همیشه میگفت فرمانده باید #خونسرد باشه تا بتونه خوب فکر کنه و نیروهاش رو تو #بدترین شرایط جمع و جور کنه
فرمانده که تو میدون #آروم باشه نیروهاش هم راحتتر میجنگند...!
بعد از درگیری یک ساعته با مهاجمین #داعشی از ناحیه #پهلو مورد اصابت قرار گرفت، گلوله وارد #ریه سمت چپ ایشان شد که باعث خونریزی شدید شده و بعد از حدود بیست دقیقه ایشان به #شهادت می رسد.
#شهید_مرتضی_حسین_پور
@ShahidToorajii
♨️این جور آدمها #شهید می شوند
کسـانی که خیلی دوست دارند برای هدایت دیگران تلاش کنند و به سعادت آدم ها عشـ❤️ـق بورزند، به جای اینکه بمیرند #شهید_میشوند.
این شهادت 🌷آنها را صاحب قدرتی جاودانه و تاثیری گسترده برای کمک به انسانها برای رسیدن به #سعادت خواهد کرد.
#شهدا بهتر از فرشته ها ، به کمک ما آدمهای مُردنی می شتابند👌.
#علیــرضا_پناهیـان
@ShahidToorajii
مرتب به سخنرانی #آقا گوش می داد.
مخصوصا اگر موضوع صحبتشون #جوانان و مطالباتی که آقا از این قشر داشتند.
سپاه رو هم صرفا معبری برای #شهادت می دید.می گفت:هر کسی لیاقت پوشیدن این لباس سبز رو نداره🚫.
من سی سال وقت دارم که خودمو به این جایگاه برسونم،10 سالم گذشت این 20 سال رو اگر نرسم به آن، عقب می مانم.
#شهید_علیـرضا_بریری
@ShahidToorajii
#جواز_کربلا
خیلی دوست داشتم اربعین کربلا باشم،اما پدرم موافق نبود.چند روز بیشتر به #اربعین نمانده بود. دلم شکست💔 و با همان حال به دانشگاه رفتم.
در گوشهای باخودم خلوت کردم.عکس محمدرضا را روبرویم گرفتم و شروع به دردودل کردم واز او خواستم دست مرا بگیرد.ظهر که شد،برادرم خبرداد پدر راضی شده،من #زائرکربلا شدم.
راوی:دوست #شهید_محمدرضا_دهقان
#کتاب_ابووصال
@ShahidToorajii
هادی می گفت: یکبار در #نجف تصمیم گرفتم که #سه_روز آب و غذا کمتر بخورم یا اصلاً نخورم تا ببینم مولای ما #امام_حسین(ع) در روز عاشورا چه حالی داشت.
این کار را شروع کردم. روز سوم حال و روز من خیلی خراب شد. وقتی خواستم از خانه بیرون بیایم دیدم چشمانم سیاهی می رفت. همه جا را مثل دود می دیدم. اینقدر حال من بد شد که #نمی_توانستم روی پای خودم بایستم.
#شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
@ShahidToorajii
#خاطره🌹👇👇👇👇
تا دو سهی نصفه شب هی وضو میگرفت و میومدسراغ نقشهها📰 و به دقت وارسيشون🔍 میكرد
يكوقت میديدی همونجاروی نقشهها افتاده و 😴خوابش برده
خودش میگفت«من كيلومتری🕡 می خوابم.»😁واقعاً همينطور بود.
فقط وقتی راحت میخوابيد كه توی جاده با ماشين میرفتيم.
توی عمليات خيبر،وقتی كارضروری داشتند،
رو دست نگهش ميیداشتند😳
تا رهاش می كردند،بیهوش میشدمی افتاد اينقدربیخوابی كشيده بود ✋
#شهید_همت
@ShahidToorajii