eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 شهادت بدون رضایت مادر مورد قبول واقع نمی‌ شود 🔰مادر شهید بدری می‌گوید: یک روز میلاد آمد پیش من و گفت: مادر دارم می‌روم رزمایش لباس نظامی بگیرم که من متوجه شدم رفتنش جدی است و خودش برگشت به من گفت: مادر چند جا ثبت نام کرده‌ام اسمم درنیامده است و باید تو برایم دعا کنی که این دفعه مقدمات سفرم فراهم شود. خیلی خونش برای رفتن می‌جوشید. میلاد دید که من با رفتن او خیلی بی‌تابی می‌کنم، گفت: مادر شهادت هم بدون رضایت مادر مورد قبول واقع نمی‌شود و از تو می‌خواهم برای رفتنم رضایت کامل داشته باشی. ✅وصیتنامه شما می‌ خواهم که برای نابودی استکبار جهانی، (آمریکا، اسرائیل، عربستان)، دعا کنید، که ان شاءالله، با نابودی این ‌ها، ظهور، زمینه‌ سازی خواهد شد. مبلغ 500 هزار تومان کارت بانکی بنده را، به کار فرهنگی کمک کنید که خیالم راحت باشد. وعده دیدار ما، بهشت جاویدان الله، إن شاء الله- و در آخر دعا برای دیگران را فراموش نکنید و برای سلامتی و ظهور حضرت حجة (عج)، دعا کنید و برای بنده حقیر طلب آمرزش کنید. و من الله التوفیق... 94/8/26 میلاد بدری، تهران ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
⭕️مصطفی حال و حوصله درس تئوری را نداشت. اما سرش درد می کرد برای کارهای علمی و آزمایشگاهی. سال سوم دانشگاه بودیم 🔸همراه هم رفتیم پیش معاون دانشجویی دانشکده، پروژه بگیریم. قبول کرد. یک پروژه به ما داد درباره غشاهای پلیمری. 🔸شب و روز در آزمایشگاه بودیم. کار آن قدر سخت بود که من بریدم. پا پس کشیدم. 👈 مصطفی اما پای کارماند و نتیجه اش شد یک مقاله علمی پژوهشی. کتاب یادگاران، جلد ۲۲؛ کتاب بقلم مرتضی قاضی نشر روایت فتح ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
همه فرش‌ها را جمع کرده بودند بجز این دو فرش خواب زائرش را به‌هم نزدند... 💬 حسین‌ دارابی ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مبادا ما هم شامل لعن های زیارت عاشورا باشیم...‌ ما چقدر پای امام زمان مان ایستاده ایم؟ ‌ تا به کی؟و تا کجا؟ ‌‌ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
. . دخترش‌دانشگاه‌شهـید‌بهشتـے‌تهران‌ درس‌میخوانـد، به‌ڪسی‌نگفته‌بـود‌ڪه‌ دختـرحاج‌قاسـم‌اسـت! "استـاد‌"در‌رونـدتحصیلـیش‌ مشڪل‌درست‌ڪرد. حاج‌قاسـم‌وقتـۍمطلع‌شـد، پدرۍرا‌تمـام‌و‌ڪمال‌اجـرا‌ڪرد‌ وگفـت:دختـرم‌براۍحل‌مشڪلت‌هم‌ نگویـے‌ڪه 'دختـر‌من‌هستی'!(: . . ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 به جان حجت الاسلام سید ابوذر حسینی از طلبه ها و سخنران های مشهدی، توسط یک فرد با اندیشه های انحرافی وهابی در مقابل مسجدی در خیابان هاشمیه مشهد 🔹خوشبختانه با وجود خونریزی شدید، این حادثه به خیر گذشته و حال عمومی حجت الاسلام حسینی مساعد است. ♦️فرد ضارب نیز بازداشت شده ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💠وصیت تکان دهنده ی شهید به مادرش..😱 مادرم زمانی که خبرشهادتم راشنیدی گریه نکن...😭 زمان تشیع وتدفینم گریه نکن... فقط زمانی گریه کن که مردان ما غیرت رافراموش میکنند و زنان ماعفت را... وقتی جامعه ی مارا بی غیرتی وبی حجابی گرفت،مادرم گریه کن که اسلام درخطراست...💔 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید؛ 🔰گلایه امام خمینی(ره) از آیت‌الله مشکینی: 🔹همینقدر که به نفس خودمان گرفتاریم، کافیست؛ مسائلی نفرمایید که در نفوس ما انباشه بشود و ما را به عقب برگرداند. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
میگفت: خدا از اداے میخاد نہ نوع ڪار و و ڪار رو. فقط وبا دید بہ وظیفہ توجه ڪردن... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
اندکۍ‌تفکر🧠🌿 👌برحـــــذر باش ازاینڪہ : ✔نـــــمازبخوانے ✔روزه بـــــگیرے ✔قـــــرآن بخوانے ✔نـــــماز شب بخوانے ✔صـــــدقہ وانفاق ڪنے ✔ڪارهاے مردم را راه بیندازے ❗️اما یڪے دیگہ بیاد با خیال راحٺ نیڪے ها و حسناٺ تو را بردارد ⁉️ 📛 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
نوشتار : حمید موسی‌رضاییِ عزیز ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
.: امام به ما آموخت انتظار در مبارزه است. شهید سید مرتضی آوینی :. ✅پایگاه هنری محتوایی ایرانیوم ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📌 پوستر | روح الله الموسوی الخمینی 🔰 اثر هنرمند: عباس محمدجو ✅پایگاه هنری محتوایی ایرانیوم ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📌 پوستر | تربیت شدۀ مکتبِ خمینی ✅پایگاه هنری محتوایی ایرانیوم ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
| مکتب روح الله ◽️مکتب تو ظل گرانمایه‌ای نور ببارد به چنین سایه‌ای ▫️ایده‌پرداز و طراح گرافیک: روح‌الله مختاری ▫️شعار: پویا سرابی ▫️طراح نوشتار: علی خلج ✅پایگاه هنری محتوایی ایرانیوم ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📌 تصویرسازی | خط امام 🔰 اثر هنرمند: سید محمدرضا موسوی ✅پایگاه هنری محتوایی ایرانیوم ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔻سید بن طاووس می‌نویسد: 🔹روایت شده: شب پانزدهم ماه ذیقعده، احدی نیست که از خدا حاجتی بخواهد، مگر آن‌که خدا حاجتش را به او عطا کند. 🔸فَقَدْ رُوِيَ أَنَّهُ لَا يَبْقَى أَحَدٌ سَأَلَ اللَّهَ فِيهَا حَاجَةً إِلَّا أَعْطَاهُ. 📚 إقبال الأعمال ج‏۱، ص۳۰۹ 👈بزرگترین حاجت عالم را فراموش نکنیم. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- دلهایتان را به آن مبدا قدرت متصل کنید قطره‌ها خودتان را به دریا برسانید... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
شاید شہادت آرزوۍ‌ِهمــہ‌باشد اما‌یقیناً☝️🏻 جز‌ مخلِصین ڪســـے‌بدان‌نخواهـد‌رسید... ڪاش‌بجاے‌زبان با عمـــــل طلب‌شهادت‌مے‌ڪردم...(: 🌱 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
↯♥️💣↯ زن‌هادرتاریخ‌بہ‌اسم‌سہمۍ ازشھادت‌ندارندولی‌رسم‌بعضی‌ هایشان‌جزشھادت‌نیست!(:✌️🏾🌱 🚶🏻‍♀ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📚 💖 ⃣2⃣ 🍂… ﻧﻤﺎﺯﻡ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﺩﯾﺪﻡ ﯾﮏ ﮐﺎﻏﺬ ﺗﺎﺷﺪﻩ ﺭﻭﯼ ﺟﺎﻧﻤﺎﺯﻡ ﺍﺳﺖ . ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ، ﺁﻗﺎﺳﯿﺪ ﺩﻡ ﺩﺭ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩ . ﻓﻬﻤﯿﺪ ﻧﻤﺎﺯﻡ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ، ﮔﻔﺖ: ﻫﺮﭼﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ ﺭﻭ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﮔﻔﺘﻢ . ﺷﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﻭ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ . ﺍﻻﻥ ﻫﻢ ﻋﺎﺯﻡ ﻣﺸﻬﺪ ﻫﺴﺘﻢ . ﺣﻼﻝ ﺑﻔﺮﻣﺎﯾﯿﺪ . ﯾﺎﻋﻠﯽ . 🍁ﺻﺪﺍﯼ ﻗﺪﻣﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺷﻤﺮﺩﻡ . ﺑﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﭘﻠﻪ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﺯﺩﻡ ﺯﯾﺮ ﮔﺮﯾﻪ . ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ؟ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ: ﺑﺴﻢ ﺭﺏ ﺍﻟﻤﻬﺪﯼ ﺧﺎﻧﻢ ﺻﺒﻮﺭﯼ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﻦ ﺁﻧﭽﻪ ﺷﻤﺎ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ . ﺷﻤﺎ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﻭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﮐﺴﯽ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻋﻼﻗﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ . ﻧﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻇﺎﻫﺮ، ﮐﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻭ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻭ ﻗﻠﺐ ﭘﺎﮐﺘﺎﻥ . ﺑﻠﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﺗﻮﺭﺟﯽ ﺯﺍﺩﻩ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﺮﺩ ﭼﻮﻥ ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺑﺤﺚ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺭﺍ ﻣﻄﺮﺡ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺷﻬﺪﺍ ﮐﻤﮑﻢ ﮐﻨﻨﺪ . ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻢ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻧﻤﯿﺸﺪ ﺷﻬﺪﺍ ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻢ ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻝ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﮐﻨﻨﺪ . ﮔﺮﭼﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺷﻨﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﺗﺎﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﺪ … ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﺑﺴﺘﻢ . 🍂ﺁﻗﺎﺳﯿﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺣﻖ ﻣﯿﺪﺍﺩ . ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺎ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﻧﻮﺟﻮﺍﻧﯽ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﮕﯿﺮﻡ . ﺍﺯ ﺁﻥ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺣﺘﻤﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﻡ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩﻧﺪ . ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺍﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﻧﺎﻣﻤﮑﻦ ﺑﻮﺩ . ﺍﻣﺎ .… ﺳﯿﺪ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩ، ﺑﺎ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﻮﺩ، ﻋﻔﯿﻒ ﺑﻮﺩ … ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻧﺒﻮﺩﻡ .… 🍁ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺩﯾﮕﺮ ﺣﺘﯽ ﺍﺳﻤﺶ ﺭﺍﻫﻢ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻡ . ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻻﯼ ﻗﺮﺁﻥ ﺟﯿﺒﯽ ﺍﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ . ﺍﻣﺎ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﺶ ﮐﻨﻢ . ﺳﻌﯽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺵ ﻧﺒﺎﺷﻢ ﺍﻣﺎ ﻧﻤﯿﺸﺪ … ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💖 ⃣2⃣ 🍂ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺯﺩﻡ . ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺖ ﺑﻮﺩ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﭼﻨﯿﻦ ﻓﺮﺻﺘﯽ ﺑﻮﺩﻡ . ﺳﻮﺍﺭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺷﺪﻡ؛ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﺷﻬﺪﺍ . ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ! ۵ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﻣﻦ ﻭ ﺯﻫﺮﺍ ﺳﻮﺍﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻫﺎ ﺑﻪ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﺷﻬﺪﺍ ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﻭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻃﯿﺒﻪ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﺪ . ﺩﺭﻓﮑر ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻗﺎﺳﯿﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ . 