✍حاج آقای قرائتی
ماه رمضان آمريکا بودم هر صد تا ازدواج نود تايش طلاق داده ميشود. ما وارسي کرديم ديديم چرا اينقدر طلاق زياد است ديديم ميگويند به ما نميخورد گفتيم چه چيز نميخورد؟ بعد ديديم پشم و ماشين به هم نميخورد.
آمده ازدواج بکند ميگويد در سر سفره شوهرم آرق زد. خنديدند من ديگر اين شوهر برايم قابل زندگي نيست. به خاطر آرق طلاق ميدهد طلاق گرفتن در آمريکا مساوي است با تاکسي گرفتن در تهران. يعني مثل آب خوردن زندگيها متلاشي است. زندگي سوپر دولوکس اما نظام خانواده گسسته
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
#آثار_روزه
⇦ معنای روزه
روزه در لغت به معنای خودداری کردن از چیزی و ترک آن آمده است.
و در اسلام به معنای عملی است که انسان برای انجام فرمان خدا از اذان صبح تا اذان مغرب از چیزهایی که روزه را باطل میکند خودداری نماید.
#ماه_میهمانی_خدا
#التماس_دعا_برای_ظهور
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
شاگردی از عابدی پرسید:
تقوا را برایم توصیف کن
عابد گفت:
اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک
بود مجبور به گذر شدی چه می کنی؟
شاگرد گفت:
پیوسته مواظب هستم و با احتیاط
راه می روم تا خود را حفظ کنم
عابد گفت:
در دنیا نیز چنین کن تقوا همین است،
از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن و هیچ گناهی را کوچک مشمار زیرا کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای کوچک درست شده اند.
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
#حدیث 🌸🍃
🌺حضرت محمد صلی الله علیه و آله:
(رمضان) ماهی است كه ابتدايش رحمت است و ميانه اش مغفرت و پايانش اجابت(دعا) و آزادى از آتش جهنم
📚 الكافی جلد4 صفحه67
🌸 حلول ماه نزول رحمت، ماه رمضان بر شما مبارک 🌸
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
#ماه_رمضان
🍀✍پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) :
✅ پنج چيز به امت من در ماه رمضان عطا شده است كه به امت هيچ پيغمبرى پيش از من عطا نشده است :
1⃣ چون شب اول ماه رمضان شود خداى عزوجل به آنان نظر كند و هر كس مورد توجه خداى شد هرگز او را عذاب نخواهد فرمود.
2⃣ بوى دهانشان به هنگام عصر نزد خداى عزوجل از مُشك خوشبوتر باشد.
3⃣ فرشتگان شبانه روز براى آنان طلب آمرزش كنند.
4⃣ خداى عزوجل بهشت را مأمور فرمايد كه براى بندگانم آمرزش بطلب و خود را براى آنان بياراى تا مگر خستگى و آزار دنيا از جانشان بدر آيد و به بهشت و پذيرائى من در آيند.
5⃣ چون شب آخر فرا رسد همگى آنان آمرزيده شوند مردى عرض كرد يا رسول اللَّه در شب قدر آمرزيده شوند ؟ فرمود: كارگران را نه بينى كه چون از كار فارغ شوند مزد خويش دريافت كنند.
📚 الخصال (الصدوق) ، ج۱، ص۳۵۳
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
✅مجوز بهشت چیست؟
✍حجت الاسلام قرائتی
💥چگونه قبولى تمام كارها، مشروط به قبولى يك عمل همچون نماز مىشود؟! پليس راهی را در نظر بگیرید که از رانندهاى گواهينامه رانندگى میخواهد. اگر راننده گواهينامه پزشكى، گذرنامه و اجازه اجتهاد و يا هر مدرك ديگرى نشان دهد، پليس نمىپذيرد.تنها اگر گواهينامه رانندگى داشت اجازه عبور و تردد مىدهد. در قيامت نيز شرط رسيدن به مقصد و بهشت، گواهينامه نماز است كه اگر نباشد، هيچ عملى مورد قبول نيست.
