#بقیع
🩸وقتیکه شیعیان ساکن در مدینه، با اشک و زاری، خِشتها را از روی گنبد و بارگاه مطهّر ائمّه بقیع «علیهمالسلام» برمیداشتند ...
از جناب شیخ العَمْری ، امام جماعت مسجد شیعیان در مدینه قدیم ، افراد امین و مورد اعتماد نقل کردهاند:
🥀 زمانی که مُفتی وهابیها در آن زمان ، فتوای تخریب گنبد و بارگاه ائمه بقیع علیهمالسلام را صادر کرد، برای اینکه بدین وسیله شیعیان را بیشتر بسوزانند، به شیعیان ساکن در مدینه گفتند: یا با دست خودتان این قبور را با خاک یکسان میکنید یا قبل از اینکه ما این قبور را تخریب کنیم، گردن تکتک شما را در پیش این قبور میزنیم؟!
🥀 شیعیان که به هیچ وجه راضی به این کار نبودند، خودشان را آماده شهادت کردند. همینکه جلّادشان خواست تا گردن اولین نفر از شیعیان را بزند، دستش شُل شد و تیغ از دستش افتاد.
آن نانجیبان متوجه این امرِ غیرعادی شدند و از قتل شیعیان دست کشیدند و رفتند.
🥀 شبهنگام، بزرگ آن شیعیان، امام حسن مجتبی علیهالسلام را در عالم رؤیا دید که در آن عالَم، حضرت به او فرمودند:
{{ اگر اینها قبور ما خراب کنند، علاوه بر تخریب، به ما جسارت میکنند؛ شما خودتان این کار انجام دهید تا دیگر جسارتی به ما نشود ... }}
🥀 صبح شد و شیعیان آمدند و با دست خودشان این خِشتها را برمیداشتند و با صدای بلند گریه میکردند...
✍ گویا إمام حسن مجتبی علیهالسلام میدانستند که این عدّه، فرزندان و پیروان همان نانجیبانی هستند که یک روز در همین کوچههای مدینه به مادرشان زهرای مرضیه علیهاالسلام چه جسارتها کردند... که تاریخ یک گوشهٔ آن را، اینگونه نوشته است:
📜 فَالْتَفَتَ عُمَرُ إلىٰ مَن حَولِهِ وَ قال: «إضرِبُوا فاطمةَ» فَانْهٰالَتِ السِّياطُ عَلَى حَبيبةِ رَسولِ اللهِ...حتّى أدمُوا جِسمَها!
▪️دوّمی رو کرد به همه سربازانی که دور و برش ایستاده بودند و فریاد زد: «فاطمه {سلاماللهعلیها} را بزنید!» پس، از زمین و هوا تازیانهها بر جسم شریف آن حضرت فرود میآمد و آن قدر آن مظلومه را زدند تا که خون از جای جای جسم شریفش جاری شد.
📚مؤتمر علماء بغداد،ص۶۳
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
دعای امروز 🌷
خدایا❤️
در این روزبهاری
در کار همه، برکت
در وجودشان، سلامتی
در زندگیشان ،خوشبختی
در خانه شان "آرامش" قرار بده
آمیـــن 🙏
به برکت صلوات بر
حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ
و خاندان مطهرش
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
مولاجانم
🍁ای که آمال همه منتظرانی بازآ...
شيعيان در غم هجر تو به حالی زارند...
🍁حسرت ديدن رويت به دل ما مگذار...
زود بازآ که همه منتظر دلدارند...
#العجلمولایغریبم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات🌷
صبحتونمهدوی💚
التماس دعا
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
💚امام جعفر صادق عليه السلام:
🌷الصبر رأس الايمان
🌷صبر سر ايمان است .
📗اصول كافي ، ج 3 ، ص ۱40
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
💠حاج اسماعیل دولابی(ره):
🔸قبل از بارش باران، تند بادی بر می خیزد و گرد و غبار زیادی بر پا می کند و همۀ خس و خاشاک ها و آشغال ها را از روی زمین جارو می کند.
🔸اما اگر کمی صبر کنیم باد آرام می گیرد و باران می بارد و سپس ابرها کنار می رود و هوا لطیف و آفتابی می شود.
🔸آشوب ها و نابسامانی های که در روزگار ما در سراسر جهان پدیدار شده است نزدیک شدن هوای لطیف و آسمان صاف و آفتابی ظهور را بشارت می دهد.
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
✨﷽✨
✍روزي امام حسين علیه السلام از جائي عبور ميكردند که ديدند جواني به سگي غذا مي دهد. امام خوشحال شدند و فرمودند: چرا اين گونه به سگ مهرباني مي كني ؟ جوان عرض كرد: غمگين هستم، مي خواهم با خشنود كردن اين حيوان، غم و اندوه من مبدل به خشنودي گردد. اندوه من از اين است كه غلام يك نفر يهودي هستم و مي خواهم از او جدا شوم.
امام حسين علیه السلام با آن غلام نزد صاحب او كه يهودي بود آمدند. امام حسين علیه السلام دويست دينار به يهودي داد ، تا غلام را خريداري كرده و آزاد سازد.
يهودي گفت: اين غلام را به خاطر قدم مبارك شما كه به خانه ما آمدي به شما بخشيدم و اين بوستان را نيز به شما بخشيدم. امام حسين علیه السلام هماندم غلام را آزاد كرد و همه آن بوستان و دویست دینار را به او بخشيد. سرانجام آن مرد یهودی و همسرش که تحت تاثیر محبت امام حسین علیه السلام قرار گرفته بودند ، مسلمان شدند.
📘مناقب آل ابی طالب ج۴ - ص۱۵
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🔆#نکات_قرآنی
🍃فرزند کشی و سقط جنین از ترس فقر،عملی جاهلانه است، اگر خدا ضامن روزی است،
چه ترس از فقر؟؟
📖 یک نکته از صفحه ١۴٨ قرآن کریم
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
من هنوز دلم تنگ شماست...
زمینی میشوم...
اما شما...
آسمانی ام کنید...
#یادشهداکمترازشهادت_نیست
#پنجشنبه_های_شهدایی 🌷
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