💬 همسر شهید حججی:
❣مزار شهید #علیرضا_نوری شد پاتوق هر شبمان. پرچم ایران انداخته بودند روی قبر. می گفت: «نگاه کن! ببین چقدر خوشگله، یکی از فرق های کوچیکش همینه، برای مرده پارچه مشکلی میندازن، برای #شهید پرچم متبرک.»
❣یک شب که بین قبور شهدا قدم میزدیم، کم کم سر از قطعه ی #اموات در آوردیم. نشستیم بالای سر یکی از قبر های خالی. گفتم: «دلم میخواد برم داخل این قبر.» گفت: « شبه، می ترسی.» خیلی اصرار کرد تا #منصرف شدم.
❣وقتی به ته قبر نگاه می کردم انگار بلندترین پرتگاه را میدیدم. پای آن قبر خیلی #گریه کردم. به حال خودم و خودش و اعمالمان.
برگشتم و گفتم: «محسن شهید شو❕ نمیری یه وقت❗» گفت: «دعا کن»
📕 کتاب سربلند
#شهید_محسن_حججی🌷
#شهید_مدافع_حرم
@ShahidToorajii
شهید محمدرضا تورجی زاده
🔺در استان اصفهان حسینیهای وجود دارد که ۴۰ شب روضه برگزار میکرد، شهید حججی به مدت دو سال جزو خادمان این حسینیه بود. او از نجفآباد حدود 30 کیلومتر را طی میکرد تا به اینجا بیاید، وقتی برای پذیرش آمد دو نکته گفت، یکی اینکه من را پشت قضایا بگذارید که جلوی چشم نباشم و دوم هر چه کار سخت در این حسنیه هست را به من بگویید انجام دهم. بعضی از شبها آنقدر خسته میشد که وقتی عذرخواهی میکردیم، میگفت برای امام حسین باید فقط سر داد.
#شهید_محسن_حججی
#درس_اخلاق
✿[ @ShahidToorajii ]✿
═══✼✼═══
#خاطره
🌹نماز اول وقت🌹
محسن خیلی به نماز اول وقت
اهمیت میداد.
رفته بودیم دکور مغازه ای رو
باز کنیم.
یادم هست داشتیم باهم پیچ ها
رو باز می کردیم که صدای قران
از مسجد اون طرف خیابان بلند شد.
محسن که همیشه تیکه کلامش
حاجی بود، گفت:
(حاجی بیا دست روت و بشور
وضو بگیرکه بریم نمازمون و به
جماعت بخونیم و بیایم.))
برگرفته از کتاب سرمشق
#شهید_محسن_حججی
┄┅═══✼
@ShahidToorajii
✼═══┅┄
#سلام_بر_شهدا
#رفیق_شهیدم
#زیارت_با_ادب
عـادت نـداشـت کـفـشـش را بگذارد توی پلاستیک و دسـت بگـیرد. 👞 👞
فـقـط کـفـش داری.
حـتـی در زمان های شلوغی که باید تـوی صـف می ایـستـاد.
می گفت : " اگه جایی بری مـهمـونی، با کـفـشات می ری؟!
تـو خـونه ادب حُـکم میکنه بذاری دم در. 😊 "
برشی از کتاب #سربلند
صفحه ی 85
#شهید_محسن_حججی 🌹@ShahidToorajii