eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
32.2هزار عکس
10هزار ویدیو
223 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
✅تلنگر ✍ مرد جوانی از مشکلات خود به حکیمی گلایه می کرد و از او خواست که راهنمایی اش کند. حکیم آدرسی به او داد و گفت به این مکان که رسیدی ساکنان آن هیچ مشکلی ندارند، می توانی از آنها کمک بطلبی. مرد هیجان زده به سمت آدرس رفت، با تعجب دید آنجا قبرستان است. به راستی تنها مُردگانند که مشکل ندارند! "همانا انسان را در سختی ها آفریدیم 📚سوره بلد/۴ 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
روزگار من (۲۶) تقریبا ساعت نزدیکای ۵عصر بود که از خواب بیدار شدم از گشنگی صدای غارو غووره شکمم بلند شده بود لباسامو عوض کردمو رفتم از اتاق بیرون سلام خاله اعظم خوش اومدی به..سلام خانم خوشگله ممنون خوبی عزیزم ممنون خاله جون خوبم 😊 یه دفعه مامانم پرسید راستی اعظم جوون یادم رفت بپرسم سحر کجاست ؟؟؟ چرا نیاوردیش😅😅 سحرم رفته خونه یکی از دوستاش کار درسی داشت مرجان جان بریم ...؟؟ مامانم یه نگاه به من انداخت فرزانه ما با خاله اعظم میریم بیرون تو برو ناهارت و بخور اماده ست دخترم ... از روی کنجکاوی پرسیدم کجا مامان؟؟!! تا مامانم خواست جواب بده سریع اعظم خانم گفت داریم میریم ارایشگاه فرزانه جووون اهااان ...باشه خوش بگذره مامانم در حالی که اماده می شد گفت دخترم مراقب خودت باش یادت نره ناهارتو بخوری من زودی بر میگردم باشه مامان به سلامت مامان اینا رفتن . منم رفتم آشپزخونه سراغ غذا ،، شروع کردم به خوردن سحرم اون روز مامانشو به بهونه ی خونه دوستش پیچونده بود در واقع با شاهین قرار داشت تو یه بستنی خوری با شاهین نشسته بودن که ۵دقیقه بعدش بهنامم اومد و نشست بهنام- خب فرزانه کوو پس؟؟؟! سحر- نیومده... بهنام - عههه چرااا؟؟! شاهین- هیچی بابا دختره یه لووس کلاس میذاره الانم با سحر قهره😒😒😒 سحر- نه قضیه کلاس گذاشتن نیست یه کنه هست که همه چی رو بهم میریزه... بهنام - کنه؟؟؟..... کنه کیه دیگه؟؟😂😂😂 سحر- کنه یه دختر امله که همکلاسیمونه ... همش میخواد مخ فرزانه رو شست و شو بده ... عامل قهرمونم اونه 👿👿👿👿👿👿 بهنام- یعنی دیگه تموم شد قضیه دوستی منو و اون !!!? نویسنده 📝 انارگل🌹 📝 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش وحید هست🥰✋ *نماز آخـر*🕊️ *شهید وحید نومی*🌹 تاریخ تولد: ۵ / ۵ / ۱۳۶۱ تاریخ شهادت: ۲ / ۸ / ۱۳۹۴ محل تولد: تبریز محل شهادت: سامرا *🌹راوی← مراسم عروسی اش ساده بود🎊فقط یک شام دورهمی که کل فامیل بودند🎊 او نصف وسایل خانه اش را به دوستش که میخواست عروسی کند و دستش تنگ بود داد🍃 و حتی موتورش را به یکی از دوستانش بخشید،🏍️ دست و دلباز و اهل کمک به مردم بود🍃 همیشه با حق بود، ولی هیچ وقت به کسی بی احترامی نمی کرد✨ راوی← کارمند شرکت نفت بود و درآمد خوبی داشت و اصلا مشکل مالی نداشت🍁 گرفتن مرخصی از شرکت نفت خودش یک کار خیلی سختی بود🥀ولی وحید به خاطر اهدافش توانست چند ماه مرخصی بدون حقوق بگیرد🍂 وقتی آوارگی و بدبختی مردم عراق و سوریه ویمن و...