eitaa logo
شهید محمدرضا تورجی زاده
1.7هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
2.2هزار ویدیو
72 فایل
بِه سنـگر مجازے شَهید🕊 #مُحَمَّدرضا_تورجے_زادھ🕊 خُوش آمَدید 💚شهـید💚دعوتت کرده دست دوستے دراز ڪرده‌ بـہ سویتــــ همراهے با شهـید سخت نیستـ یا علے ڪہ بگویـے  خودش دستتـــ را میگیرد تبادل_مذهبی_شهدایی👈 @Mahrastegar مدیــریت کـانال👇 @Hamid_barzkar
مشاهده در ایتا
دانلود
↷❈🔅❂🌙❂🔅❈↶ 💫رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: در ماه رمضان قرآن را بسيار تلاوت كنيد.✨ ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
📖 🔸همسر شایسته، متواضع و نگهدار اسرار، اموال و آبروی خانواده است. ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 سـݪاݥ‌ݩـماز و روزه هاتون قبول درگاه حق🌹🌸 عزیزای دل مسابقه داریم... فـقـطـ ڪافـے از سـفـڔـہ افـطـارٺـوݩ یہ عڪس خـشڲـݪ بگـرے و بـفـرسـٺے بہ آیـدے زیـر👇👇👇👇 @cuteTeen 🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜 مـݩـٺـظـڔ عـڪسـاے خـشـگـݪ شـمـا هـمـراهـان هـمیـشـگیمـون هستیم🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 راسـٺـے جـوایـزهـم داریـم😉🍃
☘صـبـحـتـون بـہ زیــبــایــے خـــورشـیـد🌸🌱
🌼از کجا بفهمیم درسی که می خوانیم، مفید است؟ ✍به علامه طباطبائى قدس سره گفتم: سال هاى اوّل تحصيل وقتى عبادت مى ‏كردم حال بهترى داشتم، هر چه علمم زيادتر شد، حال و توجّهم كمتر شده، دليلش چيست؟ ايشان فرمود: دليلش اين است كه اينها كه خوانده ‏اى علم حقيقى نبوده، اگر علم حقيقى و واقعى بود، تواضع انسان زيادتر مى ‏شد. اميرالمومنين عليه السلام مى‏ فرمايد: «ثَمرةُ العِلمِ العُبودِيّةِ» علم واقعى آن است كه هر چه زيادتر مى ‏شود، خشوع و عبادت انسان زيادتر شود. 📚خاطرات استاد قرائتى ؛ ج۱ ؛ص ۵۷ ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
💜🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜 تولدت مبارک ای مردانه ترین صدای حقیقت و کوبنده ترین فریادگر حق و افشاکننده تزویر و ظلم جهان ما ❤️تولدت مبارک پدرامت و سایه ات تا ظهور منجی مستدام 💜🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹 باتــــو از مرگ نـدارم بہ خــدا واهمہ‌اے جانـمان پیشڪــش سیدنا خامــنہ ‌اے 🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹 تولدت مبارڪ آقا جاااان🌹 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 سـݪاݥ‌ݩـماز و روزه هاتون قبول درگاه حق🌹🌸 عزیزای دل مسابقه داریم... فـقـطـ ڪافـے از سـفـڔـہ افـطـارٺـوݩ یہ عڪس خـشڲـݪ بگـرے و بـفـرسـٺے بہ آیـدے زیـر👇👇👇👇 @cuteTeen 🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜 مـݩـٺـظـڔ عـڪسـاے خـشـگـݪ شـمـا هـمـراهـان هـمیـشـگیمـون هستیم🌹 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 راسـٺـے جـوایـزهـم داریـم😉🍃
🌸پــاداش و آثـــار 🌸 🌸از محضر رسول خدا صلي الله عليه و آله سوال شد پاداش كسي كه روزه بگيرد چيست؟حضرت فرمودند: «هر مؤمني كه ماه رمضان را روزه بگيرد و آن را تقديم به خدا كند ، خداوند هفت خصلت را در او قرار مي دهد: 🔹 مال حرام را از جسمش مي زدايد. 🔹 به رحمت الهي تقرب مي يابد. 🔹 كفاره اشتباه پدرش آدم عليه السلام را داده است. 🔹 خداوند، شدت و سختي هاي مرگ را بر او آسان سازد. 🔹 از گرسنگي و تشنگي در روز قيامت، در امان مي ماند. 🔹 وارد بهشت مي شود و از وارد شدن به آتش جهنم مصون مي ماند. 🔹 خداوند او را از ميوه هاي بهشتي بهره مند مي سازد.» ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @ShahidToorajii ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
به وقت رمان⏰📱
‍ ‍ ❤️ فاطمه دوباره شروع کرد به حرف زدن: فائزه... من اون همه بازی کردم... اون همه دروغ گفتم... اون همه توطعه کردم... همه اینا برای به دست آوردن جواد بود... جوادی که از بچگی دوسش داشتم ولی اون همیشه منو مثل خواهر خودش دید...😭 فائزه من تورو از جواد گرفتم و هرکاری که در توانم بود برای خراب کردن تو جلوش و عزیزکردن خودم کردم... ولی نشد... نشد فائزه... نشد... عاشق نشد😭اون تورو میخواست... اون رو میخواد... اون از تو دست نمیکشه دختر... من فقط شیش ماه تموم زندگی رو به کام هممون تلخ کردم... تو هر چه قدر سختی کشیدی جواد ده برابر کشید...😭 منم این وسط شدم کسی که آب شد با آب شدن جواد... دیگه نتونستم ادامه بدم فائزه...😭 تو رو نگاه کردم و خودمو... تو بخاطر عشقت به جواد همه چیت گذشتی... ولی من بخاطر عشقم به جواد از همچی گذشتم...😭 تو همه چیت جواد بود که ازش گذشتی... ولی من از همه چی که انسانیت و شرف و معرفت و دین و ایمون بود گذشتم...😭 فائزه ما هر سه مون توی این بازی باختیم... هیچ کس به خواسته هاش نرسید... فقط...😭 با صدای پر از گریه گفتم: فقط چی؟😭 فاطمه: فقط مهدی برد...😔 به معنای واقعی کلمه شک بهم وارد شد... یعنی چی... این داره چی میگه...😳 باتردید پرسیدم: کدوم مهدی؟😳 فاطمه: همون آشغالی کرد امشب قراره کنار بشینه سر سفره عقد... همون پسرخاله عوضیت... من و اون تو دانشگاه نیشابور همکلاسیم... به طور اتفاقی فهمیدیم که چیکار همدیگه ایم... از عشقم به جواد گفتم و اون از عشقش به تو... مهدی گفت میخوای به دستش بیاری؟ گفتم اره... گفت پس بیا یه بازی رو شروع کنیم که هردومون به عشق بچگیمون برسیم... بهم گفت باید جواد رو جلوت خراب کنم... فکر نمیکردم موقعیتش به این زودی جور شه ولی یه شب بهم زنگ زد... گفت فائزه اومده قم... سریع بلیط بگیر با اولین پرواز برو قم... همه حرفایی که بهت زدم نقشه مهدی بود... اون حتی میدونست دقیقا تو تو چه ساعتی کجایی و منو میفرستاد همونجا... مهدی گفت چه ساعتی حرمی منم به خاله گفتم حرم میخوام اونم جوادو مجبور کرد شب منو بیاره حرم... توی حرمم مهدی گفت مطمئن باشم تو میای جلو و ازم میپرسی من کیم... منتظرت بودم... مهدی گفته بود تورو میشناسه... گفته بود تو هیچ حرفی به جواد نمیزنی و همه چیز رو تموم میکنی... گفته بود باید اعتماد به نفستو نابود کنم... موفقم شدم... همه چیز طبق نقشه ما پیش رفت... منم همش داشتم سعی میکردم جوادو عاشق خودم کنم... _ببخشید یه لحظه😢 صدای مرد اومد چادرمو پوشیدم... _خب...😢 نویسنده { } .