🌸﷽🌸
لطفا بخونید
#شهیدان_زنده_اند
❣راوی همسر شهید❣
🌹یک شب دخترم زهرا به شدت در تب می سوخت.
اون شب از بس گریه کرد کلافه شده بودم و واقعا عاصی شدم.
دیگه توان و قدرتی برای آروم کردن زهرا نداشتم ... رو به عکس رضا کردم و گفتم : آقا رضا خسته شدم ، خودت میدونی و این بچه! من که نمیتونم آرومش کنم.
جانماز رضا همیشه همونجا که نماز میخوند پهن بود و عبایش تا شده روی جانمازش قرار داشت. 👌
🌹 زهرا رو گذاشتم روی زمین کنار جانماز.
از خستگی نفهمیدم چی شد که چشمام روی هم افتاد.
چشم که باز کردم به خودم که اومدم دیدم خبری از گریه زهرا نیست!
از جا پریدم.
زهرا کنار جانماز رضا آروم خوابیده بود.دست به پیشانیش زدم دیگه از اون تب سوزان هم خبری نبود.
🌹 چشمم رفت به سمت جانماز دیدم عبای رضا گویی پوشیده شده و دوباره روی جانماز افتاده.
#سردار_شهید_رضا_پور_خسروانی
🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸✨🍃🌺🌸
@ShahidToorajii
🌹🌸🌹🌸🌹🌸
🌸🌹🌸
🌹🌸
🌸
🍇 قسمت هشتم
#خاطرات_شهید_تورجی_زاده
🔮 انقلاب
راوی: علی تورجی زاده
زمستان 1356 بود. پس از ماجرای توهین به حضرت امام در یکی از روزنامه ها قیام مردم قم آغاز شد. بلافاصله حرکت خروشان ملت به دیگر شهرها رسید.خواهر بزرگ ما در آن زمان دانشجوی دانشگاه اصفهان بود. بیشتر اخبار
اعتصابات و... را از طریق او با خبر میشدیم.
درسال 1357 محمد با چند جوان انقلابی محل دوست شد.یک شب چند نوار کاست ازسخنرانی های امام را به خانه آورد. روز بعد از نوارها تکثیر کرد و به دوستانش داد.اعلامیه های امام را هم به همین طریق پخش میکرد. محمد خیلی شجاعت داشت. در حالی که در آن زمان 14 ساله بود!
٭٭٭
برای نماز رفته بودیم مسجد. آخر خیابان فروغی.گفتند: امشب آقای کافی منبرمیرود. پدر، ماشین را پارک کرد. وارد مسجد شدیم.
ّجو عجیبی داخل مسجد بود. همه جمعیت از جوانان انقلابی بودند. با پایان سخنرانی همه به سمت بیرون حرکت کردند.یکدفعه جمعیت فریاد زدند.همه شعار میدادند.من محکم دست پدر را گرفته بودم. همه جوانان فریاد میزدند. مأمورین
ساواک هم که از قبل آماده بودند به طرف مردم حمله کردند.در آن شلوغي محمد را گم كرديم.ساعتها گذشت تا محمد را پیدا کردیم. کمر او سیاه و کبود شده بود. چندین ضربه باتوم به کمر او خورده بود.فکر میکردم كه محمد بعد از این ماجرا دست از فعالیت بردارد. اما نه! فردا شب با دوستانش به مسجد دیگری رفتند.آنجا چند عکس و اعلامیه امام را تهیه کردند. نیمه های شب آنها را روی دیوارخيابان ها نصب کردند.شبهای بعد با دوستانش مشغول شعارنویسی میشدند. یکبار دیگر مأمورهامحمد را گرفتند. در حوالی مسجد مصلّی كه محل تجمع نيروهاي انقلابي بود.
آن شب هم او را به شدت کتک زدند. تمام بدنش درد میکرد.اما این اتفاقات تأثیری در روحیه او نداشت. با یاری خدا حکومت پهلوی رو به نابودی بود.بچه های مذهبی در راهپیمایی ها یکدیگر را خوب پیدا میکردند. محمد باچندنفر از آنها رفیق شده بود.فهمیده بود آنها هر شب در مسجد دکرالله دور هم جمع می شوند.
ادامه دارد....
📚 کتاب یازهرا
@ShahidToorjii
🌹
🌸🌹
🌹🌸🌹
🌸🌹🌸🌹🌸
🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹
آیت الله بهجت ره:
انسان در دنیا به ده درصد خواسته های خود میرسد.
کمتر کسی پیدا میشود که زندگی بر وفق مراد او باشد. هر گونه عیش و نوش دنیا با هزار تلخی و نیش همراه است.
اگر کسی دنیا را این گونه پذیرفت و شناخت، در برابر ناگواری ها و بدی های همسر و همسایه ها و... کمتر ناراحت می شود؛ زیرا از دنیا بیش از این که خانه بلاست انتظار نخواهد داشت.
در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: مومن و بلا هم چون کفه ترازو هستند، هر چه برایمانش افزوده شود بر بلا و مصیبتش افزوده میشود.
و نیز فرمود: اهل حق همیشه در سختی هستند، ولی مدت آن کوتاه و سرانجام آن آسایش و راحتی همیشگی در جهان جاوید است...
🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹
💬 همسر شهید حججی:
❣مزار شهید #علیرضا_نوری شد پاتوق هر شبمان. پرچم ایران انداخته بودند روی قبر. می گفت: «نگاه کن! ببین چقدر خوشگله، یکی از فرق های کوچیکش همینه، برای مرده پارچه مشکلی میندازن، برای #شهید پرچم متبرک.»
❣یک شب که بین قبور شهدا قدم میزدیم، کم کم سر از قطعه ی #اموات در آوردیم. نشستیم بالای سر یکی از قبر های خالی. گفتم: «دلم میخواد برم داخل این قبر.» گفت: « شبه، می ترسی.» خیلی اصرار کرد تا #منصرف شدم.
❣وقتی به ته قبر نگاه می کردم انگار بلندترین پرتگاه را میدیدم. پای آن قبر خیلی #گریه کردم. به حال خودم و خودش و اعمالمان.
برگشتم و گفتم: «محسن شهید شو❕ نمیری یه وقت❗» گفت: «دعا کن»
📕 کتاب سربلند
#شهید_محسن_حججی🌷
#شهید_مدافع_حرم
@ShahidToorajii
📚زیارتنامه📜♥️
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها به نیابت از #شهید_تورجی_زاده🌹برای امر فرج و حاجت روایی همه بزرگواران✅...
🌻======✨=======🌻
🍃🌼🌸🌸🌼🌸🌸🌼🍃
بسم الله الرحمن الرحیم
🍃یَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ
🌼صَابِرَهً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ
🍃أَبُوکِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَی (أَتَانَا) بِهِ وَصِیُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ
🌼إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَیَتِکِ...
🍃🌼🌸🌸🌼🌸🌸🌼🍃
🌻======✨=======🌻
🌼التماس دعای فرج🌼
#شهیدمحمدرضا_تورجی_زاده🚩
━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━
@ShahidToorajii
━━⊰❀♥️❀⊱━━
🌱 خدایا،
اگر اراده ات اقتضا کرده است که دل از همه چیز ببُرم و یک سره قلب خود را در اختیار تو بگذارم، من نیز چنین خواهم کرد...
✨#شهید_چمران✨
━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━
@ShahidToorajii
━━⊰❀♥️❀⊱━━
✨﷽✨
✅خشتي از طلا و خشتي از نقره
✍🏻رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود:
وقتي مرا به معراج بردند، وارد بهشت شدم. در آنجا فرشتگاني ديدم كه با خشت طلا و خشت نقره ساختماني مي سازند ولي گاهي دست از كار مي كشند از فرشتگان پرسيدم: شما چرا گاهي كار مي كنيد و گاهي از كار دست مي كشيد؟ سبب چيست؟
✨پاسخ دادند: هر وقت مصالح ساختماني به ما برسد مشغول مي شويم و هرگاه نرسد از كار باز مي ايستيم.گفتم: مصالح ساختماني شما چيست؟
✨جواب دادند:
سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر
✍🏻وقتي مؤمن اين ذكر را مي گويد ما ساختمان را مي سازيم. وقتي كه ساكت مي شود ما نيز دست از كار مي كشيم.
📚بحار ج۷۳ ص ۲۴۶
━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━
@ShahidToorajii
━━⊰❀♥️❀⊱━━
🌹☘🌹☘🌹☘
☘🌹☘
🌹☘
☘
🍇 قسمت نهم
#خاطرات_شهید_تورجی_زاده
🔮 ذکر الله
راوی: جمعی از دوستان شهید
در اطراف چهارراه تختی ودر مجاورت ورزشگاه، مسجدی بود که محمدرضا در ایام انقلاب به آنجا میرفت.حدود سی جوان انقلابی به همراه چند طلبه و روحانی در این مسجد فعالیت داشتند.آنها در راه اندازی حرکتهای مردمی در آن محل بسیار مؤثر بودند.فعالیتهای مخفیانه این مجموعه تا پیروزی انقلاب ادامه داشت.با پیروزی انقلاب فعالیت این گروه بیشتر شد. گروههای التقاطي، ملیگراها و حتی کمونیستها فعالیت گسترده ای را در اصفهان آغاز کردند.در این میان مسئولیت بچه های مسجد بسیار سنگینتر شد.بسیج هنوز به طور رسمی راه اندازی نشده بود. با این حال در بیشتر مساجد فعالیتهای نظامی با نام کمیته جهت حفظ انقلاب آغاز شد.با گذشت یک سال از پیروزی انقلاب التهابات سیاسی به اوج خود رسید.بنی صدر با چهرة انقلابي و حمایت گروهکها به ریاست جمهوری رسیده بود. او بیشترین حمله را به شخصيتهاي نظام و حزب جمهوری اسلامی و شخص دکتر بهشتی انجام میداد.آن زمان بچه های مسجد ذکرالله با مسجد علی ع در میدان قیام همکاری میکردند. این مساجد از طریق حجت الاسلام اژه ای با حزب جمهوری در ارتباط بودند.تفکر بچه های مذهبی و انقلابی اصفهان غالبًا تفکر شهید بهشتی و حزب جمهوری بود. تبعیت کامل از دستورات ولایت فقیه و حضرت امام خط مشی اصلی این حزب بود.یک شب در جلسه مسجد اعلام شد که رييس جمهور بنی صدر دو روز دیگر به اصفهان میآید.گروهکها و لیبرالها و... همگی برای استقبال از او آماده شده اند. بچه ها همگی گفتند: ما هم میرویم!!اما اگر حرف خلافی زد ساکت نمی نشینیم. شهید اصغر امین الرعایا از مسئولین آن زمان مسجد بود.روز موعود فرا رسید. جمعیت زیادی به میدان امام اصفهان آمدند. بنی صدر شروع به صحبت کرد. بچه های مسجدکه حدود چهل نفر بودند در گوشه ای از میدان جمع شدند.در خلال صحبتها، بنی صدر شروع به توهین به طرفداران شهيد بهشتي و... نمود. جمعيت شروع كردند به سوت و کف!محمد و دوستانش هم در حمایت از ارزشهاي اسلام و انقلاب شعار دادند!
بنی صدر نگاهی به آنها کرد. بعد هم جمعیت را متوجه آنها نمود!بنی صدر در این کارها تجربه داشت. چهارده اسفند نمونه خوبی از این ماجراها بود. یکدفعه جمعیت مانند گله گرگی که حمله میکند به سوی جوانان حزب اللّهي
هجوم آوردند!همه بچه هاي مسجد از جمله محمد مورد ضرب و شتم قرار گرفتند اما آنها با
وجود همه مشکلات دست از راه و روش صحیح خود برنداشتند.
٭٭٭
برگه ای را از طرف منافقين داخل خانه ما انداخته بودند. محمدرضا را تهدید کردند! گفته بودند: اگر دست از کارهایت برنداری تو را میکشیم!! اكثر بچه های مسجد و نيروهاي انقلابي تهدید شده بودند.اما آن ّها مصمم تر از قبل کارها را پیگیری کردند. با گذر زمان و پس از ماجرای هفتم تیر مردم ماهیت بنی صدر و اطرافیانش را بیشتر شناختند.فراموش نمیکنم. وقتی آیت الله بهشتی شهید شد محمد با بچه های مسجد به تهران آمدند.آن زمان محمد مسئول فرهنگی مسجد بود. در بهشت زهرا بر سرمزار شهید بهشتی مراسم گرفتند.
محمد بعدها میگفت: کسی که خوب میتواند راه دکتر بهشتی را ادامه دهد این سید است!
بعد هم تصویر حضرت آیت الله خامنه ای را نشان داد و گفت: ایشان با وجود روحانی بودن در خط اول نبرد در جبهه ها حضور دارد. امام امت او را دوست دارد. ایشان انسان وارسته و پاکی است.
ادامه دارد....
📚 کتاب یازهرا
@ShahidToorajii
🌹
☘🌹
🌹☘🌹
☘🌹☘🌹☘🌹
⚘﷽⚘
#یک_قرار_معنوی
#ساعت_۸_به_وقت_امام_هشتم🕗
#به_نیابت_از
#شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده 🌹
تاخراسان راهی نیست...✋
دست بر سینه و عرض ادب
🌷بسم الله الرحمن الرحیم
🌷اللّهُمَّ صَلِّ عَلى
🌷علِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى
🌷الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ
🌷و حُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ
🌷و مَنْ تَحْتَ الثَّرى
🌷الصِّدّیقِ الشَّهیدِ
🌷صلاةً کَثیرَةً تامَّةً
🌷زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً
🌷کاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِک....
#یا_امام_رضا_جان 💚
⚜️شبے یاد جنون آباد کردم
💛علے موسے الرضا را یاد کردم
⚜️میان بے کسے های شبانه
💛هواے صحن گوهر شاد کردم
⚜️طنابے ازدلم بردیده بستم
💛دخیل پنجره #فولاد کردم
┄┅═══✼
@ShahidToorajii
✼═══┅┄
#درددلباخدا / ۵
گفتم : دلم گرفته…😞
گفت : (مردم به چه دل خوش کردند) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشند
[58یونس]
#مافقطنگاهمونبهآسموناباشه
#ایاکنستعین...
┄┅═══✼
@ShahidToorajii
✼═══┅┄