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
هدایت شده از ࢪادیۅشھید🌻!
•••❀•••
کنارش ایستاده بودم
شنیدم کہ مےگفت :
صلےاللّٰہ علیک یآ صاحبالزمان♥️
بهش گفتم :
چرا الان بہ امامزمان سلام دادے..؟
گفت : شاید این وزشِ باد و نسیم
سلام منو بہ امامزمانم برساند …(:
( #شهید_ابومهدے_المهندس)💚
#مولاےغریب
-•-•-•-•-•-•-•-•-•-•
♥️°•↯
ⓘⓓ>> @yapalak ツ
•
.
رفقـــــا بـھ نـظرتـون
خـــدا گـناههــا رو مـثل پاڪ کـردن پیـام
تو تــلگرام پاڪ میکنـھ یا واتساپ ؟!
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🌱[﷽]🌱
ثۅاب ڪنێم🎈
¹.ٺلاۅٺ۱۰صفحہ قࢪآݩ📖
².خۅاݩدن سۅࢪھ ے قدࢪ🎨
³.ذڪࢪ یا أࢪحم أݪࢪاحمیݩ🎀۲۰مࢪٺبهـ
#رمضان_خوبیها
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🙏🏼👌🙏🏼 نماز بسیار ساده هر شب ماه رمضان
💖رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود:
🌸هر کس در ماه رمضان در هر شب،
🌸در آغاز یا پایان شب، دو رکعت نماز بخواند و
🌸 در هر رکعت یک سوره حمد و سه بار سوره توحید را قرائت کند،
قسم به کسی که مرا به حق به نبوّت برانگیخت، خداوند به ازای هر رکعت،
🌸صدهزار ملک را مبعوث می کند تا برای وی حسنات بنویسند
🌸 و گناهان وی را محو نمایند و درجه اش را بالا ببرند.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
(بحارالأنوار، ج96، ص346 به نقل از کتاب النوادر)
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
✨✨✨
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
دعای سلامتی امام زمان (عج)
✨ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم✨
ِ
🌷اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلا 🌷
دعای فرج امام زمان (عج):
✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم✨
ِ
🌷اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ
🌷 یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ 🌷
🌷الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ 🌷
🌷اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی🌷
🌷السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ🌷
🌷 الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ🌷
یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ 🌷
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
هوالعشق❤️
#قسمت_هشتاد_و_پنجم
سوار ماشین شدیم و به طرف بازار حرکت کردم.
فاطی:نمیخواد بری بازار بابا ملت لباس مجلسی و این چیزا رو از خیابون شریعتی میگیر😁
_حالا مگه من میخوام لباس مجلسی بگیرم؟😏
فاطی:فائزه منو مسخره کردی؟ مگه نگفتی واسه عقد میخوای لباس بگیری😳
_نه خواهر من مسخره نکردم. واسه عقدم میخوام لباس بخرم ولی نه اون لباسی که مد نظر توعه😊
فاطی: وا من که نمیفهمم تو چی میگی😞
_حالا وقتی رفتیم میفهمی☺️
ماشین رو پارک کردم و از ماشین پیاده شدیم.
خب ببین وسط بازار بعد از چهارسو یه مغازه لباس فروشی به اسم پردیس... میریم اونجا. اوکی؟
فاطی: باشه بریم ولی اون قسمتا که همش مانتو فروشیه😬
_حالا بیا بریم نشونت میدم.
بالاخره رسیدیم مغازه ای که میخواستم.
وارد مغازه شدیم و با فروشنده که یه دختر جوون بود سلام و علیک کردیم.
بین مغازه شروع به راه رفتن کردم تا یه مانتو آبی کاربونی نظرمو به خودش جلب کرد.
_فاطمه یه لحظه بیا.
فاطی: فائزه تو اومدی اینجا چرا؟؟؟ مگه لباس عقد نمیخوای؟؟؟
_چرا میخوام. الانم یکی نظرمو جلب کرد😊
مانتو رو نشون فاطمه دادم.
فاطمه با حیرت نگاهم کرد و گفت: نکنه میخوای واسه شب عقدت مانتو بپوشی؟
_آره دقیقا میخوام چه تو محضر چه تو خونه مانتو و روسری و چادر سرم باشه😍
فاطی: خب واسه چی؟ از کی رو میخوای بگیری؟ نامحرم اونجاست؟ خطبه رو که بخونن محرمت میشه مهدی...😞
آه کشیدم و گفتم: دلت که با کسی محرم نباشه اگه هزارتا خطبه هم خونده بشه فایده نداره...😔
فاطی: وقتی دلت محرم نیست پس چرا میخوای....
نذاشتم ادامه بده و با خشم گفتم: میخوام زنش شم چون تو فامیل و در و همسایه من یه دخترم که نامزدیشو بهم زده درحالی که صیغه بوده.... میخوام زنش شم چون مادرم قلبش ضعیفه و بخاطر کارای من یه بار سکته کرده... میخوام زنش شم چون بابام منو ننگ خانوادش میدونه و میخواد زودتر بپرونه منو... میخوام زنش شم چون داداشم بخاطر رفیقش هنوزم باهام سر سنگینه... میخوام زنش شم چون من هرچقدرم پاک باشم ظاهرم باعث شده لیاقم مهدی بشه... چون منه عادی لیاقت محمده خاص و خوشگل رو ندارم... میخوام زنش شم چون محمدم داره عقد میکنه... میخوام زنش شم شاید از تونستم محمد رو فراموش کنم تا کمتر گناه فکرکردن به یه مرد زن دارو یک بکشم... میخوام زنش شم شاید از دستش دق کردم و مردم راحت شدم از این زندگی...😭
همه این حرفارو با اشک و صدای بلند گفته بودم.
توی چشمای فاطمه اشک حلقه زده بود و نگاهم میکرد😢
از مغازه بیرون اومدم و فاطمه دویید دنبالم. با دیدنش اشکام بیشتر جاری شد.منو توی بغلش گرفت و هر دو زدیم زیر گریه.مردم با تعجب نگاهمون میکردن...
.
نویسنده { #فائزه_وحی }
هوالعشق💔
#قسمت_هشتاد_و_ششم
با فاطمه به مغازه برگشتیم و همون مانتو آبی کاریونی رو گرفتم.
یه ست روسری آبی ساتن هم رنگ خودش برداشتم.
توی راه خونه نه اون حرف میزد نه من فاطمه رو در خونه شون پیاده کردم و بعدم رفتم خونه🏚
شب شده بود مامان بابا داشتن سریال نگاه میکردن🖥
یه سلام کوتاه دادم و بعد رفتم توی اتاق و لباس عوض کردم.
دوباره رفتم پیش مامان اینا نشستم.
بابا زقر چشمی نگاهم کرد و گفت: خب عروس خانوم الان دیگه از همه چیز مطمئنی؟ الان زنگ بزنم خالت اینا برای فردا شب بیان برنامه ریزی کنیم وقت کمه.
_بله باباجان بهشون خبر بدید.😐
بابا همون لحظه گوشی خونه رو برداشت و زنگ زد☎️
بعد یه رب حرف زدن گفت: خانوم فردا خواهرت اینا میان برای برنامه ریزی عقد این دوتا جوون. هرچی میخوای تدارک ببین🙂
با حرص با ناخونای دستم داشتم روی پوست دستم میکشیدم👌
مامان داشت از همین الان درباره دعوت مهمونا با بابا حرف میزد.
با حرص بلند شدم و اومدم تو اتاق خودم و در رو محکم بستم.
احتیاج به هوای آزاد داشتم.
پنجره اتاق رو باز کردم.
از سرما به خودم لرزیدم پتومو دور خودم مثل شنل انداختم و نشستم پشت میز تحریرم😔
بغض داشتم به چه بزرگی... مثل یه سیب راه گلومو بسته بود😢
گوشی رو برداشتم و به تنها عکس دونفره خودم و محمد خیره شدم... عکسی که با گوشی اون یه پسر بچه توی جنگل قائم ازمون گرفت کنار آبشار مصنوعی... همونجا که برای اولین بار محمد دستمو گرفت... اونم کجا توی آب... 😢
احساس میکردم با یاد آوریشون راه نفسم گرفته شده.... به خودم که اومدم دیدم چشمام غرق اشکه...😭 صفحه گوشی رو روی همون عکس قفل کردم و آهنگ شهرباران حامد رو پلی کردم.📱
سرمو گذاشتم روی میز و چشمامو بستم... ای کاش میشد فکرمو از همه چیز خالی کنم و بخوابم... خیلی خسته بودم...😭
#قسمت_هشتاد_و_ششم
.
نویسنده { #فائزه_وحی }
#هوالعشق❤️
#قسمت_هشتاد_و_هفتم
صبح زود با صدای اذان که از پنجره باز اتاق میومد بیدار شدم.
رفتم وضو گرفتم و دوباره اومدم توی اتاقم سجاده رو پهن کردم و نماز خوندم.
امروز چند تا کلاس نظری پشت سرهم داشتم.
تصمیم گرفتم یکم جزوه هامو بخونم.
تا ساعت هشت خوندم و بعد وسایلم رو گذاشتم تو کولم و از اتاق اومدم بیرون که برم دانشگاه😊
مامان: حداقل یه لقمه صبحانه بخور که ضعف نکنی دختر 😣
_وای نه مامان ساعت نه کلاس دارم همینجوریم کلی دیرم شده بخدا😱
دوییدم از خونه بیرون و دیدم ماشین نیست... پس بابا بردش... باید با تاکسی برم...😁
بالاخره بعد یه رب معطلی تاکسی رسید و این ساعتم اوج ترافیک و شلوغی ولی بالاخره ساعت نه و رب رسیدم دانشگاه.
پله هارو دوتا یکی بالا رفتم و رسیدم بلاخره به کلاس😊
بعد کلاس رفتم یه شیرکاکائو و کیک گرفتم و خوردم.
بعدم دوباره سه تا کلاس پشت سر هم😁
از آخرین کلاس که بیرون اومدم مامان زنگ زد بهم📱
_سلام مامان.
مامان:سلام دختر کجایی؟
_کلاسم دیگه مامان😐
مامان: امشب خالت اینا میان ها دختر من دست تنهام.
_یادم نبود اسلا... باشه الان میام...😔
مامان: بدو دختر دیر میشه😁
دلم میخواست دیر برسم... میخواستم یه خراب کاری بکنم... ای کاش یه اتفاق میوفتاد تا مهدی یا خاله از من بدشون میومد و همه چیزو بهم میزدن... 😔
تصمیم گرفتم تا خونه پیاده برم😊
از در دانشگاه اومدم بیرون و از همون اول سعی کردم از دورترین راه برم😝
به خودم که اومدم دیدم روی پل عابر پیاده وایسادم و دارم پایین رو نگاه میکنم😕
به آسمون نگاه کردم دم غروب شده بود و صدای اذان بلند شد😱
وای خدا واقعا مامان منو میکشهههه😖
سریع از از پل اومدم پایین و پیچیدم توی کوچه و کلید انداختم و رفتم تو😵 داشتم دعا میخوندم به جون خودم که مامان قیمه قیمه م نکنه😣
_سلام مامان عزیزم😍
مامان با جیغ: الان وقت اومدنه؟؟؟ زود باش برو آمده شو دختره دیوونه الان خالت اینا میان😡
_حالا چرا جیغ میکشی بابا رفتمممم😁
خوشبختانه سریع دوییدم توی اتاقم و جارویی که پرت کرد تو سرم نخورد😊
حوصله لباس آن چنانی نداشتم.
یه تنیک ساده پوشیدم و یه چادر سر کردم.
همون لحظه زنگ در به صدا اومد.... فکر کنم خودشونن😔
#قسمت_هشتاد_و_هفتم
نویسنده { #فائزه_وحی }
.
