌‌#رمان #نخل_سوخته 📚 📖قسمت 4⃣5⃣ 📚📖یه ماه می شد که حسین رو ندیده بودم.وقتی خبر شهادتش رو شنیدم حا
‌‌‌‌ 📚 📖قسمت 5⃣5⃣ 📚📖چندین روز بعد شهادت حسین بود. مجروح توی بیمارستان افتاده بودم،از هیچکس خبری نداشتم. تا اینکه یه روز احمد نخعی تلفن زد.سراغ بچه‌ها رو ازش گرفتم.یکی یکی نام برد.هندوزاده شهید شد.دیندار شهید شد.کاظمی،یزدانی و...حدود دوازده نفر رو نام برد. ✨سینه ام تنگی می کرد و بغض گلوم رو می فشرد.هر اسمی رو که می گفت حالم بدتر می شد. اما هنوز تاب و توانی داشتم. تا اینکه یه دفعه اسم حسین رو برداشته.وقتی خبر شهادتش رو داد،گوشی از دستم افتاد و دیگه هیچی نفهمیدم.۱ 💠همه در شهادت حسین بی تاب بودن.من از لحظه ای که شنیدم،مدام گریه می کردم.شبانه روز اشک می ریختم.نمی تونستم رفتنش رو باور کنم.نمی دونستم که بعد از او چه کنیم.خیلی بی تابی می کردم. یه شب به خوابم اومد.در لباس رزم و اسلحه بدوش. 🌟من رو در آغوش گرفت و گفت:به همین زودی داری روحیه ات رو از دست میدی.خیلی خودت رو باختی.باید صبر کنی.تازه ازاین به بعد مشکلات آغاز میشه.باید تحمل کنی.بعد برگشت و از روی پل عبور کرد و من رو این طرف تنها گذاشت. ۲ 💠خواب دیدم در مجلس دعایی نشسته ام.کسی می خونه:یا کریم و یا رب.بعد ذکر مصیبت آقا امام حسین(ع)شروع شد.یه دفعه حسین رو در مقابلم دیدم. خوشحال شدم و در آغوشش گرفتم. اونقدر محسوس بود که انگار در بیداری بغلش کرده بودم. ✨یادم افتاد شهید شده.سرم رو روی شونه اش گذاشتم و گریه کردم. گفتم:حسین آقا رفتی و مارو تنها گذاشتی؟به آرومی سرم رو بلند کرد و با لبخند گفت:علی آقا نگران نباش ، ما با شما هستیم. ما با شماییم.۳ 💠یه بار نیمه های شب مادر حسین از خواب بیدارم کرد و گفت:پاشو بریم سر خاک حسین.-گفتم:الان که نصف شبه.-گفت:می دونم اما من خوابش رو دیدم. می خوام همین الان سر مزارش بریم.ساعت حدود دو و نیم نیمه شب بود،بلند شدم. 🌟خودم رو آماده کردم و باهم به گلزار شهدا رفتیم. مادرش سر خاک نشست.شروع به صحبت کرد.درد دل کرد.گویا اومده بود تا بازدید پسرش رو پس بده.اونشب تا صبح سر قبر حسین نشستیم. این فراق برای مادرش خیلی سنگین بود.وعاقبت نیز چنین شد. 🌺خداوند هردو رو قرین رحمت خویش گرداند.۴ 🌹شادی روح شهید حسین یوسف اللهی صلوات🌹 ✔️راویان:۱-حسین متصدی ۲-حسین ایرانمنش ۳-محمد علی کار آموزیان ۴-پدر شهید ‌‌‌ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5899765290526311431.mp3
1.38M
🌷شهدا شعر میخونن ✨ هم لیلا هم مجنونن 🌷عند ربهم یرزقون یعنی ✨شهدا تو مهمونن 🎤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
باهمان چهره معصومانه♥️خود درس دادی درسی نگاهت با تمام پاکی ات✨ کاش باشی و چقدر خوب است که من شاگردت شوم😍 راه شهادت🌷را نشانم دهی را بگویی تذکری دهی دفتر زندگی📖 تو پر بود از ☝️نقش بسته بود در آن اما دفتر زندگی من پر شده از خطاهایی🔞 در زندگی و هرروز سعی و تلاش برای از بین بردن خطاهای قبل😔 با شهادت زندگی زیبا شود با سوختن معنا شود👌 🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🌾سرِّ عاشـ♥️ـق شدنم 🌼لطف طبیبانہ 🌾ورنہ ڪجا 🌼این دل بیمار💔 ڪجا؟؟ 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
پر کن از باده ی قدح صبحِ مرا... خود بگو من ز ِ سرمست شوم یا خورشيــ☀️ـد...؟ 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - مقایسه کردن دیگران ، شمشیر دو لبه است - حجت الاسلام رفیعی.mp3
3.37M
♨️مقایسه کردن دیگران، شمشیر دو لبه است!! بسیار شنیدنی👌 🎙حجت الاسلام 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
😔💔 مرا است از پرواز مانده قدمهایی است در مانده 🕊 رابگیرید منم همواره از ره 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺 #اشڪ راهڪار رسیدن بہ شهادت وقتے توهیات گریہ میڪرد بہ پهنای صورت اشڪ مے ریخت وجنس گریہ هاش خیل
🔹احمد روز خواستگاری یک گذاشت. انگار آینده را می‌دید و برنامه ریزی می‌کرد. با همسرش💍 شرط گذاشت و تاکید کرد: هر کجا باشد، آرام نمی‌نشیند❌ و برای دفاع می‌رود. 🔸با قبول این شرط همسر هم در اجر او شریک شد و البته هفت سال زندگی مشترک💞 حاصل همین از خودگذشتگی بود. هرچند همسر جوانش شرط او را پذیرفته بود اما معتقد است: «هیچ وقت فکر نمی‌کردم من کنم و او شهید🌷 بشود.» 🔹خیلی سخت بود از کسی که دوستش داری، دل بکنی💕 و او را راهی کنی. البته به همسرم گفته بودم که من یک هستم، احساسات دارم و گریه می‌کنم😭 ولی شما برای دفاع برو. بودم. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🦋بـا زندگـــی زیبا شود 🌺عاشـ♥️ـقی با سوختن معنــا شود 🦋حال، آنها رفته و ما 🌺از "شهادت"، ما همه جا مانده ایم😔 🦋تـا نفس داریم تا که 🌺ای از شما شرمنده ایـم😞 🦋تا ابد رزمنده ایم✌️ پای ولی 🌺جان❣ فدای حضــرت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh