#کودکی_محمدرضا
خطرهای بزرگی درکودکی از سر او گذشت. یکی از این خطرها این بود که حوض بزرگی وسط حیاط داشتیم. محمدرضاي سه ساله با بچهها دور حوض میدوید و بازی میکرد. من هم مشغول کارهای خانه بودم. ناگهان صدای گریهاش بلند شد. بیاختیار دویدم. محمدرضا زمین خورده بود و خون از سرش جاری بود. سنگ لب حوض قبلاً شکسته وگوشه آنهم خیلی تیز شده بود و حالا پیشانی محمدرضا به همان لبه تیز سنگ خورده بود. ملحفه بزرگی آوردم و روی پیشانیاش گذاشتم. ملحفه پر از خون شد؛ اما خون بند نمیآمد. خیلی ترسیده بودم. همسایهها را خبرکردم. محمدرضا بیهوش روی زمین افتاده بود. در آن حالت فقط امام زمان (عج) را صدا میزدم. حال خودم بدتر از او شده بود. با کمک همسایهها او را به بیمارستان رساندیم. آن روز خدا پسرم را نجات داد.
https://eitaa.com/ShahidToorajii
🌺🌺🌺🌹🌺🌺🌺🌹
✍ اتفاقی جالب در لحظهی شهادتِ شهید تورجیزاده از زبان خودش
شهیدتورجیزاده مداح بود و عاشقِ حضرتِ زهرا«س». آیت الله میردامادی نقل میکرد: بعد از شهادتِ محمد رضا خوابش رو دیدم و بهش گفتم: محمد رضا ! این همه از حضرت زهرا «س» گفتی و خوندی ، چه ثمری برات داشت؟ شهید تورجی زاده بلافاصله گفت: همینکه در آغوشِ فرزندش حضرت مهدی «ع» جان دادم برام کافیه...
🌷 خاطرهای از زندگی مداح شهید محمدرضا تورجیزاده
📚منبع: کتاب یا زهرا سلام الله علیها ، صفحه 188
#حضرت_زهرا #امام_زمان #عاقبت_به_خیری #شهادت #مرگ #شهیدتورجی_زاده
یاد شهید با صلوات
@ShahidToorajii
#الله_اڪبر
🔷فرارسیدن ماه میهمانی خدا را بر شما عاشقان اهل بیت علیهم السلام تبریک عرض می کنیم...
😭بِاالحُسَینِ الهی العفو...
✅ @SahidToorajii
یکی از دوستان دبیرستانی میگفت: «از محمدرضا پرسیدم چهکارکنم که توفیق رفتن به جبهه را پیدا کنم؟» گفت: «توفیق نمیخواهد؛ برو بسیج ثبتنام کن تا تکلیفت را ادا کنی!»
محمدرضا بیان خوبی داشت و درجلسات گوناگون سخنرانی هم میکرد. بارها در باره اهمیت حفظ انقلاب و دفاع از سرزمين، برای دانشآموزان دبیرستان سخنرانی میکرد.
@ShahidToorajii