🌷شهید نظرزاده 🌷
#نیمه_پنهان_ماه 1 زندگی #شهید_مصطفی_چمران 🔻به روایت: همسرشهیــد #قسمت_سی_ودوم 2⃣3⃣ 🔮این جریان را،
❣﷽❣
#رمان📚
#نیمه_پنهان_ماه 1
ﺯﻧﺪگی #شهید_مصطفی_ﭼﻤﺮﺍﻥ
🔻به ﺭﻭﺍیت: ﻫﻤﺴﺮشهیــد
#قسمت_سی_وسوم 3⃣3⃣
🔮مصطفی به شدت مخالف بود، می گفت: چرا ما این همه #عقده داریم؟ چرا می خواهیم با انجام چیزی که دیگران می خواهند یا می پسندند نشان بدهیم خوبیم⁉️ این آداب و رسوم ما است، نگاه کنید این زمین چقدر #تمیز است، مرتب و قشنگ! این طوری زحمت شما هم کم می شود، گرد و خاک کفش نمی آید روی فرش. از خانه ما در لبنان که خیلی مجلل بود همیشه اکراه داشت. ما مجسمه های خیلی زیبا داشتیم از جنس عاج که بابا از آفريقا آورده بود. مصطفی خیلی ناراحت بود و خودمان دو تا همه آن ها را شکستیم⚡️
🔮می گفت: این ها برای چی؟ زینت خانه باید #قرآن باشد به رسم اسلام. به همین سادگی. وقتی مادرم گفت: شما پول💰 ندارید من وسایل خانه برایتان می آورم. مصطفی رنجيد، گفت: مسئله پولش نیست، مسئله #زندگی من هست که نمی خواهم عوض شود.
🔮ولی من مثل هر زنی دوست داشتم یک زندگی داشته باشم. در #ایران هم چیزی نداشتیم. هر چه بود مال دولت بود. می گفتم: بالاخره باید چیزی برای خودمان داشته باشیم🙁 شما می گویید، مستضعف، مستضعف قاشق و بشقاب و چنگال دارد، ولی ما #نداریم. شما پست نداشته باشید، ما چیزی نداریم. همان زیر زمین دفتر نخست وزیری را هم که مال مستختم ها بود به اصرار من گرفت. قبل از این که من بیایم ایران، مصطفی در دفترش می خوابید ... زندگی معمولی که هر زن و شوهری داشتند ما نداشتیم😔
🔮مصطفی حتى حقوقش را می داد به بچه ها. می گفت: دوست دارم از دنیا بروم و #هیج نداشته باشم جز چند متر "قبر" و اگر هم یک جور نداشته باشم، بهتر است. اصلا در این وادی نبود، در این دنیا نبود مصطفی، در این دنیا نبود، ولی بیشتر از وقتی که زنده بود وجود داشت👌اثر داشت
🔮و چه قدر #غاده خوابش را می دید. دیشب خواب دید مصطفی در صندلی چرخداری♿️ نشسته و نمی تواند راه برود. دوید، گفت: مصطفی چرا این طوری شدی؟😟 گفت: شما چرا گذاشتید
من به این روز برسم؟ چرا #سکوت کردید؟ غاده پرسید: مگر چی شده؟ گفت: برای من #مجسمه ساخته اند. نگذار این کار را بکنند⛔️ برو این مجسمه را بشكن!
🔮بیدار که شد نمی دانست مصطفی چه خواسته بگوید. پرس و جو کرد و شنید که در #دانشگاه شهید چمران اهواز از مصطفی مجسمه ای ساخته اند. می دانست در تهران هم یکی از خیابان های آباد و زیبا🚏 را به اسم مصطفی کرده اند. این ظاهر شهر بود و خوش حال می شد، اما کاش #باطن شهر هم همین طور بود. گاه آدم هایی را در این خیابان ها می دید که دلش می شکست💔 می ترسید، می ترسید مصطفی بشنود یک نام و ... تمام.
