﷽🕊
🌸 #نیایش صبحگاهی
ای منتهای مهربانی
متواضع و متوازنم کن ،
همانند درختی مهربان و پربار
که هر آنکس که سنگی بسویش زند
با میوه هایش پاسخ نیشش را دهد.
مرا هدایت کن تا با بخشیدن دیگران
و نادیده گرفتن زخم زبانشان
با متانت رفتارشان را پاسخ گویم ،
تا با نور مهرت از درون متبرک گردم
و متوازن و آرام سرود زندگی را بسرایم
@Shahid_Alamdar
🔴تلنگر
✍️مورد داشتيم طرف سوسيس کالباس نميخورده ميگفته گوشتش مطمئن نيست. بعد راحت غيبت ميکرده و گوشت مرده ميخورده.
من ديگه حرفى ندارم.
يک دقيقه سکوت!
💢آقای قرائتی میگفت: اگر يك نوار ده تومانى داشته باشى حاضر نيستى صداى گربه روى آن ضبط كنى، ولى حاضرى روى نوار مغزت هر چرت و پرتى را ضبط كنى! چرا شنيدن دروغ و تهمت و غيبت و ... برايت بى اهميّت است؟!
یکی نزد حکیمی آمد و گفت :خبرداری فلانی درباره ات چه قدر غیبت و بدگویی کرده ؟؟؟حکیم با تبسم گفت :او تیری را بسویم پرتاب کرد که به من نرسید ... تو چرا آن تیر را از زمین برداشتی و در قلبم فرو کردی؟؟؟
👈 یادمان نرود هیچوقت سبب نقل کینه ها و دشمنیها نباشیم
@Shahid_Alamdar
#بیوطورے🚦
منطقہ محروم یعݩےچشماےمن ڪه محروم از دیدن صحن و سراٺه آقا💔
____________________
@Shahid_Alamdar
وقتی
بخاطر خدا!
و حجت خدا...
تحت هر شرایطی
جلوی نفست رو میگیری
و گناه نمیکنی...
خیلی چیزا عوض میشه!🙂
@Shahid_Alamdar
☆`[ رفاقت دو طرفست✌
☆~مثلا چیکار کردی برای رفیق شهیدت که اونم برات کاری کنه؟
🍃شلوار یخ زده و پاهای خونی
🔹آخرین مسئولیت شهید پلارک، فرمانده دسته بود. در والفجر 8 از ناحیه دست و شکم مجروح شد، اما کمتر کسی میدانست که او مجروح شده است.
🔸اگر کسی در باره حضورش در جبهه سوال میکرد، طفره میرفت و چیزی نمیگفت
🔹یکدفعه در منطقه خواستیم از یک رودخانه رد شویم. زمستان بود و هوا به شدت سرد بود. شهید پلارک رو به بقیه کرد و گفت:" اگر یک نفر مریض بشود. بهتر از این است که همه مریض شوند."
🔸یکی یکی بچهها را به دوش کشید و به طرف دیگر رودخانه برد. آخر کار متوجه شلوار او شدیم که یخ زده بود و پاهایش خونی شده بود
#شهید_احمد_پلارک
#شهیدی_که_مزارش_آکنده_از_بوی_عطر_است
🌷یادش با ذکر #صلوات
@Shahid_Alamdar