🌿| السلامعلیڪیارسولالله
🌿| السلامعلیڪیاامیـرالمؤمنین
🌿| السلامعلیڪیافاطمهالزهـرا
🌿| السلامعلیڪیاحسـنِبنعلے
🌿| السلامعلیڪیاحسـینِبنعلے
🌿| السلامعلیڪیاعلےبنالحسین
🌿| السلامعلیڪیامحمدبنعلے
🌿| السلامعلیڪیاجعـفربنمحمـد
🌿| السلامعلیڪیاموسےبنجعـفر
🌿| السلامعلیڪیاعلےبنموسیالرضاالمرتضے
🌿| السلامعلیڪیامحمدبنعلےِالجـواد
🌿| السلامعلیڪیاعلےبنمحمـدالهادی
🌿| السلامعلیڪیاحسنبنعلیِالعسـڪری
🌿| السلامعلیڪیابقیهالله،یاصـاحبالزمان
🌿| السلامعلیڪیازینبڪبری
🌿| السلامعلیڪیاابوالفضلالعبـاس
🌿| السلامعلیڪیافاطمهالمعصومه
''السلامعلیڪمورحمهاللهِوبرڪاته''
#روزتونبیگناه
#صبحمونروباسلامبهائمهشروعڪنیم
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
#سلام_امام_زمانم 💚
💕صدا ڪردنت سخت نیست
من سختش ڪردہ ام
🌿اَدْعوُكَ ياسَيدي بِلِسان قَدْ اَخْرَسَه ذَنْبُه
❤️ميخوانمت آقاے من
امابا زبانے كہ گناه لالش كرده 😔
سلام مولای غریبم صبحتون بخیر✋
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ🌼
🍃❤️🍃❤️🍃❤️
#مددیاحیدرکرار
#اَللّهُمَّعَجِّـلْلِوَلیِّکَالفـَرَج
✧
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
شهید محمدرضا تورجی زاده
•Γ💜•••☂◢•
☔️| #ماه_رمضان
🖇| #پروفایل
💜| #کربلا
ـ ـ ـ ــ ـ ـــــ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـــــ ـ ـ🌂🖇.۰
ـمآهـها
منتظر ـمآهـ مبارڪ بودیم
آمدایمنتظرانـمآهـخدابسمالله
روزهیعنیعطشروضہیلبهای[حُ.سِ.یٓ.نْ]
هرکہداردهوسڪربوبلابسمالله
ـ ـ ـ ــ ـ ـــــ ـ ـ ـ ـ ــ ـ ـــــ ـ ـ ــــــــــ
#امام_زمان
••♡↯
[🌿]❥
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
دعـاے روز دومـ ماهـ مبارڪـ رمضـانـ🍀🌸
#امام_زمان
••♡↯
[🌿]❥︎
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
142670_318-۱.mp3
4.05M
💠 #تحدیر (تندخوانی) جزء دوم
🎙با صوت استاد معتز آقایی
⏱زمان :33 دقیقه
#امام_زمان
••♡↯
[🌿]❥︎
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
جز+یک+قران+کریم+با+صدای+پرهیزگار+.mp3
12.31M
جزیک قرآن کریم با صدای استاد بزرگوار پرهیزگار
🌺 ثواب سی جزء را هدیه کنیم به روح علما و شهدا وحاج قاسم و تمام اموات بنده حقیر وخادمین عزیزو شما بزرگواران 🌸🍃
#ختم_قرآن
#جزء_یڪ
#امام_زمان
••♡↯
[🌿]❥︎
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۲۶ فروردین ۱۴۰۰
میلادی: Thursday - 15 April 2021
قمری: الخميس، 2 رمضان 1442
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبین (100 مرتبه)
- یا غفور یا رحیم (1000 مرتبه)
- یا رزاق (308 مرتبه) برای وسعت رزق
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️8 روز تا رحلت ام المومنین حضرت خدیجه علیها السلام
▪️13 روز تا ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام
▪️16 روز تا اولین شب قدر
▪️17 روز تا ضربت خوردن امام علی علیه السلام
▪️18 روز تا دومین شب قدر
✅ با ما همراه شوید...
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@ShahidToorajii
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