🔮این که خواب مجسمه چمران را دیدم این است. گاهی فکر می کنم که اگر همه ایران را به نام #چمران می کردند این، دلم خوش می کند؟ آیا این، یک لحظه از لبخند مصطفی، از دست محبت مصطفی را جبران می کند⁉️
#ادامه_دارد ...
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadehn
از #تو تنها
گل سرخیـ🌷 مانده
لای دفتر شعرم📖
هر وقت باران می بارد🌧
#عطرش چنان دلتنگمـ💔 می کند
که انگار
#سالهاست رفته ای 😭...
#شهید_حیدر_جلیلوند🌷
#شبتون_شهدایی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
❣#سلام_امام_زمانم❣
آقـا♥️ تمـامِ ایل وُ تَـبارم فدایِ #تو
یک عمر گفته اَم که بمیرم برایِ #تو
#قرآن بخوان 😍کمی دلِ داوود را بِبَر
رویایِ اهـلِ ♥️عـرش شده ربَّنـایِ #تو
#یوسف هزار بار صدا زد که جانِ من…
قـربانِ یک نگاهِ تو وُ رونَـمایِ تو😍
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
خورشیـ☀️ـد
بزرگترین مؤذن #صبح است
و #شهید والاترین مکبر آزادگی🕊
و کدام تکبیر✊ رساتر و فراگیرتر
از #شهادتینی که در بی تعلق ترین ثانیه⏱ های زندگی بر لبان #شهید جاری می شود⁉️
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#سلام_صبحتون_شهدایی🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#ماه_خوب_خدا_مبارک 🌹
بــارالها بنــده ےِ #عصیانگرم
شرمسار و روسیاه ومضطرم😔
🌸
روح خود را با #گُنه آلودهام
غافل از روز قیامت بودهام
🌸
#میهمانت گشتهام پاکم کنی
لایقِ معــراجِ افلاکم کنی🕊
🌸
آمدم دستم بگیری #یارحیم
از گناهم🔞 بگذری ربّالکریم
#التماس_دعا
🌹🍃🌹🍃
@ShahidNazarzadeh
#راهی_برای_شهادت
⚜اگر میخواید شـــ🌹ــهید بشید
اگر خیلی دوست دارید به اجرشهادت برسید
آرزوی شـــ🌷ــهادت دارید
دعا نکنید جنگ بشه!
🚫❌🚫
برید مثل شهدا #گناه کنید ...!!!
🔻گناه کنید تا زمینه ی شهادت براتون فراهم بشه....!
ولی مثل شــ🌹ـــهدا گناه کنیم !....
نه مثل من!😥 نه مثل رفیقا مون تو خیابون!😔
⚜شهید حسین ...... فرمانده گردان سلمان یه دفتر داشت گناهاشو توش می نوشت ..
💠یه مدت دفترش دست من بود...
🔻نگاه کردم یه روز یکی دو خط زیادتر نوشته بود .گفتم چه گناه بزرگی کرده که این جا نوشته ...
🔸دیدم نوشته .. می خوام برم دو رکعت نماز بخونم استغفار کنم ...
از ساعت ۱۰ تا ۱۰.۱۰دقیقه با بچه ها الکی خندیدیم ....
۱۰دقیقه وقت خدا رو ضایع کردم ...وقت خدا رو تلف کردم.
💠حالا ما در روز چقدر جوک می گیم؟
⁉️⁉️
پی ام می زنیم همین جوری چت می کنیم ...همه چی...
چه قدر از این ۱۰ دقیقه های وقت خدا رو ما داریم تلف می کنیم؟😭 بیایم مثل شهید حسین ...... گناه کنیم دیگه
نه؟!
⚜مثل اون بچه ۱۵ ساله که تازه نماز بهش واجب شده بود تو اردوگاه کارون ...
🍁شب نمی تونستی راه بری از بس قبر کنده بودن بچه ها تو اردوگاه ...شب می رفتن می نشستن تو این قبر ها زیارت عاشورا می خوندن نماز شب ...گریه زاری ...که چی؟
که خدایا گناهان من رو ببخش آخه یه بچه ۱۵ساله مگه چه گناهی داره؟
🔻گیر می دادی بهشون که مگه گناه تو چیه که این قدر گریه می کنی؟ .... زار می زنی خدایا من رو ببخش.
✨ گفت : دیشب می خواستم نماز شب بخونم خواب موندم ... نماز ظهرم رو اول وقت نخوندم .
این گناه یه بچه بسیجی خط مقدمه دیگه، نه؟😔😔
💠بیایم مثل اونا گناه کنیم اگر می خوایم گناه بکنیم مثل اونا گناه کنیم
مث جوون پونزده ساله...
⚜اگه تا الان نخواستیم مثل شـهدا باشیم
لابد بهونه میاریم که اون موقع اینقدر شرایط گمراهی فراهم نبود؛
اره درسته
اون موقع جنگ بود و ویرانی
اصلا جوون فکر گناه سمتش نمیومد.
🌷اما ما داریم جوونایی که از نسل خودمونن هم سن خودمون
شهدایی مثل
#شهید_علی_خلیلی
#شهدای_مدافع_حرم
#شهدای_دهه_هفتادی
#شهید_محسن_حججی
#و...
که نشون دادن میشه با خدا #آشتی کرد
اونقدری عاشق خدا شد تا شهید بشیم...😍😍
💠راه شــ🌷ـــهادت راه شهیده
گمش نکنیم...
مولامون امام خامنه ای فرمود : در باغ
شه❣ادت هنوز بازه
هنوزم کوره راهی هست
هنوزم معبری هست
#دل را باید صاف کرد...
بیا یه بارم که شده دلــ❤️ــتو صافـــ کن تا نتیجه رو ببینی✌️
بیا به قول #شهید_حججی🌹جوری زندگی کن که خدا عاشقت بشه وقتی خدا عاشقت بشه خوب میخرتت.😍😭
⚜ماه رمضان فرصت خودسازی👌
#قدر_بدانیم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#شـهـداےرمـضـان💔
♨️آیا می دانستید حدود #پانزده_هزار شهید🌷 در ماه مبارک رمضان🌙 شربت شهادت نوشیده اند؟
سلام بر #شهید_رمضان، مولا علی علیهالسلام
#سلام_برشهدای_عطشان
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
گاهی باید از #حسین(ع)، چیزی فراتر از #اشک، توبه و #برات_شش_گوشه خواست و در میدان عمل مردانه، آمر ب
🔸رفاقتشان👥 از مدتها پیش شکل گرفته بود، رفاقتی که #هیچکدام همدیگر را بعد از جداییِ دنیایی فراموش🗯 نکردند. نه #شهیدعلی بعد از رفتنش آقانوید را فراموش کرد و حق رفاقت را بجای آورد و نه #آقانوید. هرکاری از دستش برمی آمد برای #رفیق_شهیدش🌷 می کرد.؛از سر زدن به خانواده ش🏘 و پرکردن جای خالی #علی برای مادر تا برگزاری روضه و شرکت در روضه های منزل #شهید.
🔹به گواهی خیلی از اطرافیان، بعد از #شهادت شهید علی خلیلی (شهید امر به معروف )🌷 حال و هوای آقانوید هم عوض شد و انگار آرزوی پنهان شده در دلش❤️ #راه_نجات یافته بود. در یکی از نوشته هایش گفته که #علی راه را به من نشان داد👉
🔸گفت: #شهادت_طلبی، شهادت رو در پیش داره. مگه علی خلیلی رزمنده✌️ بود که اینطور رفت.. " در عمق #رفاقتشان همین بس که حدود یکسال و نیم بعد از شهادت علی🕊، #خواب زیبایی را آقانوید می بیند که شهید به او می گوید: #امشب🌙 توانستیم #اذن_شهادتت را بگیریم….
🌱 #آنان که خاک را بنظر کیمیا کنند
🍂آری شودکه گوشه چشمی #به_ما کنند
#هنیئــا_لک_الشهاده
#شهید_نوید_صفری🌷
#شهید_علی_خلیلی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌺فرارسیدن ماه مبارک رمضان مبارک
📚پیامبر اکرم(ص):
هر کس در #ماه_رمضان یک آیه از قرآن بخواند، همانند کسی است که در غیر این ماه یک #ختم_قرآن کرده است
تلاوت قرآن به نیابت از #رفیق_شهیدم🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
6285539_275.mp3
12.47M
💿 #تندخوانی⇧⇧
◀️ جز یکم قرآن کریم
🎙 #استاد_معتز_آقایی
🔸حجم: ۴ مگابایت
✨التماس دعا✨
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
#ماه_مبارک_رمضان رسید ...