رامی بیند،🥀می گوید: « فکر می کنیم نماز می خوانیم و روزه می گیریم و خرده کار خیر انجام می دهیم مسلمانی تمام شد؟🥀در عراق انسانیت ، شیعه و اسلام را ذبح می کنند🥀اگر من و ما نرویم هر کس بهانه ای دارد که نرود🥀مثل زمانی که امام حسین (ع) صدای " هل من ناصر ینصرنی " سر داد🍂 که فقط 72 تن ماندند و بقیه به همان عناوینی ماندند که شاهد مثله شدن باشند.»✨ او داوطلبانه به عراق رفت🕊️ و عاقبت در ظهر عاشورا نمازش خواند📿 و سپس با تیر بار تکفیری‌ها💥 به شهادت رسید*🕊️🕋 *شهید وحید نومی گلزار* *شادی روحش صلوات* 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
16.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برگی از خاطرات شهید جهاد مغنیه به روایت مادر شهید °°سبک زندگی شهدا°° ♥️🌱 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨اَلسَّلامُ عَلَیکَ فی آناءِ لَیلِکَ وَ أطرافِ نَهارِکُ✋🏻 سلام بر تو، در تمام لحظه‌های شبانه‌ات و ساعت‌های روزت ... سلام بر تمام لحظه‌های انتظارت و تک تک لحظه‌های نیامدنت ... ♥️ 🌹🍃🌹🍃 ‌@ShahidNazarzadeh
غَمَش را غیر دل سر منزلے نیست ولے آن هم نصیبِ هر دلے نیست ❤️ صبحتون_شهدایی 🌷 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
‌ حداقل‌کاری‌‌که‌ امروز‌میشه‌انجام‌داد براثبات‌انتظارمون‌..' برااومدن‌مهدی‌زهرا..' اینه‌که‌یه‌امروزُگناه‌کمتر‌کنیم..!!🚶🏻‍♂ -هزینه..؛ پاگذاشتن‌رونفس‌سرکش.."🍃 ــ|🌙 -نتیجه‌عمل..؛ «لبخند‌رضایت‌مهدی‌زهرا..!!🙃🍃» می‌ارزه‌به‌لبخند‌ی‌که‌میاد‌ روچهره‌مبارک‌مولامون.."☝️🏻 امروزیه‌گناه‌کمتر‌کنیم‌ به‌جهت‌لبخند‌یوسف 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید جعفر لطفی🍁🌾 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♡به نام خدای قلبم♡ 🍃تصویرش که در مقابلم نقش بست، جوانی امروزی بود. به ها نمیخورد اما ته چشمانش رنگ و معصومیت گرفته بود. به قولی، از همان جوان های مومن و اهل دل که قدم بر رد پاهای (ره) گذاشت و جبهه ها را به عطر خودش معطر کرد. 🍃جعفر که خنثی کننده ی مین و مناطق بود، ابتدا نَفسش را خنثی کرد و تابلو را بر جاده ی قلبش زد. می‌دانست این راه عاقبتی خیر در پیش ندارد. می‌دانست باید مسیری را در پیش بگیرد که طغیانگر کوچکترین بهایی در آن نداشته باشد. 🍃ایران و مملو از جعفر هاست. کافیست نگاهی را آزرده کند، نهایت همه سلاح می‌شوند و هدفشان دست های هرز است. شهادت برای ما و جوانان ما، از جمله جعفر لطفی، راهی است برای رهایی و در رسیدن به مگر ترسی حریفِ قلبِ بی قرار می‌شود؟ 🍃مین هم حریف جعفر نشد. آنقدر شیفته ی او شد تا نهایت دلش نیامد دست رد به سینه اش بزند و جعفر هنگام خنثی سازی مین به رسید. گویا خدا برای او دری از به سمت باز کرد و برای همیشه اورا به همسایگی خود برگزید. ✍️نویسنده : 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٣ بهمن ١٣۵۴ 📅تاریخ شهادت : ۴ آبان ١٣٧٣ 📅تاریخ انتشار : ۴ آبان ١۴٠٠ 🕊محل شهادت : تهران 🥀مزار شهید : شهرستان اسلامشهر 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh