🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
سید عاشق بچه👦بود.ميگفت:ميخوام چهار تا بچه داشته باشم؛دو تا دختر،
دو تا هم پسر، خداوند فقط يك دختر به ما داد كه آقا سيد به علت علاقهای كه
به حضرت زهرا داشتند نام او را زهرا گذاشت.😇ميگفت: »اگر خدا به من
پسر دهد، نامش را ميگذارم ابوالفضل ابوالفضل علمدار.😃
وقتي ميخواست زهرا را بخواباند برايش داستان ميگفت.امانه مثل داستانهايي كه بقيه براي بچه هايشان تعريف ميكنند.
آقا سيد براي زهراي كوچك، از لحظه هايي كه جانباز شد، از خاطرات جبهه
و خاطرات دوستان شهیدش تعريف ميكرد😌
ميگفتم:آقا سید، براي بچه كوچك از اين داستانها تعريف نميكنند!
ميگفت: زهرا بايد از حالا راه شهادت را بداند. بايد بداند كه شهيد چه كسي
است و جبهه چيست. بايد دل زهرا با اين مسائل اُنس بگيرد☺️
در تربيت زهرا شیوههای جالبي داشت. هرگز او را تنبیه نکرد. اصلًا با زدن
مخالف بود. به خصوص آنكه ميگفت نام مادرم روي اوست. اگر زهرا اذيت
ميكرد، سيد فقط سكوت ميكرد.
همين سكوتش باعث ميشد تا زهرا با اينكه خيلي بچه بود متوجه اشتباهش میشد😊
#ادامه_دارد
@Shahid_Alamdar
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
بعدميرفت وازپدرش عذرخواهي ميكر🙂
معتقد بود تنبيه بايد اخلاقی باشد، تا اثر اخلاقی هم بگذارد. ميگفت: »بايد
با بچه دوست بود😃
سيد نقاشي هاي قشنگي براي زهرا ميكشيد. با او به پارك ميرفت. با هم
خيلي بازي ميكردند. با هم شوخی ميکردند😊 و ...گاهي به او سواري هم
ميداد! سید مجتبی بهترین پدر برای زهرا بود😌 در مديريت خانه همفكري داشتيم. سيد عاليترين تصميمها را ميگرفت. در
کارها با من مشورت ميكرد. به او ميگفتم تصميم نهايي را خودت بگير؛ چون
ميدانستم خیلی عالي تصميم ميگيرد.
در کارهای خانه خیلی به من کمک ميکرد. وقتی ميتوانست، بيشتر
كارهاي خانه را ايشان انجام ميداد. نمونة آن گردگيري منزل بود. من و دخترم
را ميفرستاد خانة مادرم😐 وقتي برميگشتيم باوركردني نبود، خانة مثل دسته گل شده بود😍سيد چايي آماده كرده بود وبا اينكه خسته بود اما یکبار نشد كه
بگويد خانم من ديگه خسته شدم.
همة كارهايش با نظم انجام ميشد؛ مگر زماني كه مريض ميشد. حتي در
آنوقت هم نگران بي نظمی هاي اطرافش بود و ناراحت ميشد.
رفتارش هميشه با متانت و سنگيني خاصي همراه بود. براي همين مورد عالقة
مادرم بود. با فاميل و آشنا متواضعانه برخورد ميكرد. نسبت به سن و سالش آدم فكر ميكرد دكترا دارد😃
اوقات فراغت را در خانه بيشتر با زهرا بود. يا به تمرين مداحي ميپرداخت.
گاهي از او ميخواستم كه براي ما مداحي كند. او هم به شوخي ميگفت تا
درخواست رسمي نكنيد نميخوانم😂
#ادامه_دارد
🆔 @Shahid_Alamdar
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
من هم ميخنديدم و درخواست رسمي ميكردم. بعد شروع ميكرد با
صدايی زيبا خواندن😍اهل شوخي بود؛ اما نه هر شوخي! در جايش آدم جدي
ولي مهربان بود😇
اصلًا در بند تشريفات نبود. مهمان كه ميخواست بيايد به من ميگفت يك
نوع غذا درست كنم
ميگفتم:آقا سيد ممكنه مهمان آن غذايي را كه ما سر سفره ميگذاريم
دوست نداشته باشد🤔
فكري ميكرد و ميگفت:از نظر شرعي درست نيست، اما حالا كه اين
حرف را زدي، مهمان حبيب خداست، اشكال ندارد. فقط نباید اسراف شود.
اهل زرق و برق دنيا نبود🙂 به نكات خيلي ريزي در زندگي دقت داشت كه
فكر آن را هم نميكردم
اصلًا يادم نميآيد به من دستوري داده باشد. روزه كه ميگرفت، هيچ وقت
نميگفت برايم غذا بياور و يا آماده كن. وقتي ميديدم كه با يك استكان چايي
دارد افطار ميكند، ميرفتم غذا را آماده ميكردم و برايش ميآوردم😊
اما ميديدم كه خيلي غذا نميخورد. ميگفتم:آقا شما روزه بوديد، بايد
بخوريد تا نيرو بگيريد و بتوانيد كارهايتان را انجام دهيد.
ميگفت: زياد خوردن باعث ميشود انسان پايبند دنيا شود😔
هر بار كه برايش غذا درست ميكردم خیلی تشکر 🙏ميکرد و ميگفت
انشاءالله خداوند طعام بهشتي نصيب شما كند😍
↙️⇚ کانال عَݪَمـــدآرِــعِـشق⇛
🆔 @Shahid_Alamdar
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
♡✨
صبح است و هوایت به دلم افتاده
ای رفیق ابدی حضرت ارباب سلام
#یااباعبدالله
↙️⇚ کانال عَݪَمـــدآرِــعِـشق⇛
🆔 @Shahid_Alamdar
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#کلام_شهید
امروز حسین زمان تنهاست امروز فرزند فاطمه در برابر سپاهیان کفر و ابر قدرتهای پست و بی یاور است امروز کربلای انقلابمان خون می خواهد و من می روم تا به یزیدیان زمان بفهمانم که شهادت بالاترین آرزوی ماست می روم نینوائی را بیابم و در عاشورای دوران هدیه ناقابلی در راه پیروزی حق بر باطل و اسلام بر کفر در پیشگاه مولایم مهدی عج تقدیم نمایم...
🌹شهید مرتضی بهرامیان
↙️⇚ کانال عَݪَمـــدآرِــعِـشق⇛
🆔 @Shahid_Alamdar
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
6.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥⭕️کنایه دکتر حسینی به رامبد جوان: ایران خوبه اما نه برای بچم
🔻 استاندارد بدن ما هم براي آنها پولساز است
🔻 شرایط زندگی در تهران با داشتن مسکن گره خورده است
🔻 علاقه ای به کار با آقای روحانی ندارم
🔻 من خودم حاصل رانت هستم
🆔 @Shahid_Alamdar
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
35.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 داستان عجیب حاج حسن خلج از زبان پزشکانی که اربعین برای پیاده روی رفته بودند....
🎞 حتما گوش کنید و ببینید ....
🆔 @Shahid_Alamdar
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