واولین رمضان بدون حاج قاسم....
شادی ارواح مطهر شهدا و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) صلوات 🌹
#حاج_قاسم
#تمنای_دعا🤲
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #داستان ؛ راز عکس معروف
♨️ سبک متفاوت احترام نظامی #حاج_قاسم به رهبری
#سرداردلها
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰آن شب، شب عجیبی بود. #باران میهمانِ مشهد الرضا شده بود .هوا خنک بود ، نزدیک سی بار بود که با مسئول اعزام تماس گرفته بود ولی هربار به درِ بسته می خورد. #نماز مغرب و عشاء را که خواند دلش طاقت نیاورد .
🔰آن شب دل یک بسیجی حوالی #حرم حضرت عشق میچرخید و حاجتش را میخواست. با همسر و فرزندش راهی حرم شدند ، ساعتی از #زیارتش نگذشته بود که با لبی خندان به سوی همسرش آمد.دلش آرام گرفته بود و گویی امید داشت این گره به دست #ضامن_آهو باز میشود.
🔰میدانست که #علی_بن_موسی_الرضا ضمانتش را پیش عمه اش میکند و او حتما راهی وادی عاشقی میشود. شاید کمتر از ده روز گذشت که مسئول اعزام تماس گرفت و گفت ساکت را ببند، بسیجی آماده رزم شو.
🔰او که دو سال تمام در پی راهی برای اعزام بود، حالا با ضمانت شاه خراسان کمتر از ده روز گره از کارش باز شد. #ابوطاها گفتی: «من برای یک زندگی عادی ساخته نشدم.» به گمانم برای همین مسئول اعزام را کلافه کردی، #امام_رضا را واسطه قرار دادی تا برای دفاع از حریم اهل بیت راهی شوی و درست در شب تولد #بانوی_صبر حاجتت را گرفتی.
🔰همرزمت میگفت: با هم قرار گذاشتید که هر کدامتان زودتر #آسمانی شد و بال پریدن گرفت دست آن یکی را در #زمین بگیرد ، حتی گفته بودید شربت #شهادت را هرکه نوشید، وقتی آقا بالای سرش آمد لبخندی بزند آن موقع است که ما میفهمیم مهمان #آقا شده است.
🔰همینطور هم شد. وقتی ابوطاها شربت شهادت را نوش جان کرد و این دیار و مردمانش را ترک کرد. #لبخند به لب داشت ، لبخندی به شیرینی عسل و به زیبایی شهادت و به همین زودی #طاها مرد خانه شد.
🔰در عجبم چطور از #همسرت دل کندی و چگونه از شیرین زبانی های #امیر_علی گذشتی؟ به راستی که قدم گذاشتن در این راه دل شیر میخواهد و قلبی که برای #معشوق بتپد ، کاش #قلب ما هم اینگونه بی قرارِ معشوق حقیقی مان باشد و در راه عشق ثابت قدم باشیم.
✍نویسنده: #مهدیه_نادعلی
#شهید_مصطفی_عارفی
#سالروز_شهادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ #رمان📚 #نیمه_پنهان_ماه 1 ﺯﻧﺪگی #شهید_مصطفی_ﭼﻤﺮﺍﻥ 🔻به ﺭﻭﺍیت: ﻫﻤﺴﺮشهیــد #قسمت_سی_وسوم 3⃣3⃣ 🔮مص
❣﷽❣
#رمان📚
#نیمه_پنهان_ماه 1
ﺯﻧﺪگی #شهید_مصطفی_ﭼﻤﺮﺍﻥ
🔻به ﺭﻭﺍیت: ﻫﻤﺴﺮشهیــد
#قسمت_سی_وچهارم 4⃣3⃣
🔮وقتی دانشگاه شهید چمران مثل #شهیدچمران را بپروراند، مصطفی کسی نیست که مجسمه اش را بسازد و بگذارند❌این یک چیز مرده است و مصطفی #زنده است. در فطرت آدم ها، در قلب آن ها است.