🍁ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ . ﺑﺎ ﭘﻞ ﻫﻮﺍﯾﯽ ﺍﺯ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺭﺩ ﺷﺪﻡ . ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺑﻪ ﺩﺭ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﺷﻬﺪﺍ ﻫﻮﻝ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩ . ﯾﺎﺩ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻟﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﮐﻪ ﺁﻣﺪﻡ ﺍﯾﻨﺠﺎ … ﻫﻤﺎﻥ ﺑﺪﻭ ﻭﺭﻭﺩ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ . ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻢ؛ ﮐﺴﯽ ﻣﺮﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﺰﺩ . ﺯﯾﺎﺭﺗﻨﺎﻣﻪ ﺷﻬﺪﺍ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﻭ ﯾﮑﺮﺍﺳﺖ ﺭﻓﺘﻢ ﺳﺮﺍﻍ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻬﯿﺪﻡ – ﺷﻬﯿﺪ ﺗﻮﺭﺟﯽ ﺯﺍﺩﻩ - 🍂ﭼﻮﻥ ﻭﺳﻂ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺷﻠﻮﻍ ﻧﺒﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺁﻗﺎ ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺩﺍﺷﺖ ! ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﯽ ﮐﻨﺎﺭ ﺷﻬﯿﺪ ﺗﻮﺭﺟﯽ ﺯﺍﺩﻩ ﯾﮏ ﺧﻠﻮﺕ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺑﮑﻨﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺻﺒﺢ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﻭﺳﻂ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﯿﺎﯾﯽ . ﺩﻩ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺰﺍﺭ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪﻡ ﺑﻪ ﺑﻘﯿﻪ ﺷﻬﺪﺍ ﺳﺮﺑﺰﻧﻢ . ﺭﺳﯿﺪﻡ ﺑﻪ ﻗﻄﻌﻪ ﻣﺪﺍﻓﻌﺎﻥ ﺣﺮﻡ . ﺩﻟﺸﻮﺭﻩ ﺭﻫﺎﯾﻢ ﻧﻤﯿﮑﺮﺩ . ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻬﯿﺪ ﺧﯿﺰﺍﺏ ﻓﺎﺗﺤﻪ ﺍﯼ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ ﻭ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﻡ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺰﺍﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﻬﺪﺍﯼ ﻓﺎﻃﻤﯿﻮﻥ . ﻗﻠﺒﻢ ﺗﻨﺪ ﻣﯽ ﺯﺩ . 🍁ﺩﺭﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪﻡ ﻣﺮﺩﯼ ﻭﺍﺭﺩ ﻗﻄﻌﻪ ﺷﺪ . ﮐﻤﯽ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻡ . ﻧﺸﺴﺖ ﺭﻭﺑﺮﻭﯼ ﺷﻬﯿﺪ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻦ . ﭘﻨﺞ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﮔﺬﺷﺖ، ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺮﻭﻡ . ﺩﺭﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺩﺭ ﮐﯿﻔﻢ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺩﺳﺘﻤﺎﻝ ﻣﯽ ﮔﺸﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﺷﮏ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﮐﻨﻢ، ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ . ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﻗﻠﺒﻢ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ؛ ﺳﯿﺪ ﺭﻭﺑﺮﻭﯾﻢ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ! ﺳﺨﺖ ﺑﻮﺩ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﺖ ﺑﺸﻨﺎﺳﻤﺶ . ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﻣﺮﺍ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺷﻨﺎﺧﺖ . ﭼﻨﺪ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻫﺮﺩﻭ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ . ﺳﯿﺪ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ😳 ﮔﻔﺖ : ﺥ … ﺧﺎﻧﻢ … ﺻﺒﻮﺭﯼ !… ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
دوستی مثل یک‌کتابه چندثانیه طول میکشه که آتیش بگیره ولی سالها طول میکشه تا نوشته بشه... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh