🌷 شهیـد عبـاس بابایـی 🌷
#دورشدن_ازوسوسه_شــــــیطان
🌸 در دوران تحصیل در آمریڪا ، روزی در بولتن خبری پایگاه «ریس» ڪه هر هفته منتشر می شد، مطلبی نوشته شده بود ڪه توجه همه را به خود جلب ڪرد . مطلب این بود : دانشجو بابایی ساعت 2 بعد از نیمه شب می دود تا شیطان را از خودش دور ڪند.
🌸 من و بابایی هم اتاق بودیم. ماجرای خبر بولتن را از او پرسیدم. او گفت: ـچند شب پیش بی خوابی به سرم زده بود. رفتم میدان چمن پایگاه و شروع ڪردم به دویدن .
از قضا ڪلنل «باڪستر» فرمانده پایگاه با همسرش از میهمانی شبانه بر می گشتند . آنها با دیدن من شگفت زده شدند .
🌸 ڪلنل ماشین را نگه داشت و مرا صدا زد . نزد او رفتم. او گفت: در این وقت شب برای چه می دوی؟ گفتم: خوابم نمی آمد خواستم كمی ورزش ڪنم تا خسته شوم. گویا توضیح من برای ڪلنل قانع كننده نبود. او اصرار ڪرد تا واقعیت را برایش بگویم . به او گفتم : مسایلی در اطراف من می گذرد ڪه گاهی موجب می شود شیطان با وسوسه هایش مرا به گناه بڪشاند و در دین ما توصیه شده ڪه در چنین موقعی بدویم و یا دوش آب سرد بگیریم .
آن دو با شنیدن حرف من، تا دقایقی می خندیدند، زیرا با ذهنیتی ڪه نسبت به مسایل جنسی داشتند نمی توانستند رفتار مرا درك ڪنند .»
✍ راوی: امیر اڪبر صیاد بورانی
#خاطرات_ناب
#رهروشهداباشیم
دعوتید به محفل شهدا👇
@ShahidToorajii
سلام و عرض ادب
بزدگواران لطفا انتقادات و پیشنهاداتتون رو جهت بهتر شدن کانال از طریق آیدی زیر برای ما ارسال بفرمایید
👇👇👇
@hamid_barzkar
🍃🌺🍃🌺
♨️انسان که غرق شود، #قطعا میمیرد!
♡چه در #دریا
♡چه در #رویا
♡چه در #دروغ
♡چه در #گناه
🌷ای #شهیــــــد!
ای جوان مردِ راهِ #عاشقی...
کجایِ قافیه را باخته ایم!
که این چنین غرقِ دنیــا #گشته ایم؟
🌷ای #شهیــــــد!
ای عرش نشینِ #خدایی...
دستمان را نگیرید #غرق_میشویم
به یادِ
#شهید_احمد_مشلب❤️
@ShahidToorajii
🌷 #خــاطرات_شهــدا
🌺هنگامی که خبر شهات علیرضا ناهیدی را آوردند، مادر محسن شروع کرد به گریه کردن،
محسن به او گفت:
"شهادت افتخار است و منتظر باش که یک روز هم خبر شهادت مرا بشنوی…"
وقتی مادر در جوابش گفت «انشاءالله پیروز میشوید.»
💖محسن پاسخ داد:
ما خدمت میکنیم تا آنجا که زندهایم و تا خدا بخواهد و سرانجام شهید میشویم.
هرگاه از او سؤال میشد که در جبهه
چه میکند، میخندید و میگفت:
🌺"اگر خدا قبول کند، یک رزمنده هستم. مادر آنجا کاری انجام نمیدهیم که قابل توجه باشد."
محسن نیز یکی از فرماندهانی بود که تنها پس از شهادتش، خانوادهاش متوجه شدند
💖که فرمانده تیپ بوده است. چند روز پس از اینکه فرماندهان تیپ ذوالفقار توسط نیروهای
مزدور کمین خوردند، «محسن نورانی» و «محمدتقی پکوک» به شهادت رسیدند.
🌹 #شهـید_محسن_نـورایی
روحش شـاد یـادش گرامـی
🌷 @ShahidToorajii
🌹 #خاطرات_شهدا
💠 شهیدی که خبر شهادتش را داد....
🌷دو روز قبل از این که اعزام بشه باهم داشتیم صحبت می کردیم.... میگفت این سفر من برگشتی نداره...
🌷گفت خواب دیدم که شهید میشم...ان شاالله حضرت زهرا منو میخره...
🌷گفتم چه خوابی؟ گفت خواب دیدم حین انجام ماموریت یه کبوتر میاد و گوشه پیراهنم رو میگیره باخودش میبره بالا...خیلی خوشحال بود....
🌷شوق شهادت تو چشماش برق میزد.
#شهید_محسن_کمالی_دهقان
شادی روحش #صلوات
@ShahidToorajii
✅کم خوردن، اولین درس خودسازیه!
📖ناهار، مرغ سرخ کرده بود. به هر دو نفر، یک مرغ سرخ کرده ی چرپ و چیلی دادند. ما هم خوش اشتها و بخور بودیم و برای خودمان کم نزاشتیم.
دکتر چمران همیشه به ما تذکر می داد و می گفت: می دونم شما جوان هستید و جسماً می طلبه که زیاد بخورید؛ اما کم خوردن، اولین درس خودسازیه. وقت ناهار و شام، دنبال غذا ندوید و نگویید پس ناهار من چی شد. اگر یک روز ناهار نخوردید یا به شما غذا نرسید، بگذارید به حساب ریاضت تن و خودسازی. تو غذا خوردن، انگشت نما نباشید؛ تو معنویت شهره باشید.
📚 کوچه نقاش ها،ص ۱۵۷
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
@ShahidToorajii
دوستان سلام کانال شهید تورجی زاده در سروش راه اندازی شد
👇👇👇
https://sapp.ir/shahidtoorajii
عراق پاتک شدیدی زد تا جزایر مجنون رو پس بگیره
شهید بابایی توی اون عملیات شیمیایی شد
سرش پر شده بود از تاولهای ریز و درشت
سرش می خارید و با خاراندن زیاد ، تاولها ترکیده بود
بنده خدا خیلی اذیت شده بود
بهش گفتم برو بیمارستان دوا و درمان کن
می گفت اگه برم بستری ام می کنن و از کارم جا می مونم ... ... چند روز بعد بیرون جزیره یه برکه آب پر از نیزار دیدیم
عباس لحظه ای ایستاد و به جریان آب دقت کرد
بعد با حالت خاصی بهم گفت:
حسن! می دونی این آب ، کدوم آبه؟
با تعجب گفتم: یعنی چی؟ خب این آب هم مث بقیه آبها ، فرقش چیه؟
گفت: اگه دقت کنی می بینی این آب ، انشعابی از آب فراته
آبی که امام حسین و حضرت عباس ع تو کربلا دستشون رو باهاش شستشو دادن
عباس معتقد بود اگه سرش رو با اون آب بشوید ، تاول های سرش خوب میشه
اتفاقا سرش رو شست و شفا گرفت
چند روز بعد تمام تاول ها خوب شد و اثری ازشون نموند... ..
شهید عباس بابایی
@ShahidToorajii
شهید محمدرضا تورجی زاده
💠 #خاطرات_شهدا
🌷بعد از شهادت #عباس_صابری، عراقیها برایش مراسم ختم گرفتند. شهید صابری از شهدای #تفحص بود.
🌷عباس آقا خیلی خوش اخلاق بود؛ او در دوران تفحص شهدا برای اینکه بتواند دل عراقیها را به دست بیاورد تا آنها در تفحص شهدا با او همکاری کنند، برای آنها هدیه میگرفت، لباس و میوه و سیگار میبرد و در مجموع با آنها با مهربانی رفتار میکرد؛ بعد از شهادتش عراقیها 50 هزار تومان خرج کردند و برای عباس آقا مراسم ختم گرفتند.
❣ #شهید_عباس_صابرے
🌹 @ShahidToorajii
📖 #خاطرات_شهدا
🌷 #شهید_مجید_زین_الدین 🌷
بی نهایت عشق 🕊
🔹دلش نمی خواست ڪارهایش جلوی دید باشد، مدتی را ڪه در جبهه بود، اجازه نداد حتی یڪ عڪس یا فیلم از او تهیه شود.
🔸آخرین بار ڪه به مرخصی آمده بود، قبل از رفتن همه ی عڪس هایش را از بین برد تا پس از شهادت چیزی از او باقی نماند.
🔹همین طور هم شد و برای شهادتش حتی یڪ عڪس هم در خانه نداشتیم.
🔸همیشه پنهان ڪار بود. حتی زخمی شدنش را هم از دیگران پنهان می ڪرد.
🔹یڪ بار ڪه به مرخصی آمده بود، احساس ڪردم هنگام بلند شدن به سختی حرڪت می ڪند، ولی چیزی را بروز نداد.
🔸وقت نماز شد. وضو ڪه گرفت، رفت توی اتاق و در را قفل ڪرد. از این ڪارش تعجب ڪردم، خواهرش ڪه ڪنجڪاو شده بود، از بالای در، داخل اتاق را نگاه ڪرد و متوجه شد ڪه مجید نماز را به صورت نشسته می خواند .
🔹مجید از ناحیه ی پا مجروح شده بود، اما اجازه نداد حتی ما ڪه خانواده اش بودیم متوجه شویم.
🌷 @ShahidToorajii
🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
بخون و بخنـــــ😁ـــــد
🌷اوضاع غذا ڪہ بهم مے ریخت، دعاها سوزناڪ تر مے شد. ڪم ڪم یادمان مے رفت ڪہ چلومرغ چہ شڪلے است، ران مرغ ڪدام است، سینہ ے آن ڪدام. یا چلوڪباب چہ جزییاتے دارد.
🌷در چنین شرایطے اگر نان خشڪ مے خوردیم، سعے مے ڪردیم با تداعے خاطرات روزهایے ڪہ غذایے مطبوع داشتیم، طعم نان و پنیر را عوض ڪنیم و با انواع راز و نیاز و دعاهاے مخصوص سفره نشاط خودمان را حفظ ڪنیم و نگذاریم روحیہ مان ضعیف بشود.
از جملہ دعاها یڪے این بود: «اللهم ارزقنا پلو تحتهم ڪره، فوقهم ڪباب، یمینے دوغ، یسارے شربت، مع خربزه.» آن وقت همہ آمین مے گفتند. آمینے ڪہ گوش فلڪ را ڪر مے ڪرد.
💠 @ShahidToorajii
قالَ الإمامُ علی بن محمد النقی الهادی (عَلَیْهِ السلام):
العُقُوقُ یُعَقِّب القِلَّة ویُؤدِّی إِلی الذِّلَّة
امام هادی علیه السلام فرمودند:
نارضایتی پدر و مادر ، کم توانی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت می کشاند
مسند الامام الهادی ، ص 303
@ShahidToorajii
🌷 #خاطرات_شهدا
💠#سيب_سحرآميز
🌷در عمليات والفجر ٨ در گردان امام حسين (ع) بوديم و با كاميون هاى كمپرسى غنيمتى، اسراى عراقى را به پشت جبهه انتقال مى داديم. دوستى داشتيم بسيجى به نام ايوب ياورى كه موقع بردن تعدادى از اسرا به پشت اروندرود فراموش كرده بود اسلحه اش را بردارد.
🌷مى گفت: “بين راه گاهى بعضى افراد وسوسه مى شدند و از خود تحركى نشان مى دادند و من با تظاهر به اين كه نارنجكى در جيب دارم دستم را با قيافه اى تهديدآميز به جيبم مى بردم و آنها از بيم، سر جاى خود مى نشستند.
🌷وقتى به اردوگاه رسيديم و سر و كله ى رفقا از دور پيدا شد و احساس امنيت كردم، نارنجك كذايى را كه حالا سيبى سحرآميز شده بود از جيبم بيرون آوردم و به نيش كشيدم. اگر به عراقيها آن لحظه كارد مى زدى، خونشان در نمى آمد”.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
🌹 @ShahidToorajii