eitaa logo
🇵🇸🇮🇷عَݪَـــمدآرآݩ ــعِشق
1.1هزار دنبال‌کننده
27.4هزار عکس
15.1هزار ویدیو
28 فایل
براي بهترين دوستان خود آرزوي شهادت کنيد .. 🌷شهيد سيد مجتبي علمدار🌷 لینک ناشناس payamenashenas.ir/Shahid_Alamdar #تأسیس؛1398/1/12
مشاهده در ایتا
دانلود
روزی یک مرد با دوچرخه از خیابان عبور میکرد بسیار مرد فهیم!! باوجدان و مردمدار بود این مرد ناگهان کنترل دوچرخه خودراازدست داد و گوشه فرمون دوچرخش به آیینه بغل بنزی کشیده شد و خط بسیار ریزی برآیینه افتاد مرد درستکارقصه ماپایین اومد و صاحب بنزرا پیدا نکرد تصمیم گرفت یادداشت و ادرس برای وی بگذارد پس از گذاشتن یادداشت رفت صاحب بنز ک امد متوجه یادداشه مرد شد ک اینچنین نوشته بود؛ ای شخص محترم باکمال خشوع و تواضع از شما عذرخواهی میکنم که خط کوچکی برآینه اتومبیل گرانقیمتتان وارد کردم بنده خیاطی کوچکی دارم در میدان بخارایی جهت پرداخت خسارت و عذرخواهی تشریف بیاورید در خدمتتان هستم البته باید ببخشید چون قلم و کاغذی پیدا نکردم با نوک چاقو برایتان روی کاپوت ماشینتان یادداشت گذاشتم ادرس محل کار و منزل را روی صندوق عقب نوشتم جا نشد بقیه رو روی درب سمت چپ نوشتم تلفن منزل و محل کار نیز روی درب سمت راسته اگر پیدام نکردین منزل یکی از بستگانم ک آدرس همه روی سقف ماشین هست منتظرتان هستم امضاء؛ غلامعلی هفلنگ🙊😂😂 کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷 @Shahid_Alamdar
. وقتی شما از یک استیکر استفاده میکنید در حال صحبت کردن ی آن استیکر هستید . و چه بسا این نوع صحبت ، عمیق تر از تایپ کردن شما باشد ، چرا که استیکر عمق احساس یک نفر را به نمایش میگذارد . مثال : 🔻 🤔 = فکر کردن 🤐 = سکوت اجباری 🤫 = ساکت باش و .................. ✅ حالا شما بگویید این استیکر ها چیست و آیا صحیح است که در چت با افراد به کار گرفته شوند ؟؟؟🔻 😊😍😂😇🙃☺️😋🤗🤩😉😅 و اینها 🔻 🌺🌹🌾💐🌷🌼🌻🌸🌿 📣 نامش مجازی است ولی اتفاقات آن کاملا واقعی است و بر زندگی واقعی ما . مواظب باشیم نام فضای مجازی ما را نفریبد .✋ کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷 @Shahid_Alamdar
✨﷽✨ 💚مهمان امام حسین (علیه السلام) : شیخ رجبعلی خیاط می فرمود : در روزهای اوایل هیئت ، مایل بودم تمام کارهای مجلس را خودم انجام دهم، خودم مداحی می کردم، چای می دادم و اغلب کارهای دیگر. شبی مشغول دادن چای به عزاداران بودم که دیدم جوانی که اصلا ظاهر مناسبی نداشت وارد مجلس شد و گوشه ای نشست ، یقه اش باز بود و گردنبند به گردنش ، وضع لباسش هم خیلی نامناسب بود، به همه چای تعارف کردم تا رسیدم به جوان، چشمم به پایش افتاد دیدم جورابی نازک شبیه جوراب های زنانه به پا دارد. غیظ کردم و با عصبانیت سینی چای را مقابلش گرفتم، یکی از استکان ها برگشت و چای روی پایم ریخت و سوخت. از این سوختگی زخمی در پایم بوجود آمد که خیلی طول کشید تا خوب شود، برای خودم هم این سوال پیش آمده بود که چرا زخم پایم خوب نمی شود. شبی به من گفتند: شیخ! آن جوانی که با عصبانیت چای به او تعارف کردی ، هر چه بود مهمان علیه السلام بود ، نباید چنین رفتاری را با او مرتکب میشدی. 📚کشکول کشمیری ، صفحه ۱۲۳ کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷 @Shahid_Alamdar
24.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب اباعبدالله الحسین علیه السلام ای مستجاب توبه های آدم ای نور خانه ی رسول خاتم ای خون بر زمین داغ کربلا ریخته ای گودال و.... ای سرهای بالارفته بر نی ای پیکر های خونین و اربااربا ای نگاه آخر ... یگانه منتقم کربلا بیا برگرد .... اللهم عجل لولیک الفرج بحق الحسین علیه السلام بسم الله الهی عظم البلاء..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌🌤 ❤️ ایها العشق، ✋🏻 سلام از طرفِ نوكرِ تو 🍃 برگ سبزی‌ست که ‌هر روز رسد مَحضرِ تو ✨ أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ سـلام بر ساکنِ كربلاء ✨ 🌿 کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷 @Shahid_Alamdar
از سرِ من شورِ تو هیچ نیاید برون... اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج🍃 کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷 @Shahid_Alamdar
یک اصطلاحی رو درست کرده بود؛ برای افرادی که خیلی در دین افراط و تفریط میکردند... از جانماز آب کشیدن اصلا خوشش نمیومد... میگفت «آقاجون بازی» درنیارید. اول رعایت کامل واجبات اگر تونستید مستحبات وگرنه اولویت با واجباته... بودند در اطرافش آدم‌هایی که در دین افراط میکردند، میگفت سخته برام معاشرت کردن با فلانی،  خیلی «آقاجون بازی» درمیاره. شهید مدافع حرم روح الله قربانی 🍃🌺 کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷 @Shahid_Alamdar
🏴 السلام علیک یا حضرت فاطمه معصومه در اگر باز نگردد نروم باز به‌ جایی پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی کانال عݪــــمدآرآݩ ــعشق🇮🇷 @Shahid_Alamdar
*🌱🎈 💫🌸* *هَمیشه‌توخونه‌صِدام‌میزَد:🍃 "همسرِشهیدنوروزی ...😍هَمسرِشهیدجان ..."🙈 وقتی‌زُل‌میزدبهمـ🦋 میگفتم‌بازچیشُده؟✨ میگفت:سِنت‌ همسرِشهید ...هَنوزبچه‌ای‌آخه عَوضش‌میشے..💞 ♥️💍!(: 🌱 🍃
زنی آمده بود که پسر سومش را راهی جبهه کند خبرنگار گفت ناراحت نیستید؟ زن گفت خیلی ناراحتم خبرنگار گفت شما که دو پسرتان شهید شده‌اند چرا رضایت دادید سومی هم برود زن گفت ناراحتم چون پسر دیگری ندارم که به جبهه بفرستم خبرنگار منقلب شد آن زن، مادر ۳شهید خالقی‌پور و آن خبرنگار آوینی بود