🔮آدم ها بین خیر و شر درگیرند و باید کسی دستشان را بگیرد🤝 همان طور که خدا این مرد را فرستاد تا مرا دست گیری کند. در تهران که تنها بودم نگاه می کردم به زندگی که #گذشت و عبور کرد. من کجا؟ #ایران کجا؟ من دختر جبل عامل و جنوب لبنان ! من همیشه می گفتم اگر مرا از #جبل_عامل بیرون ببرند می میرم، مثل ماهی که بیفتد بیرون آب.
🔮زندگی خارج از جنوب لبنان و شهر صور در تصور من نمی آمد. به مصطفی می گفتم: اگر می دانستم انقلاب پیروز می شود✌️ و قرار به برگشت ما به ایران و ترک جبل هامل است نمی دانم قبول می کردم این ازدواج را یا نه‼️ اما آمدم و مصطفی حتی شناسنامه ام را به نام #غاده_چمران گرفت که در دار اسلام بمانم و بر نگردم و من ، مخصوصا وقتی در #مشهد هستم احساس می کنم خدا به واسطه این مرد دست مرا گرفت، حجت را بر من تمام کرد و از میان آتشی که داشتم می سوختم بیرون کشید.
🔮می شد که من دور از جبل عامل و در کشور کفر باشم، در #آمریکا، مثل خواهر و برادرهایم. گاه گاه که از ایران🇮🇷 برای دید و بازدید می رفتم لبنان به من می خندیدند، می گفتند: ایرانی ها همه صف ایستاده اند برای گرین کارت، تو که تبعيت داری چرا از دست می دهی⁉️ به آن ها گفتم: بزرگ ترین گرین کارت که من دارم کسی ندارد و آن این پارچه سبزی است که از روی حرم #امام_رضا عليه السلام است و من در گردنم _
گذاشته ام.
🔮با همه وجودم این #نعمت را احساس می کنم و اگر همه عمرم را، چه گذشته چه مانده، در #سجده گذاشتم نمی توانم شکر خدا را بکنم. با مصطفی یک عالم بزرگ را گذراندم از ماده تا معنا👌 از مجاز تا حقیقت و از خدا می خواهم که متوقف نشوم در مصطفی، هم چنان که خودش در حق من این دعا کرد: «خدایا! من از تو یک چیز می خواهم با همه اخلاصم که #محافظ_غاده باش و در خلأ تنهایش نگذار🙏 من می خواهم که بعد از مرگ او را ببینم در پرواز🕊
🔮خدایا ! می خواهم غاده بعد از من متوقف نشود❌ و می خواهم به من فکر کند، مثل گل زیبا که در راه زندگی و #کمال پیدا کرد و او باید در این راه بالا و بالاتر برود. می خواهد غاده به من فکر کند ، مثل یک شمع🕯 مسكين و کوچک که سوخت در تاریکی تا مرد و او از نورش بهره برد برای مدتی بس کوتاه. می خواهم او به من فکر کند💭 مثل یک نسیم که از آسمان روح آمد و در گوشش كلمه #عشق گفت و رفت به سوی کلمه بی نهایت♥️
#تمام 🌹
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_24916934.mp3
4.1M
تقدیم به #همسران_شهدا🌹
🌾دلمـ💔 غمگینه غمام سنگینه
🍂چه کردی با این #دل بی کینه
🌾تو که گفتی #غصمون شیرینه
🍂یه روزی #آسون ولم کردی
🌾نگفتی که برنمیگردی😔
🍂حالا شبها تا سحر بیدارم
🌾با کابوسِ #آخرین_دیدارم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
وقت #خواب است و
دلــ♥️ــم پیش تــو
سـرگـردان است..!
#شب_بخیر
ای نفست...
شرح پریشانی💗 من..
#شهید_محمد_اسدی
#شبتون_شهدایی🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh